سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشت‌های روزنوشت علم را منتشر میکند.
۲ آذر ۱۳۴۸: صبح به کار‌های جاری رسیدم بعد شرفیاب شدم، گزارش اتمام کار کمیسیون مربوط به شبکه مخابراتی را عرض کردم، البته مطابق معمول چیزی نفرمودند، اما حس کردم که قلبا مشعوف شدند. بعد هم اتمام چند کار دیگر را عرض کردم؛ من جمله ساختمان مستخدمین دربار در دربند.
از آن هم خیلی خوشحال شدند.
راجع به طرح مشترک تحقیقاتی بین دانشگاه تهران و دانشگاه بیت المقدس و همکاری با یهودی‌ها مطلبی عرض
کردم، فرمودند حالا چند روزی صبر کنید ببینیم تکلیف بین اعراب و یهودی‌ها چه میشود؟ من عرض کردم حال که میفرمایید چند روزی صبر کنید مثل این که شاهنشاه انتظار جنگی دارید.
فرمودند به نظر من [با]تحریک دائمی که ناصر میکند و حتی امروز هم کماندو‌های مصری باز حمله به آن طرف کانال کردند اسرائیل چاره‌ای ندارد الا این که کار را یکسره کند به اعتقاد من شاهنشاه اطلاعاتی دارند. من عرض کردم بعید میدانم آمریکایی‌ها از یک طرف و روس‌ها از طرف دیگر بگذارند جنگی درگیرد.
باز هم شاهنشاه فرمودند مثل این که چاره‌ای نخواهد بود.
باز هم عقیده من را سخت‌تر شد که شاهنشاه قطعا اطلاعاتی دارند به هر صورت آینده نشان خواهد داد چه میشود.
در این که عرب‌ها بیش از حد معمول سر به سر اسرائیل میگذارند تردیدی نیست. حال تلافی اسرائیل چه باشد خدا میداند. گزارشی از ژاپن که رسید در مقابل انجام بعضی از پروژه‌های عمرانی حاضرند نفت بگیرند.
شاهنشاه فرمودند: اگر به بازار کنسرسیوم صدمه نزند حرفی نیست. عرض کردم نمیزند. خوشحال شدند خیلی تأکید فرمودند که زود مطالعه شود.
بعد از ظهر شاهنشاه به بازدید عمارت نیمه تمام مجلس شورای ملی تشریف بردند، من هم در رکاب بودم. بعد هم باشگاه ورزشی تاج را موردبازدید قرار دادند.
سر شام بودم باز هم صحبت والاحضرت شهناز شد. شاهنشاه خیلی برآشفتند من غرق خجلت شدم..
از اخبار مهم جهان این است که نخست وزیر هند بانو، گاندی، دختر مرحوم نهرو رقیب مرتجع [خود]را از حزب کنگره طرد کرد و حزب کنگره با اکثریت قاطع بانو گاندی را رهبر خویش شناخت. این است تفاوت اشخاصی که زمان را درک میکنند و آن‌هایی که درک نمی‌کنند.
اگر شاهنشاه ایران شش سال قبل انقلاب سفید را آغاز نکرده بودند معلوم نیست وضع کشور ما و رژیم ما امروز چه می‌بود.
یادداشت‌های اسدالله علم: باز موضوع والاحضرت شهناز مطرح شد. عجبا که شاه چه قدر ناراحت می شوند از این انتخابی که این دختر برای همسر خود کرده است. همسرش یا بهتر بگویم همسر آینده ایشان، هیپی است و عقاید عجیبی دارد. امروز پس از بحث های جالبی که با شاهنشاه در این خصوص داشتم، بالاخره یک فرمایش صحیح فرمودند که من جواب نداشتم. فرمودند: من از جهت یک پدر ممکن است دخترم اگر اشتباهی بکند به او ببخشم، ولی از جهت شاهنشاه ایران نمی توانم با انتخاب یک هیپی به دامادی خودم این عادت درویشی و بی بندوباری را در کشور رواج بدهم.
