شهلاظمیپور درباره تاثیر تغییر اقلیم بر مهاجرت روستاییان در ایران گفت: در گذشته پیش از آن که بحث آب، ریزگرد و اقلیم پیش آید، بیشتر مهاجرت از مناطق حاشیهای کشور به سمت مرکز کشور و عمدتا تهران، سمنان و استانهای مرکزی بود. هرچه که به سمت حاشیه ایران برویم، مهاجرت از آن مناطق را به دلیل نبود ساختارهای مناسب اقتصادی به شهرهای بزرگ که دارای امکانات بهتری هستند، مشاهده می کنیم.
وی ادامه داد: با مهاجرتهای درون استانی هم روبرو بوده ایم، سالیانه حداقل یک میلیون جا به جایی جمعیت را در کشور مشاهده کرده ایم. از سال ۹۵ به بعد حداقل پنج میلیون نفر در سال حداقل یک بار محل سکونت خود را تغییر داده بوده اند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران در پاسخ به سوالی درباره بیشترین عامل مهاجرت در ایران گفت: بیشترین عامل مهاجرت به دلیل جستجوی کار یا شغل بهتر در بازه سنی جوانان است که بیشتر این قشر اقدام به مهاجرت میکنند. در مناطق روستایی و شهرهای کوچک کشش جمعیتی برای اشتغال بسیار کم و محدود است. دو عامل محدودیت زمینهای کشاورزی و منابع آبی از گذشته، خود باعث توقف رشد و جابه جایی جمعیتی شده است.
وی افزود: مهاجرتها از مناطق روستایی به دلیل اشباع شدن بخش کشاورزی است که جمعیت محدودی برای اشتغال میتوانند جذب کند. اگر در این مناطق صنایع دیگری برای اشتغال رشد نکند، شاهد سریز جمعیت خواهیم بود، بدین معنی که جمعیت در آن منطقه سرریز میشود و نمیتوانند به اشتغال بپردازند و تن به مهاجرت به شهرهای بزرگ و مرکزی میدهند، که طبق آمارهایی که به دست آوردهایم بیشترین دلیل مهاجرت جستجوی کار یا شغل بهتر است که بتوانند از قبال آن کار زندگی خود را سپری کرده و به پیشرفتی که مدنظر دارند دست پیدا کنند.
وی افزود: تغییر شرایط اقلیمی به مهاجرت از شهرها هم دامن زده است، مهاجرت از جنوب غرب کشور نمونه واضحی ست که برای آلودگی و ریزگردها از شهر خوزستان به شهرهای فارس و اصفهان مهاجرت کردهاند. در دو سال اخیر به دلیل مشکل آب مهاجرت از سیستان و بلوچستان واصفهان بسیار بوده که به سمت شمال ایران رفته اند، بدین معنی که هرجا منابع آبی وجود داشته باشد با مهاجر روبرو خواهد بود. به طور معمول گفته میشود، اگر منابع آبی در منطقه ای وجود نداشته باشد به طبع زندگی هم در این مناطق شکل نمیگیرد.
هجرت هم سازنده ست هم مخرب
این جمعیتشناس درباره تاثیرهایی که مهاجرت بر شهرهای مهاجرپذیر و مهاجر فرست میگذارد، گفت: مهاجرت اگر مبتنی بر برنامه ریزی چه توسط دولت، استانها و چه خود شخص انجام شود و شخص بتواند در مکانی که مهاجرت میکند، جذب بازار کار شود و مسکنی برای خود داشته باشد در اقتصاد و فرهنگ آن جامعه مشارکت کند، این شرایط بسیار عالی است و اگر فاقد برنامه و رها شده باشد به تبع جامعه مقصد دچار بحران میشود همچون بحث حاشیه نشینی که در تهران و شهرهای بزرگ میتوان به وضوح مشاهده کرد که از قبال این حاشیه نشینی، فرهنگ، تعاملات اجتماعی و اقتصاد آن شهر را برهم میزند.
وی افزود: افراد مرفه در شهری همچون اصفهان به دلیل شرایط آب به شهرهای شمالی ایران مهاجرت میکند که خود این موارد موجب افزایش هزینه مسکن و هزینه زندگی در این شهرها خواهد بود و برای مردم بومی آن مناطق و شهرها محدودیتهایی را ایجاد میکند به دلیل اینکه بدون برنامه ریزی مهاجرت صورت گرفته شده است.
وی تصریح کرد: در تمام شهرهای بزرگ شاهد افزایش حاشیه نشینی هستیم که این بدین معنی است فردی که جذب جامعه نشده و مسکن متعارف و شغل مناسب ندارد، باعث انواع آسیبهایی که در جامعه دیده میشود از جانب این گروه است، به دلیل اینکه در طبقه اقتصادی پایین هستد و فقر بر زندگی آنها احاطه شده است و همچنین دچار بیماریهای که امکان سرایت آن زیاد است میشوند و به مشاغل غیرقانونی برای گذران زندگی خود میپردازند. این دست موارد که بیان شد به شدت به جامعه آسیب میزند که دقیقا متاثر از مهاجرتهای برنامه ریزی نشده است.
وی با بیان اینکه بیشترین دلیلی که اکنون برای مهاجرت مشاهده میشود، دستیابی به یک رفاه نسبی است، تصریح کرد: مهاجرت از شهر تهران به شهرهای دیگر جدا از آلودگی هوا، باز هم دلیل اقتصادی دارد، گاهی افراد به فکر سرمایهگذاری در شهرهای دیگر برای سودآوری هستند، یا به دلیل افزایش هزینه زندگی در تهران دیگر قادر به زندگی در این شهر نیستند و اقدام به مهاجرت به شهرهای دیگر میکنند.
کاظمیپور بیان کرد: مهاجرت عمدتا یک پدیده اجتماعی است و افراد در تمام نقاط دنیا برای دستیابی به موقعیت تحصیلی، شغلی و زندگی بهتر اقدام به مهاجرت میکنند. مهاجرت زمانی معضل خواهد شد که فاقد برنامه ریزی باشد.
کاظمیپور درباره تبعات مهاجرت از روستاها به شهرها و عدم تعادل جمعیت سنی گفت: خیلی از روستاها جمعیت سالمند دارند، جمعیت فعالی که در روستا امکان فعالیت اقتصادی داشته باشد دیگر وجود ندارد؛ در روستاها با جمعیت سنی سالمند یا کودک مواجهه هسیتم، این در حالی است زمانی در یک منطقه یا شهری امکان تولید وجود دارد که کمبود نیروی انسانی فعال وجود نداشته باشد.
وی در ادامه تصریح کرد: زمانی که جمعیت یک شهر زیاد شود به طور حتم تقاضا برای خانه هم افزایش پیدا میکند که موجب افزایش قیمت مسکن در آن منطقه برای افراد بومی هم می شود. همچون شهر تهران که هزینه مسکن، کالاها و خدمات بسیار بالا رفته است و به همین دلیل حاشیه نشینی در اطراف شهر بسیار وسیع و گسترده شده است.