سرویس تاریخ «انتخاب»: مئیر عزری، متولد اصفهان و از خانوادههای یهودی ایران بود که نقش مهمی در آژانس یهود داشت. او از سال ۱۳۳۶ تا پیروزی انقلاب در ایران به عنوان سفیر غیررسمی اسرائیل حضور داشت. مئیر عزری در سال ۱۳۸۰، خاطرات خود را نوشت و در آن به نقش و نفوذ جامعه یهودی در ایران قبل از انقلاب اشاره کرد. خاطرات او به کوشش غلامرضا امامی و توسط نشر علم منتشر شده است.
انجام داد و ستدهای نفتی با ایران یکی از پایهایترین خواستههای نمایندگیام از سوی دولت اسرائیل در ایران بود. بخشی از بده بستانهایی که یک سویش بر راستای نفت ایران استوار بود هرازگاه در هالهای گنگ از رازهایی رنگارنگ فرو میرفت که رسانههای همگانی ناچار به گمانه زنیهایی درست یا نادرست میشدند. دو دهه پس از دگرگونیهای توفانی در ایران بسیاری از آن رازها هنوز در پرده گمانهها ماندهاند. در کشاکش روزهای دشوار دهه پنجاه ایران به دنبال خریداران همیشگی نفت خویش میگشت و اسرائیل در پی یافتن فروشندگانی بود که کمتر گرفتار فرود و فرازهای سیاسی کردند از این رو ایران و اسرائیل با پیگیری سیاستی خردمندانه سود ملی هر دو کشور را برتر از هر گونههای و هوی میان تهی یافتند و کوشیدند از یک سو در برابر تندگویان آرمانگرا بایستند و از دیگر سو پاسخهایی شایسته به خریداران تشنه در بازار جهانی نفت بیابند همکاریهای پر تنشی را که در آن روزهای تب آلود با وزیران دارایی لوی اشکول پینحاس سپیر یا بزرگانی مانند، کوزلوب دکتر صوی دینشتاین و دب بن درور در اسرائیل و با سران. N. I. O. C(شرکت ملی نفت ایران) به ویژه دکتر منوچهر اقبال و رضا فلاح داشتم.
باید پیچیدهترین ولی بار آورترین بخش کارهایم بخوانم جا دارد از دکتر دورینل و لوی اشکول وزیردارانی که نخستین دانههای این پیوند را کاشتند یادی بشود نخستین خریدهای اسرائیل از نفت ایران به سالهای ۱۹۵۲ پس از رویداد ملی شدن نفت در ایران بازمی گردد. عیمانوئل راسین آن روزها توانسته بود با میانجیگری دو کمپانی سویسی سوپرگاز و سوپرول، پیمانی را برای خرید یکصدهزار تن نفت ببندد و این نفت را به اسرائیل برساند. یک خانواده یهودی روس پرورش یافت و مانند بسیاری از وابستگانش در کار نفت از بهترین کارشناسان دورۀ خود شد. پیوند دوستی گرم میان او با دکتر صوی دورینل در گشایش پارهای کرهها سودمند افتاد فروتنی و خوش رفتاری با مردم او را نزد همه مردی دوست داشتنی جلوه میداد.
آشکارتر شدن گام تازه اسرائیل در خرید نفت از ایران در سال ١٩٥٧ پس از پایان جنگ سینا در این کشور آغازید شادروان بن گوریون در این زمینه روزی در دفتر کار خود به همکاران نزدیکش مانند اشکول سپیر گلدامنیر دکتر صوی دینشتاین یعقوب، هر تصرف والتر، اینان ونوون شیلونج و دیگران گفت: با همه پیروزیهایمان هنوز نتوانستهایم حلقه تنگاتنگ دشمن پیرامون خود را بشکافیم، نه تنها از نیروی این حلقه نکاسته یا رختهای در آن نکردهایم بلکه روشنتر از آفتاب میبینیم که هر روز گلوگیرتر میشود گزند آفرینتر میگردد تا بتواند روزی به دور گردنمان بپیچد و همهمان را خفه کند تنها چاره برای گسیختن عیمانوئل در ریسمان دور گردن، اسرائیل دوستی ما با ایران ترکیه و اتیوپی است.
