سارا خراسانی / سرویس سیاست خارجی «انتخاب»: وقتی خبرنگار «الجزیره» در تهران خبر داد که جدیدترین پیام ایالات متحده آمریکا چند روز پیش و با واسطه به ایران رسیده، معلوم شد کانال جدید دیپلماسی غیر مستقیم تهران و واشنگتن بار دیگر فعال شده است اما این بار نام «مسقط»، «بغداد» و «دوحه» در میان نیست بلکه شنیده های انتخاب از نقش آفرینی «ریاض» حکایت دارد که نام آن مدت کوتاهی پس از بازگشایی رابطه اش با تهران در میان منابع خبری پشت پرده می چرخد و از پیام رسانی دیپلمات های سعودی میان ایران و آمریکا در بحبوحه بالا گرفتن جنگ غزه حکایت می کند.
مدت کوتاهی از توافق ایران و ایالات متحده در «عمان» نگذشته بود که روند تبادل پیام دو کشور به نظاره ورود عربستان به صحنه این فرایند دیپلماتیک حساس نشست که وقوع آن در صحنه جاری تا حد زیادی مدیون واقعیتهایی بود که فراتر از مرزهای خاورمیانه، در مسیر ترسیم نمایی جدید از معادلات منطقه قرار می گرفت.
اما چرا ریاض برای کاستن از ابعاد بحرانی که به بهانه آغاز جنگ غزه میرفت بار دیگر رابطه تهران و واشنگتن را به نقطه جوش برساند، پا پیش گذاشت؟ این پرسش در حالی مطرح می شود که در سال های اخیر و در بحبوحه تشدید تنش میان ایران و آمریکا کشورهای منطقه ای زیادی کوشیدند برای از میان بردن اختلافات دو کشور میانداری کنند؛ بازیگرانی که با وجود ناکامی در این عرصه، وقتی که ایران با عربستان هم به عنوان دیگر قدرت تاثیرگذار منطقه پرآشوب خاورمیانه وارد نبرد دیپلماتیک شد، پاپس نکشیدند و دست کم بخت خود را برای کاستن از اختلافات دو طرف در بوته آزمون گذاشتند. اما این بار فرق می کند. چه اینک خود سعودی ها هستند که پس از آشتی بزرگ با ایران به بازیگر بی بدیل دیپلماسی غیر مستقیم ایران و امریکا تبدیل شده اند.
حمله همه جانبه حماس در بامداد 7 اکتبر 2023 رهبران تل آویو را غافلگیر کرد اما ابعاد رویدادهایی که در روزهای پس از آن در بطن آتشبازی اسرائیل در میدان جنگ رخ داد و می رفت با تحرکات پیدا و پنهان این رژیم علیه تهران، وجوه گسترده تری پیدا کند، غافلگیری بیشتری در زمین دیپلماسی در پی داشت؛ زمانی که حسین امیرعبداللهیان آبان ماه گذشته برای دومین بار از زمان بازگشایی رابطه ایران و عربستان، سید ابراهیم رئیسی را برای حضور در نشست اضطراری سران کشورهای همکاری اسلامی پیرامون جنگ غزه همراهی کرد، پیامی را با خود به ریاض برد که به پیام دریافتی تهران از واشنگتن پاسخ می داد و قرار بود از طریق رهبران سعودی به کاخ سفید منتقل شود. وقتی«بن سلمان»، ولیعهد سعودی پس از ساعتها مذاکره با مقام ایرانی تصمیم گرفت نقش واسطه جدید تهران و واشنگتن را ایفا کند و چندی بعد به ائتلاف پیشنهادی غرب در دریای سرخ که در روند ضدیت با جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی تعریف شده بود، یک «نه» قاطع بگوید، دلیل همزمانی این رویدادها و پیام مستتر در وقوع آنها آشکار شد؛ «ریاض» نمی خواهد از روند تنش زدایی که در خاورمیانه در پیش گرفته است، روی برگرداند.
چه آنکه تغییر سیاست منطقه ای رهبران سعودی که سررشته کشورداری را به ولیعهد جوان و تحول خواه خود سپرده، در کنار واقعیت های بیرونی چون ترمیم رابطه ریاض و تهران وضعیتی بود که می توانست مقدمه این تغییر قرار گیرد اما عملیات «طوفان الاقصی» همچون چاشنی انفجاری بمب ساعتی به شمار می رفت که ممکن بود همه چیز را به اول خط بازگرداند. بنابراین پس از آنکه مقام های آمریکا در پی نگرانی از تسری بحران جنگ که دامن پایگاههای نظامی شان در عراق و سوریه را نیز گرفته بود، تصمیم گرفتند با دیپلماسی پنهان به کنترل ابعاد رو به تزاید این معرکه خونین بپردازند، «بن سلمان» کارت بازی جدیدی را روی میز گذاشت و به جای اینکه در دام عملیات سیاسی اسرائیل مبنی بر صف بندی های منطقه ای جدید بیفتد، خود به صحنه گردان تحولات دیپلماتیک چراغ خاموش تهران- واشنگتن تبدیل شد. بویژه که جنگ غزه ادامه مذاکرات محرمانه «مسقط» را هم ناممکن کرده بود و همین امر می توانست به عاملی برای افزودن بر ابعاد مناقشه جاری تبدیل شود.
هر چند این دیپلماسی خاموش با میانداری «ریاض» تا حدودی تاثیر و تاثر خود را در ممانعت از گشودن جبهه تازه ای در جغرافیای نبرد گذاشت اما ناامیدی «تل آویو» در مسیر تحقق این هدف، باعث شد تا رهبران این رژیم شاخه عملیات ترور موساد را فعال کنند که در نخستین و اصلی ترین ماموریت شان، ترور سردار سید رضی موسوی، فرمانده نیروی قدس سپاه و در ساحتی بزرگ تر پشتیبانی از گروه داعش برای ارتکاب عملیات تروریستی به ابعاد فاجعه تروریستی کرمان در دستور کار قرار گرفت؛ اقدامی که سبب شد عالی ترین مقام حاکمیت جمهوری اسلامی از «پاسخ سخت» به آمران و عاملان آن سخن بگوید.
در پی شدت گرفتن دامنه های تنش که می رفت آتش زیر خاکستر را شعله ور کند، چند روز پیش هیاتی از «ریاض» راهی تهران شد تا واسطه رساندن پیامی باشد که از سوی ایالات متحده احتمالا با هدف کاهش خشم جمهوری اسلامی و توجیه حملات تروریستی اخیر علیه فرماندهان جبهه مقاومت ارسال شده بود؛ پیامی که به گفته منابع خبری الجزیره در بخش مهمی از آن تاکید شده است:«نتانیاهو تنها کسی است که می خواهد دایره جنگ را در منطقه گسترش دهد و واشنگتن چندان به نتانیاهو تکیه ندارد و او را بخشی از راه حل سیاسی این مناقشه نمی داند».
در همین راستا شنیده های انتخاب حکایت از آن دارد که «آنتونی بلینکن»، وزیر امور خارجه آمریکا در چهارمین سفر خود به خاورمیانه که ریاض یکی از ایستگاههای اصلی آن به شمار می رود، پیگیر پاسخ پیام «جو بایدن» به تهران است تا بلکه چشم انداز روشن تری نسبت به واکنش تلافی جویانه جمهوری اسلامی نسبت به سیاست های جنگ طلبانه رهبران اسرائیل داشته باشد و برای عواقب شراکت دولتش در جنایات بدون مرز اسرائیل چاره اندیشی کند.