arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۶۳۴۶۷
تاریخ انتشار: ۵۸ : ۲۳ - ۲۱ بهمن ۱۴۰۲

یادداشت‌های علم، دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۴۸: سفیر بیچاره امریکا را نصف شب از خواب بیدار کردم و گفتم....

یادداشت‌های اسدالله علم: شب سر شام رفتم. [مذاکره با سفیر آمریکا را] به شاهنشاه عرض کردم. تقریباً قبول فرمودند، فقط فرمودند به حرف های این نفتی ها نمی توان اطمینان کرد. پارسال قرار بود ۸۶۵ میلیون [دلار] بدهند، ۸۴۶ میلیون دادند. اگر این را جبران بکنند ممکن است به حرف آنها اعتماد بکنیم. به علاوه باید مقررات داخلی شرکت ها را هم تغییر بدهند که اگر یکی از آنها خواست بیشتر ببرد جلوی آن را دیگر نگیرند. امر فرمودند مجدداً به سفیر آمریکا تلفن کن. بیچاره را نصف شب از خواب بیدار کردم و به او گفتم همین حالا نمایندگان شرکت ها را بخواه و این مطالب را بگو!...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود. 
 
«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند. 
 
دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۴۸: صبح شرفیاب شدم. جریان نفت را فرمودند که تا اندازه ای نظرات ما تأمین می شود. به این صورت که ۹۳۰ میلیون دلار بابت استخراج و یک ماه هم پیش پرداخت می دهند. پس از هزار میلیونی که خواسته بودیم، قدری بیشتر به دست می آید، یعنی هزار و ده میلیون، فقط گرفتاری [این] است که اگر این پیش پرداخت [را] بخواهیم سال آینده [بپردازیم] در زحمت [خواهیم افتاد]. صبح هنوز جلسه نفتی ها ادامه داشت که من با شاهنشاه صحبت می کردم.
 
عصری سفیر آمریکا تلفن کرد که خداحافظی کند .می خواهد چند روزی به آمریکا برود و برگردد. از آنجا به ژاپن می رود چون سفیر آنجا شده است. به من گفت [شرکت های نفتی] گفته اند نمی توانیم سال های بعد جواب تقاضاهای ایران را بدهیم ولی امسال می دهیم، به همان صورت که صبح شاهنشاه به من فرموده بودند. ولی می گفت جمله احمقانه ای گذاشته اند. به این صورت که [به هیچ صورت یارایی انجام درخواست ایران را بابت سه سال آینده ندارند.]
 
"They could not meet Iran's
demand for the next three years
by a long way"
 
این جمله احمقانه است.
 
به هر صورت با سفیر آمریکا این طور صحبت کردم که پیش پرداخت هر سال به سال بعد بیفتد یعنی [تکرار پذیر] rolling over باشد تا برسد به سال آخر. ضمناً التماس می کرد که کاری بشود رشته کار پاره نشود. شب سر شام رفتم. [مذاکره با سفیر آمریکا را] به شاهنشاه عرض کردم. تقریباً قبول فرمودند، فقط فرمودند به حرف های این نفتی ها نمی توان اطمینان کرد. پارسال قرار بود ۸۶۵ میلیون [دلار] بدهند، ۸۴۶ میلیون دادند. اگر این را جبران بکنند ممکن است به حرف آنها اعتماد بکنیم. به علاوه باید مقررات داخلی شرکت ها را هم تغییر بدهند که اگر یکی از آنها خواست بیشتر ببرد جلوی آن را دیگر نگیرند. امر فرمودند مجدداً به سفیر آمریکا تلفن کن. بیچاره را نصف شب از خواب بیدار کردم و به او گفتم همین حالا نمایندگان شرکت ها را بخواه و این مطالب را بگو!...
نظرات بینندگان