پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 
سرویس تاریخ «انتخاب»: اکبر هاشمی رفسنجانی با دو دوره ریاست جمهوری ایران، سابقه ریاست مجلس و ریاست مجمع تشخیص مصلحت و بسیاری مناصب مهم دیگر، از مهمترین شخصیتهای تاریخ معاصر ایران به شمار میرود.
«انتخاب» هر شب خاطرات روزنوشت هاشمی را منتشر میکند.
۲۸ فروردین ۱۳۸۰: آقاى [محمدعلی] ايازى، [عضو شورای مرکزی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم] آمد.يك دوره دوجلدى خاطرات آیتالله [حسینعلی] منتظرى را آورد وگفت، نسبت به پيشنويس اولى كه شما ديدهايد،اصلاحاتى در آن شده است. مسأله بازداشت آقای سعيد منتظرى، [فرزند آیتالله منتظری] را پيگيرى كرد.گفتم در عيد نوروز، بعد از آن ملاقات با من، به ايشان ملاقات دادهاند؛ گفت، پنج اتهام متوجه او كردهاند.
جمعى از اعضاى سنديكاى كارخانجات چاىخشككنى آمدند.از اجرانشدن درستِ مصوبات خصوصىسازى صنعت چاى شكايت كردند و گفتند،سازمان چاى 120 هزار تُن چاى ارزان، از گذشته داشته كه به بازار آورده و مانع فروش موجودى چاى كارخانجات شده و اكنون كارخانهها، نقدينگى براى خريد برگهاى سبز سال جديد را ندارند و خطرناك است؛ راهكارهايى مطرح كردند. قرارشد كمكشان كنم. [گفتند،] توقعشان از من بهخاطر اين است كه من را پدر چاى مىشناسند و مىگويند،با حمايت دولت سازندگي، چاىكارى رونق گرفته و چند برابر شده است.
سردار [قاسم] سليمانى، فرمانده نيروى قدس [سپاه پاسداران] آمد. گزارشى از وضع لبنان پس از حمله هوايى اسرایيل به مواضع نيروهاى سورى و نيز تجاوزات جديد اسرایيل در اراضى اشغالى داد و براى موضع حزب الله لبنان، مشورت كرد. گفتم، به نظر ميرسد اسرایيل در اجراى سياست مشت آهنين،جدى است و حزب الله بايد مواظب باشد كه سوريه و لبنان و ساير اعراب،آنها را تنها نگذارند. از سياست ايران در مورد عراق،انتقاد نمود و پيشنهادهایی ارایه كرد.
آقاى [سیدابراهیم] ریيسى، ریيس سازمان بازرسى كل كشور آمد.گفت، سندى از آقای [علیرضا] علوىتبار، [سردبیر روزنامه صبح امروز] گرفتهاند و اعترافات از ادله قصد براندازى ليبرالهاست و از ضعف آقاى [علی] مبشرى، [رییس دادگاه انقلاب تهران]، در اطلاعرسانى گفت.دربارة تأسيس ستاد مبارزه با فساد مالى كه اخيراً ریيس قوه قضایيه اعلام كرده است، مشورتكرد.گفتم، اگر بخواهيد مثل برنامه مبارزه با ثروتهاي بادآورده عملكنيد، به صلاح نيست و باعث ركود و مشكلات در كشور مىشود؛ بدون نتيجه همانطور كه در آن برنامه پيش آمد.
عصر، [با آقای صادقالحسینی] مصاحبهاى دربارة سياستهاى سازندگى و اواخر جنگ و... داشتم. جمعى از سردفتران آمدند و از دستور هيأتكل [سازمان ثبت اسناد و املاک] و اجبار آنها به افتتاح حساب بانكى و واريز هزينههاى دفتر در آن، شكايت كردند و براى حل مشكل، استمداد نمودند؛ فعلاً گويا بيش از حد قانونى از مردم مىگيرند و سند نمىدهند.