arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۷۱۶۹۱
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۰۰ - ۰۲ فروردين ۱۴۰۳

یادداشت‌های علم، پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۴۸: چه شد که نیکسون سفرش به ایران را لغو کرد؟ / بختیار اگر گوهی می‌خواهد بخورد، چرا لباس عربی می‌پوشد؟

یادداشت‌های اسدالله علم: ( تیمور) بختیار حالا مشاور مخصوص البكر، رييس جمهور عراق است، و کاخی در مجاورت کاخ رییس جمهور به او داده اند. خاک بر سر، لباس عربی هم می پوشد. تفو بر تو ای چرخ گردون تفو! به خدا اگر شاه حكم اعدام مرا بدهد، و راه فراری به خارج داشته باشم، نخواهم رفت. علاقه به این خاك «با شیر اندرون شد و با جان به در رود». من نمی دانم چه طور شاه سرنوشت يک عده مردم بدبخت را گاهی به دست این گونه گُه ها می سپارد. احمق لعنتی، اگر گُھی می خواهی بخوری، لااقل «ایران آزاد» اعلام کن، چرا لباس عربی می پوشی و پاسپورت عربی می گیری؟ مطمئن هستم این که احمق با بخت بلند شاه یا کشته می شود یا به بدبختی خواهد افتاد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود. 
 
«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند.
 
پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۴۸: امروز آپولو به زمین رسید. مسافرت به ماه و مراجعت فضانوردان ۱۹۲ ساعت طول کشید و در این ۱۹۲ ساعت فقط يك دقيقه تأخير داشتند! این (است) معجزه علم و این است معجزه فکر انسان. حقيقتاً: اقتربت الساعه و انشق القمر.
 
دو سه روز دیگر در جنوب فرانسه ماندم، چندان خوش نگذشت... (چند روز بعد در ژنو) از اخبار مهم جهان مسافرت نیکسون به فیلیپین، تایلند، اندونزی، هند و پاکستان است که بعد از مراجعت فضانوردان آغاز کردو قرار بود به ایران هم بیاید، (ولی) چون از ترس این که مبادا تظاهراتی بر علیه او بشود نتوانست به ترکیه برود، این است که (سفر به) ایران را هم موقوف کرد. ولی به رومانی می رود و این مطلب مهمی است. نیکسون اولین ریس جمهور آمریکاست که به یک کشور کمونیستی می رود. از اخبار مهم کشور من، همان عوض شدن عالیخانی وزیر اقتصاد که رییس دانشگاه شد و انصاری سفیر ما در واشینگتن، وزیر اقتصاد شد. فکر می کنم زاهدی، وزیر خارجه به جای او برگردد، مگر آن که فکر شاهنشاه تاکنون عوض شده باشد.
 
در ژنو در سفر قبلی چند روز پیش با والاحضرت شهناز مذاکرات مفصل کردم. معلوم شد خسرو جهانبانی را دوست می دارد. خوشبختانه ترتیب استخلاص خسرو را از حبس نظامی داده ام -او را به عنوان این که از خدمت سربازی فرار کرده است و در حقیقت به منظور جدایی از والاحضرت، به چند سال حبس محکوم کرده بودند. حالا هم که آمده ام باز قرار ملاقات با والاحضرت را دارم و دختر را انشاءالله به ایران خواهم برد.
 
از اخبار دیگر این که ( تیمور) بختیار حالا مشاور مخصوص البكر، رييس جمهور عراق است، و کاخی در مجاورت کاخ رییس جمهور به او داده اند. خاک بر سر، لباس عربی هم می پوشد. تفو بر تو ای چرخ گردون تفو! به خدا اگر شاه حكم اعدام مرا بدهد، و راه فراری به خارج داشته باشم، نخواهم رفت. علاقه به این خاك «با شیر اندرون شد و با جان به در رود». من نمی دانم چه طور شاه سرنوشت يک عده مردم بدبخت را گاهی به دست این گونه گُه ها می سپارد. احمق لعنتی، اگر گُھی می خواهی بخوری، لااقل «ایران آزاد» اعلام کن، چرا لباس عربی می پوشی و پاسپورت عربی می گیری؟ مطمئن هستم این که احمق با بخت بلند شاه یا کشته می شود یا به بدبختی خواهد افتاد.
نظرات بینندگان