arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۶۳۹۷۲
تاریخ انتشار: ۴۴ : ۱۴ - ۲۴ بهمن ۱۴۰۲
خاطرات محمد بلوری شماره سی؛

تپه ۵۸۷ در عمان چگونه به دست ایران افتاد؟

شورشیان در جریان عقب نشینی از صلاله و نقاط اطراف بسیاری از مهمات از جمله مقداری از موشک‌های سام ۷ خود را به غار‌ها و تپه‌های ۱۰۷۳ و ۵۸۷ در ارتفاعات حاشیه دریا انتقال داده بودند. به همین خاطر آن‌ها کشتی‌ها و قایق‌های جنگی ایرانی را در صورت نزدیک شدن به ساحل از تپه‌های استراتژیک هدف قرار می‌دادند. برای تسخیر غار‌های شیر شیتی ابتدا باید تپه‌ها تسخیر می‌شد تا در جریان حمله به دره کشتی‌ها و قایق‌های جنگی هم بتوانند با آتشبار از نیرو‌های خودی حمایت کنند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: محمد بلوری (زاده ۱۳۱۵)، روزنامه نگار و مطبوعات ایران است. وی سابقه فعالیت در روزنامه‌های مختلف کشور را دارد و از پیشکسوتان مطبوعات محسوب می‌شود. وی برای مدتی در اوایل انقلاب سردبیر روزنامه کیهان و رئیس سندیکای مطبوعات در آخرین دوره آن بود. دبیر سرویس حوادث روزنامۀ ایران (۷۳ تا ۸۱)، دبیری روزنامۀ اعتماد و سردبیری ویژه نامه‌های حوادث روزنامه جام جم از جمله فعالیت‌های او بوده است. وی نقش مطبوعاتی پررنگی در افشا قتل‌های زنجیر‌ه ای داشت.
در آذر سال ۱۳۹۸ از کتاب «خاطرات شش دهه روزنامه نگاری» وی به همت مجله بخارا و نشر نی (ناشر این کتاب) که توسط سعید اردکان زاده یزدی تهیه شده بود، رونمایی شد.

«انتخاب» روزانه بخش‌هایی از این کتاب را منتشر کند.

قسمت پنجم از جنگ ظفار

اولین منطقه مهم استراتژیک ناحیۀ مانستون و جاده اصلی آن بود که منتهی می‌شد به شهر صلاله و سپاهیان ایران با تصرف این جاده می‌توانستند آن شهر را فتح کنند. به همین خاطر شورشیان بخش عمده‌ای از نیرو‌ها و تجهیزات جنگیشان را در جادۀ مانستون مستقر کرده بودند؛ فرماندهان ارتش ایران هم که فتح صلاله را تنها راه رسیدن به پیروزی کامل می‌دانستند دست به حمله‌ای ناگهانی و برق‌آسا برای فتح جاده مانستون و نواحی اطراف زدند و در جریان نبردی خونین این جاده به تصرف نیرو‌های ایرانی درآمد.