این اندیشه بن گوریون برای نخستین بار در سر رئوون شیلونج پخته شد بن گوریون توانست به آن چهرهای تازه ببخشد. او باور داشت اسرائیل در خاورمیانه باید دست در دست دوستانی نهد که ریشه تازی ندارند او میگفت:
داد و ستدهای اقتصادی و گسترش زمینههای فرهنگی کاراترین سنگ زیر بنای این آرمان میتواند باشد ... پینحاس سپیر در این زمینه، میاندیشید بده بستانهای نفتی انجام برنامههای کشاورزی و پیگیری در داد و ستدهای بازرگانی کلیدهای کارگشا خواهند بود. کشتی ی نفتکش سامون در ماه مارس ۱۹۵۸ برای نخستین بار در بندر، ایلات نفت ایران را به اسرائیل سرازیر کرد دولت اسرائیل پیرو پیمانی با کارخانه کشتیسازی اور ناگا در ژاپن ساختن دو کشتی نفتکش را درخواست کرده بود که از هژده ماه آماده بهرهبرداری شد.
روز هفدهم ژوئیه ۱۹۵۸ لوی اشکول وزیر دارایی اسرائیل با عبدالله انتظام سرپرست شرکت نفت ایران دیداری انجام داد که در آغاز سال ۱۹۵۹ با دیدارهای دیگری پیگیری شد کارشناسان ایرانی آن روزها برای انجام برنامههای مورد نیاز کشور در تنگنا بودند و پارهای کاستیهای دارایی ایران به خوبی به چشم میخوردند بریانی کنسرسیوم و تلاش آن در چهارچوب امتیاز کمپانی پیشین نفت ایران و انگلیس کامی برای پیشگیری از بخشی از این کاستیها بود ( استخراج و بازاریابی که بر راستای پنجاه پنجاه ( تنصیف منافع ) برنامهریزی شد ولی پس از چندی به هفتاد و پنج در برابر بیست و پنج به سود ایران جا به جا شد. چنانچه پیش از این نیز گفته شد سیاستهای نفتی ایران در این دوره بر راستای یافتن خریدارانی همیشگی و سر و سامان یافته بود که دولت اسرائیل توانست در این جرکه جای بگیرد و دست ایران را در دست خریدارانی شایسته نهد.
در کنسرسیومی که به گونۀ بالا برپا کردید کمپانیی انگلیسی بریتیش پترولیوم چهل درصد و رویال داچ شل هلندی چهارده درصد از سهام را دارا بود. این دو کمپانی همواره در دسرهای بزرگی در سر راه سودهای نفتی ایران بودهاند از اینرو ایران کوشید پیمانهایی با دیگر کمپانیهای باختر مانند کمپانی ایتالیایی. اگیپ" ببندد. انریکو ماته نی یکی از بنیانگذاران این کمپانی ایتالیانی در رویدادهای نفتی ایران ( ١٩٥٣ ) نقشی ارزنده داشت، انگلیسها در خلیج عدن کشتی نفتکش او روزماری را که به درخواست دولت محمد مصدق از ایران نفت خریده بود توقیف کردند کمپانی نفت انگلیس آنروزها خرید نفت از ایران را تحریم کرده بود که داستان توقیف کشتی روزماری با واکنشهای جهانی روبرو شد. از سال ۱۹۹۰ به این سو پژوهشهای گستردهای در زمینه یافتن نفت در آبهای خلیج فارس آغازید و به فرجام سازندهای نیز دست یافت به دنبال پژوهشهانی در بیابانهای پیرامون قم در بهار سال ۱۹۵۷ اقیانوس تازهای از نفت در زیر زمین هویدا کشت که گویا بیرون کشیدن آن به فرداهایی شایستهتر و انهاده شده است.
