arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۰۱۲۶۹
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۵ - ۳۱ تير ۱۴۰۳
خاطرات نورالدین کیانوری، قسمت بیست و شش؛

خسرو روزبه چرا دست به ترور زد؟/ رابطه حزب توده با رزم آرا چگونه بود؟

-رزم آرا که با حزب توده روابط خاصی داشت کیانوری: دروغ است مطلقاً دروغ است ارزم آرا همه ما را گرفت و تقاضای اعدام ما ولی شما را از زندان فرار هم داد کیانوری: نه خیر! این حرف‌ها چیست که می‌زنید! اتفاقاً فرار ما از زندان به رزم آرا خیلی ضربه زد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: نورالدین کیانوری دکترای مهندسی عمران و دبیرکل حزب توده  از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ بوده است؛ و نوه پسری شیخ فضل‌الله نوری و همسر مریم فیروز بود. وی در سال ۶۱ به جرم همکاری با شوروی دستگیر و در سال ۷۸ درگذشت. کتاب خاطرات نورالدین کیانوری، محصول پرسش و پاسخ‌های عبدالله شهبازی با اوست. این کتاب در سال ۱۳۷۲ توسط نشر اطلاعات منتشر شد. «انتخاب» روزانه بخش‌هایی از این کتاب را منتشر می‌کند

-بنابراین شما هر گونه رابطه ترور محمد مسعود را با حزب توده شوروی سرویسهای غرب و دربار منتفی میدانید و مسأله را به شخص روز به نسبت میدهید.انگیزه روز به از این ترور چه بود؟

کیانوری: همانطور که گفتم ما از ماهیت ماجرا پس از دستیابی به دفاعیات روز به مطلع شدیم و سپس بانو صفا، حاتمی که خودش یکی از افراد این گروه و همسر حسام لنکرانی بود و از افرادی بود که در فرار روز به از زندان دژبان نقش اساسی داشت و مدت‌های طولانی چاپخانه مخفی حزب را اداره می‌کرد جزئیات را شرح داد.

-خانم حاتمی زنده است؟

کیانوری: خبر فوت کرده است او ماشین‌نویس درجه اول بود و در دوران مهاجرت به عنوان ماشین‌نویس در دفتر کمیته مرکزی لاییزیک کار می‌کرد.

این کار روز به محصول سرخوردگی بود که به علت انحلال سازمان افسری توسط حزب دچار شده بود. او به این فکر بود که به صورتی به دربار شاه و اشرف) ضربه‌ای وارد کند و چون محمد مسعود در روزنامه‌اش بویژه به دربار و اشرف زیاد حمله می‌کرد او به دوستانش گفته بود که اگر محمد مسعود را که خودش هم فرد کتیفی بود، ترور کنند همه مردم این را به حساب شاه و اشرف می‌گذارند واقعاً همینطور هم شد. پس از ترور مسعود همه کسانی که در سیاست وارد بودند همینطور نتیجه گرفتند. با نو صفیه صفا) حاتمی می‌گفت که پس از قتل موفقیت‌آمیز محمد مسعود و نتیجه مثبت آن در افکار عمومی، روز به پیشنهاد کرد که یکی از وکلاء مجلس به نام حاج ابوالفضل حاذقی - که ظاهراً از چاکران قوام بود ـ را ترور کنند ولی دیگران اعتراض کردند صفا حاتمی می‌گفت که او جیغ کشید که‌ای بابا! حالا حاج حاذقی و بعد دیگری و دیگری خلاصه مخالفت کردند و این جریان پایان یافت.

در واقع میتوان گفت که یاس و سرخوردگی ناشی از وقایع سال ۱۳۲۵ به دو شکل در توده ایها پدید شد؛ یکی از موضع راست و به شکل انشعاب ملکی و دیگری از موضع چپ و افراطی و به شکل تروریسم روزبه؛ ولی واقعاً چرا محمد مسعود انتخاب شد؟

کیانوری: چون ضد شاه و ضد دربار بود؟

-و ضد شوروی و ضد حزب توده هم بود!