اما فتح مانستون و در پی آن سقوط صلاله و دیگر شهر‌ها پایان کار این جنگ نبود، بلکه تحرک شورشیان از دژ نفوذناپذیر دشمن در دره شیر شیتی همچنان ادامه داشت. این دره عمیق با وسعتی بیش از هزار متر مربع از دره‌های عجیبی بود که شاید در خاورمیانه بینظیر باشد. منطقهٔ شیر شیتی از جنوب تا حاشیه اقیانوس هند گسترده بود و از غرب با یمن جنوبی هم مرز بود. در کمرکش دیواره‌های بلند دره شیر، شیتی دورتادور دهانه غار‌هایی به چشم می‌خورد که از بلندای کناره دره همچون غار‌ها، دالان‌هایی تودرتو وجود داشت که انبار‌های اصلی مهمات شورشیان بود. باربر‌های شورشی باید مهمات را از قعر دره با طناب‌هایی به دهانه غار‌ها می‌کشاندند و در انبار‌های موجود در این غار‌ها جا می‌دادند. یکی از روز‌ها من و یکی دو تن از همکاران خبرنگارم داوطلب شدیم از داخل یکی از این غار‌ها دیدن کنیم ابتدا با هلیکوپتری که بر فراز دره پرواز می‌کرد؛ ما را به کمک طناب مخصوص امداد از دهانه غار به داخل لانه پرندگان به نظر می‌رسیدند. در داخل این فرستادند. در داخل غار از دالانی گذشتیم و به محوطه وسیعی رسیدیم که محل نگهداری اسلحه و مهمات بود. درون غار حجره‌هایی دیدم و در هر حجره وسایل ابتدایی زندگی یک خانواده با یک گهواره مخصوص کودکان شیرخواره در حجره‌های دیگر اسلحه و مهمات گندم و جو و دیگر مایحتاج زندگی نگهداری می‌شد. در حقیقت، هر غار همچون مجموعه‌ای برای جنگ و زندگی جنگجویان و اعضای خانواده‌شان بود. به گفتۀ افسران ایرانی، شورشیان ظفار بیشتر روز‌ها غذایشان گندم بوداده بود و به جای آب شیر شتر که در مشک‌های کوچک ذخیره می‌شد، می‌نوشیدند؛ چون در ظفار آب بسیار کمیاب بود و سال تا سال بارانی نمی‌بارید.

یک روز هنگام گشت زنی در جنگل‌های ظفار، یکی از افسران همراهمان دربارۀ نحوۀ رشد عجیب و شگفتی‌آور درختان جنگلی گفت در اینجا در طول سال هرگز بارانی نمی‌بارد و آبی برای آشامیدن پیدا نمی‌شود و این درختان جنگلی که از نوع کهور هستند به علت خشکسالی هرگز نمی‌توانند از طریق ریشه‌ها سیراب شوند اما به جای آن سالی یک بار در یک فصل معین مه غلیظی سراسر جنگل را فرامی گیرد و آب ناشی از مه از برگ‌ها به شاخه‌ها نفوذ می‌کند. ضمناً زمین ماسه‌ای جنگل هم از این مه مرطوب می‌شود. نیرو‌های ایرانی طی سه سال جنگ چریکی - کلاسیک و درهم کوبیدن استحکامات نظامی شورشیان بسیاری از مناطق شهری و روستایی و جاده‌های استراتژیک را از چنگ آنان درآوردند تا به آخرین پایگاه‌های دشمن در منطقه شیر شیتی که مشرف به دریا بود رسیدند.

با فتح این منطقه مهم، سراسر ایالت ظفار به تصرف در می‌آمد و جنگ به پایان می‌رسید، اما شورشیان ظفار با کمک جنگجویان یمن جنوبی همه نیرو‌های جنگی و تسلیحات خود را در تپه‌های مختلف حاشیه دریا و در غار‌های فراوان دره مستقر کرده بودند و تسخیر این منطقه بسیار مشکل می‌نمود و به نظر برخی از نظامیان شاید به سال‌ها زمان نیاز داشت. شورشیان در جریان عقب نشینی از صلاله و نقاط اطراف بسیاری از مهمات از جمله مقداری از موشک‌های سام ۷ خود را به غار‌ها و تپه‌های ۱۰۷۳ و ۵۸۷ در ارتفاعات حاشیه دریا انتقال داده بودند. به همین خاطر آن‌ها کشتی‌ها و قایق‌های جنگی ایرانی را در صورت نزدیک شدن به ساحل از تپه‌های استراتژیک هدف قرار می‌دادند. برای تسخیر غار‌های شیر شیتی ابتدا باید تپه‌ها تسخیر می‌شد تا در جریان حمله به دره کشتی‌ها و قایق‌های جنگی هم بتوانند با آتشبار از نیرو‌های خودی حمایت کنند.