تولید نفت سراسری ایران در سال ۱۹۵۸ هشتصد و بیست و یک هزار بشکه در روز بود که در سایه پیدایش نیازهای تازه کشور و دگرگونیهای نوین آهسته آهسته به رکورد بالای پنج و نیم میلیون بشکه در روز افزون کشت که فروریزی رژیم پادشاهی در ایران این رکورد را دوباره به ژرفا فرو برد. پیوندهای نفتی میان ایران و اسرائیل و لوله کشی از بندر ایلات به بترشبع به پهنای هشت اینچ و از بنوشیع تا اشعود به پهنای شانزده اینچ پس از دیدار لوی اشکول با شاه انجام شده لولهها را کارخانه، لولهسازی ی خاورمیانه، در اسرائیل ساخت تا نفتی را که کشتیهای نفت کش از ایران به بندر ایلات میآوردند به دیگر تکههای کشور اسرائیل برسانند.
گروهی از کارشناسان و سران اسرائیلی مانند دکتر صوی بینشتاین کوزلوب اویکتور با اوور به سرپرستی لوی اشکول برای دیداری با سران ایران به این کشور آمدند اشکول توانست با شاه دیداری پنهانی انجام دهد و زمینه نیازهای کشاورزی ایران در برنامه نوین شاه ( انقلاب سفید شاه و ملت ) و همکاریهای ایران و آمریکا در این بخش از جهان را همپای خواستههای نفتیی اسرائیل نشان دهد. گواینکه به دنبال این گفت و گو بهای نفت خامی که اسرائیل به کمپانی نفت ایران میپرداخت چند سنت گرانتر از بهای شناخته شده در بازار بود، ولی هنر پنهانکاری در این داد و ستدها از چشم بدخواهان هر دو ملت هر دو سر را به این ناهماهنگی خرسند. ساخت تلگرافهای شادباشی که دورینل و من از سوی پینحاس سپیر ( وزیردارانی ی اسرائیل) در این زمینه دریافت داشتیم میتوانست گویای این خرسندی باشد.
نخستین دور این گفت و گوها روزهای بیست و چهارم و بیست و ششم ماه مارس ١٩٥٦ میان سران ساواک و موساد و کارشناسان دو کشور آغازید سرلشکر تیمور بختیار سرپرست ساواک بهتر دید دنباله گفت و گوها دراسرائیل پیگیری شود.
روز بیست و سوم فوریة ۱۹۹۰ گروهی از سران اسرائیلی به سرپرستی پینجاس سپیر به ایران آمدند و در باشگاه افسران ساواک با همتایان ایرانی به رایزنی پرداختند گروه دیگری ( دکتر یعقوب ارنون ایسرائل کوزلوب اویگدور بالوور) روز چهاردهمآوریل همان سال برای برنامهریزیهای پایانی ی داد سند نفتی میان ایران و اسرائیل و بررسی ی همه ریزه کاریها با همتایانشان در تهران دیدارهایی انجام دادند. گفتنی اینکه در یی این دیدارها دوستیهای گرمی میان کارشناسان و آگاهان اسرائیلی با همتایان ایرانی پیش میآمد و بسیاری از آنان برای انجام برخی دیدارهای پزشکی به اسرائیل میآمدند.
دشواری بزرگی که آن روزها رو در روی سران کشور اسرائیل رخ برکشید و گشایشش به خواب و خیالی میانست لوله کشی از بندر ایلات با کنجایشی بالا بود. پینحاس سپیر با آرزوی دستیابی به چنین سرمایهگذاری کلانی دست به دامن بارون ادموند روچیلد ( نوه توانای روچیلد) بزرگ شده چندان به درازا نکشید که کمپانی تازهای پدیدار شد. گروهی از برجستهترین کارشناسان اسرائیلی و ایرانی برای انجام این برنامه دست در دستهای یکدیگر کار را آغازیدند و کمیتههای ویژهای برای پیشبرد کارها پدید آوردند.
