یادداشت‌های علم، یکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۴۷: روز گرفتاری زیاد بود. ملاقات اول صبح با گروه نمایندگان تایم و لایف آمریکایی و آقای [جیمز لینن Linen]، رئیس مؤسسه، بود. قرار بود نیم ساعت ملاقات تشریفاتی با من داشته باشند
دو ساعت ملاقات آن‌ها طول کشید. این‌ها از خاور دور می‌آیند. پسرش هم در جنگ ویتنام شرکت دارد. مرد بسیار ذی نفوذی در سیاست آمریکاست و با این دو مجله معروف باید هم باشد. بعد از آن نماینده شرکت آلمانی که به [متال]گزلشافت معروف است و برای مطالعه در اطراف معادن مهم مس بندرعباس آمده است، دیدنم آمد و ملاقات با او هم یکساعت طول کشید. بعد، [زین العابدین عثمان]، سفیر اندونزی به دیدنم آمد او هم زیاد ماند و خسته ام کرد. بعد جلسه جشن‌های ۲۵۰۰ ساله را داشتم و خلاصه تا دو بعد از ظهر از پا افتادم. با آقای Linen مذاکرات اثرساز داشتم. وضع اجتماعی ایران و مقایسه آن با ممالک همجوار و مقایسه آن با اندونزی که تا چند ماه قبل در معرض کمونیست شدن قرار داشت، مورد مذاکره قرار گرفت. وضع خاورمیانه را مورد مذاکره قرار دادیم و علاقه مفرط شوروی را دایر به نفوذ در این منطقه بحث کردم که با دقت فراوان گوش دادند.
بعد از ظهر با دوستم سوار اسب شدیم بسیار خوش گذشت هوا هم عالی بود. تلافی جمعه به عمل آمد. سر شب منزل تیمسار [نعمت الله]نصیری، رئیس سازمان امنیت رفتم. ایشان را با سفیر خودمان در واشینگتن آشتی داده بودم میخواستم محکم کاری بیشتری بکنم شب هم مدیر مجله تایم و لایف مهمانم بود. شب خوشی گذشت، اما البته من ترجیح میدادم با دوستم باشم.
از اخبار مهم جهان سوءقصد در پیشاور نسبت به جان ایوب خان رئیس جمهور پاکستان است که به خیر گذشته است خود پاکستان هم مخصوصاً در راولپندی شلوغ است. دانشجویان تظاهرات شدیدی بر علیه رژیم می‌کنند. تقصیر زیر سر ذوالفقار على بوتو، وزیر خارجه سابق ایوب خان است که حالا رئیس حزب مخالف «مردم» است. گویا امشب ایوب خان او را توقیف کرده باشد. حالا یک صبح است با خستگی تمام می‌خواهم بخوابم.
یادداشت‌های اسدالله علم: امشب [دکتر منوچهر] اقبال می گفت استخراج امروز درست ۳ میلیون بشکه در روز بود. حالا چه طور سال آینده آن را به پنج میلیون خواهند رساند، نمی دانم. حالا یک صبح است می خوابم. فردا هم ساعت ۵ صبح باید برخیزم و به بیرجند به مناطق زلزله زده بروم.