از هفته‌ها پیش سربازان ایرانی در سنگر‌های پراکنده‌ای مستقر شده بودند تا حمله را شروع کنند. در جریان این انتظار و در طول روز هلیکوپتر‌های ارتش بر فراز بیابان‌های خشک و لم یزرع و جنگل‌های انبوه به پرواز در می‌آمدند تا علاوه بر مهمات مواد غذایی سربازان سنگرنشین را در تور‌های بزرگی به دست آنان برسانند. آن روز‌ها در همه جای پایگاه مانستون حرف از فتح بزرگ تپه ۵۸۷ و پایگاه ۱۰۷۳ دشمن بود و فرماندهان یقین داشتند با فتح این تپه‌ها آخرین و مهمترین پایگاه نظامی دشمن نابود شده است.

 شب اول ورودمان به پایگاه مرکزی مانستون من و دیگر خبرنگاران به سینمای فضای باز مخصوص افسران و درجه‌داران برای تماشای یک فیلم ایرانی رفته بودیم با یکی از خلبانان هلیکوپتر گرم صحبت شدم. سرگرد فرخ که در عملیات فتح تپه ۵۸۷ شرکت داشت در بازگشت به خوابگاه برایم گفت مأموریت ما گرفتن تپه ۵۸۷ مشرف به دره شیر شیتی و بیرون راندن دشمن از سنگر‌های این تپه بود. این تپه در بلندترین نقطه از ارتفاعات که ساحلی قرار داشت که در روبه رویش کوهستانی پوشیده از جنگل و دره‌ای عمیق و بزرگ به چشم می‌خورد. اگر ما تپه ۵۸۷ را فتح می‌کردیم امنیت بندر خارفیت و اخیوت تأمین می‌شد و راه انتقال اسلحه و مهمات از یمن جنوبی را می‌. بستیم مهمتر این که می‌توانستیم سر فرصت غار‌های متعدد دره را هم به تصرف در بیاوریم. همچنین شورشیان نمی‌توانستند به مواضعی که در اطراف دره شیر شیتی تسخیر کرده بودیم حمله کنند. به عبارتی تپه ۵۸۷ موضع اصلی غار‌های شیر شیتی و مرکز تدارکات بهداری و مرکز تسلیحات و آموزش شورشیان ظفار بود و با تصرف غار‌ها دشمن دچار کمبود مهمات و تدارکات می‌شد و به همین علت ناگزیر تسلیم می‌شدند مهمتر از همه با گرفتن بندر اخیوت در حوالی مرز یمن جنوبی معبر شورشیان حامل مهمات به کلی بسته می‌شد.

 تاکتیک نظامی جالب و در نوع خود بی نظیری بود قبل از آن که وارد عمل شویم به دشمن خبر دادیم که می‌خواهیم تپه ۵۸۷ را. بگیریم. با انتشار این خبر خواستیم توجه دشمن به تپه جلب شود تا معبر حاملان مهمات و شورشیان را می‌ن‌گذاری کنیم این نقشه با موفقیت کامل اجرا شد و حالا دشمن در تپه ۵۸۷ انتظار ما را می‌کشید. برای آغاز نبرد ما احتیاج به آتش سنگینی داشتیم که در موقع مناسب به حمایت از سربازان پیشرو، شورشیان را به گلوله ببندیم. درۀ شیر شیتی با همه غار‌هایش در اشغال دشمن بود و از آن طرف دره که مواضع ما مستقر بود نمی‌شد شلیک، کرد چون فاصله زیاد بود و موقعیت غار‌های شیر شیتی به گونه‌ای بود که گلوله‌های خمپاره انداز‌ها مؤثر واقع نمی‌شدند مناسب‌ترین اقدام این بود که از ناو‌های جنگی نیروی دریایی استفاده کنیم...

 

ادامه دارد..

 

نظرات بینندگان