پس از سالها گفت و گوهای کشدار برنامه لوله کشی گاز در پهنه شهر تهران در تابستان ۱۹۶۰، پدیدار شد. عیمانوئل راسین روز چهاردهم ژوئیه همان سال با یک شریک فرانسوی با نام دوریه به تهران آمد، همراه من با انتظام، بهبهانیان و چند تن دیگر از سران بنیاد پهلوی دیدارهایی انجام داده به دنبال همین دیدارها سرانجام پیمانی میان وی با کمپانی نفت ایران دستینه شد تا لوله کشی گاز در تهران آغاز کردد. پیرو این پیمان و پیدایش کمپانی ی تازه با نام مصرف گاز، پنجاه و یک درصد از سهام در کمپانی ی نوپا از آن، ایران چهل درصد از آن کمپانیهای سوپرگار " و " سوپرول * راسین و نه درصد نیز به محمدعلی قطبی میانجی پیماننامه رسید.
ساختمان پایانه نیرومند و پاسخگو به نیازهای تفتیی، ایران در یکی از نخستین روزهای نوامبر ۱۹۹۰ در جزیره خارک پایان یافت لولههایی نفت چاههای خوزستان را از خشکی و زیر آب به این پایانه میرساندند تا نفتکشهای غول پیکر با صدها هزار تن گنجایش نفت ایران را به بازارهای اروپا اسرائیل و ژاپن برسانند. در مارس سال ۱۹۶۵ به گنجایش بارگیری انبارها و ساختمان پایانه در خارک افزوده شد و خروش روزانه افزون بر صد هزار بشکه نفت چاههای دریایی کورش و داریوش که از سوی کمپانی پان امریکن به کار افتاده بار نفتکشها گردید و به نفت خام خوزستان افزوده شده به دنبال پیروزیهای جنگ شش روزه در سال ١٩٦٧ که ارتش پدافندی اسرائیل به مردم این کشور پیشکش کرد، تنکه دریایی تیران از چنگ دشمن رها شد و دگرگونی هایی در داد و ستدهای نفتی میان ایران و اسرائیل پدید آمد ساختمان لولهای به پهنای چهل و دو اینچ از بندر ایلات تا بندر اشکلون نه تنها خواستههای نفتی مردم اسرائیل را فراهم میکرد بلکه میتوانست بخشی از نفت ایران را بی نیازی به گذشتن از آبراه سونز که به دنبال جنگ بسته شده بود با پیوستن به آبهای دریای مدیترانه به کشورهای اروپای خاوری برساند.
روز دوازدهم سپتامبر ۱۹۶۷ در پی پیشنهاد من پینحاس سپیر وزیردارانی اسرائیل برای دیداری با شاه به ایران آمد و در زمینه این برنامه با نامبرده به رایزنی پرداخت. گفت و گوها بر راستای بریانیی یک کمپانی با همکاریی کارشناسان هر دو کشور برای انجام برنامه بزرگ لوله کشی ساختمان پایانهها ( اسکلهها ) و ایستگاههای تلمبه به شیوۀ برابری ) تنصیف )، پنجاه پنجاه بود. انجام این برنامه کم و بیش پنجاه تا شصت میلیون دلار برآورد شده بود که ایران و اسرائیل هر یک تنها ده در صد آمادگی برای سرمایهگذاری داشتند و با میانجیگری اسرائیل وامهای یاریدهندهای از اروپا باید گره گشا میشدند. نکته دیگری که سپیر با شاه در میان نهاد این بود که ایران میتواند دست در دست اسرائیل نه تنها در خاورمیانه بلکه در سراسر جهان یکی از نیروهای بی همتای نفتی گردد.