کیانوری: برای روزبه عامل اصلی همان دشمنی محمد مسعود با شاه و اشرف بود. بنظر می‌رسد که محمد مسعود شخصاً فرد آلوده‌ای بود. مواضع و مطالب مرد امروز هم همین را نشان می‌دهد از نظر سیاسی هم بنظر می‌رسد که در خط آمریکایی‌هاست. گرچه هیاهویش علیه احمد قوام قبل از قتل مسأله را پیچیده می‌ کند. علت مخالفتش با دربار چه بود؟

کیانوری: محمد مسعود شخص فاسد و آلوده و جنجالی بود. مخالفت او با دربار و اشرف ظاهراً فشاری بود که آمریکایی‌ها به دربار که تا آن زمان هنوز از انگلیسی‌ها تبعیت می‌کرد وارد می‌کردند یک بار هم امتیاز مرد امروز لغو شد ولی دوباره امتیاز گرفت.

مناسب است که در اینجا زندگی خسرو روزبه را شرح دهید؟

کیانوری: زندگینامه روزبه را من تنها از زمانی که با او آشنا شدم می‌دانم و از زندگی او پیش از دانشکده افسری اطلاع ندارم سروان بهرام دانش که پس از انقلاب عضو کمیته مرکزی حزب بود همشاگردی و مدتی هم خانه روز به بود. او تعریف می‌کرد که روز به فردی بسیار باهوش و درس خوان و همیشه شاگرد اول بود در زندگی شخصی چیزی نداشت و تنها با حقوق افسری زندگی می‌کرد. بسیار پر کار بود. زبان فرانسه را خیلی زود و خوب یاد گرفته بود و تعداد زیادی کتاب در زمینه‌های فنی و ریاضیات و توپخانه تهیه کرده بود.  اولین گرفتاری روز به به مناسبت کتابی بود به نام انضباط کورکورانه، که درباره وضع درونی ارتش تألیف کرده بود. او مدتی فراری بود تا رزم آرا که او را از دوره دانشکده افسری می‌شناخت چون می‌دانست که روز به در بین افسران جوان نفوذ زیاد دارد، در صدد بر می‌آید که او را جلب کند و وعده می‌دهد که اگر خودش را معرفی کند به او یک درجه خواهد داد و حقوق مدتی که فراری بوده پرداخت خواهد شد. ظاهراً به این ترتیب روز به دستگیر شد و او هم نامه‌ای را داشت.

-رزم آرا که با حزب توده روابط خاصی داشت

کیانوری: دروغ است مطلقاً دروغ است ارزم آرا همه ما را گرفت و تقاضای اعدام ما

ولی شما را از زندان فرار هم داد

کیانوری: نه خیر! این حرف‌ها چیست که می‌زنید! اتفاقاً فرار ما از زندان به رزم آرا خیلی ضربه زد.

حزب هیچ ارتباطی با رزم آرا نداشت؟

کیانوری: اصلاً و ابداً ما هیچگونه ارتباطی با او نداشتیم. این اتهام ساخته مغز‌های بیمار قراریان از حزب است. اگر ارتباطی بود بالاخره در جایی در میان این همه پرونده، چیزی به دست می‌آمد این مطلب بجز در نوشته‌های کشاورز و کسانی که می‌خواستند هر چیزی را به حزب بچسبانند، در جای دیگر نیست.

پس از انقلاب طبری داستانی به نام چشمهای قهرمان باز است درباره روز به نوشته بود، که گویا در حزب تنش به وجود آورد.

کیانوری: بله خیلی منفی بود. یعنی روز به را اینطور معرفی کرده بود که به خاطر دختری سازمان افسری را نابود کرده است بسیار مطلب مزخرفی بود.  

-طبری گفته است که آن دختر معشوقه آریانا بود

کیانوری: بله چنین چیزی در حزب این کتاب طبری مورد انتقاد سخت قرار گرفت و او گفت که منظورم روزبه نبوده و همینطوری نوشته‌ام خوب ما با او چه می‌کردیم همه می‌دانستند که خواسته است در این کتاب روزبه را کوچک کند و مقصودش روزبه بوده است. ولی وقتی اعتراض شد گفت منظورم روز به نبوده است.

گویا روزبه با آریانا رفیق بوده است؟

کیانوری کدام آریانا؟ ارتشید؟ همین منوچهری؟ خیر، اصلاً!

نظرات بینندگان