سرویس اقتصادی «انتخاب» / سید حمزه صالحی: یکی از مسائل مهم روندهای مالی سال ۲۰۲۳ که توجهات بسیاری را در جهان از جمله ایران به خود جلب کرده است تلاش فزاینده تعدادی از کشورها برای کاهش نقش دلار آمریکا در تجارت بین المللی استو موضوعی که عدهای برای توصیف آن از «جنبش دلار زدایی» استفاده میکنند. کشورهایی مانند چین، هند، برزیل و مالزی علاقه خود را برای راهاندازی کانالهای تجاری با استفاده از ارزهایی غیر از دلار نشان دادهاند.
مهمترین تحول در روند قدرت یابی دلار بعد از افول قدرت بریتانیا بعد از جنگ جهانی اول آغاز شد. بعد از آن آمریکا به مرور نقش مسلط را در اقتصاد، تجارت و امور مالی بین المللی کسب کرد، در سال ۱۹۴۴ براساس کنفرانس برتن وودز دلار نقش مسلط را پیدا کرد و با تثبیت جایگاه خود به ارز ذخیره جهانی تبدیل شد. تحول مهم بعدی در حوزه دلار در سال ۱۹۷۱ رخ داد که ریچاد نیکسون رئیس جمهور آمریکا استاندارد طلا به عنوان پشتوانه دلار را کنار گذاشت و از آن پس دلار بجای فلزات گرانبها، صرفا با ایمان و اعتبار کامل دولت آمریکا و نیروی نظامی آن پشتیبانی میشود.
اما در حال حاضر به خصوص بعد از حمله روسیه به اوکراین که منجر به تحریم گسترده این کشور از سوی غرب شد و با توجه به تحریمهایی که آمریکا قبل از آن علیه ایران، کوبا، کره شمالی، بخشهایی از اقتصاد چین و .. انجام داده است، تعدادی از کشورها به این نتیجه رسیدند که آمریکا به «سلاح سازی دلار» روی آورده است. به این معنی که آمریکا از قدرت مسلط دلار به عنوان یک سلاح استفاده میکند؛ و ممکن است بخاطر اختلافات دیپلماتیک، سیاسی و نظامی دسترسی آنها را به دلار مسدود کند. همین موضوع باعث نگرانی تعدادی از کشورها شده و آنها تلاش دارند با متنوع سازی ذخایر ارزی و انجام مبادلات تجاری با ارزهای ملی تا حدودی با این چالش مقابله کنند. برای مثال هم اکنون هند در حال خرید نفت روسیه به درهم امارات و روبل است. چین و روسیه برای خرید نفت، زغال سنگ و فلزات روسیه به ارزش ۸۸ میلیارد دلار از یوان استفاده کردند. همانطور که اشاره شد تعدادی دیگر از کشورها هم تمایل خود را برای انجام چنین معاملاتی نشان داده اند. متناسب با همین موضوع کشور ایران نیز که سالها تحت شدیدترین تحریمها بوده، از چنین اقداماتی استقبال میکند. اما به نظر میرسد عدهای در داخل در تحلیلهای خود نسبت به فرایند دلار زدایی نگاه غیر واقع بینانهای دارند و با نوعی اغراق که بیشتر به تبلیغ شبیه است تا تحلیل هژمونی دلار را پایان یافته تلقی میکنند. از آنجا که چنین تحلیلهایی ممکن است باعث انحراف تحلیلی و تاثیرگذاری منفی در تصمیم گیریهای کلان همانند آنچه پیرامون انگاره اشتباه و خسارت بار «زمستان سخت اروپا» رخ داد بشود، با اتکا به دادهها به بررسی فرایند دلار زدایی میپردازیم.
مطابق اخبار حجم دلار در ذخایر ارزی جهانی نسبت به سالهای قبل کاهش یافته است. گزارش صندوق بین المللی پول هم نشان میدهد حجم دلار در ذخایر ارزی جهان در سال ۲۰۲۲ به پایینترین سطح خود از سال ۱۹۹۹ رسیده است. چین جملاتی اگرچه درست است، ولی بدون توجه به دادههای آماری ممکن است ما را دچار خطای تحلیلی در مورد جایگاه فعلی دلار کند. برای مثال مطابق همین گزارش صندوق بین المللی پول اگرچه میزان دلار در ذخار ارزی جهان در سال ۲۰۲۲ به پایینترین سطح خود از سال ۱۹۹۹ رسیده است؛ ولی در حال حاضر دلار همچنان با ۵۸.۳۸ درصد نقش مسلط خود را حفظ کرده است. بعد از دلار یورو با ۲۰.۴۸، ین ژاپن با ۵.۵۰، و پوند انگلیس با ۴.۹۴ قرار دارند. یوان چین برخلاف تصور عدهای که آن را جایگزینی برای دلار در کوتاه مدت میدانند کمتر از ۳ درصد (۲.۶۹ درصد) از ذخایر ارزی جهان را به خود اختصاص داده است. نمودار زیر به طور کامل میزان ذخایر ارزی جهان را در سال ۲۰۲۲ نشان میدهد. مشاهده ذخایر ارزی جهان نشان میدهد استفاده از دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی تقریبا سال به سال ثابت مانده است و علیرغم کاهش اندک ذخایر در بعضی سالها، دلار همچنان بزرگترین ارز ذخیره در بین بانکهای مرکزی جهان است. دلار یک ارز امن است و کشورها فعلا آن را ارزهای دیگر ترجیح میدهند و هر تحول عمدهای در کوتاه مدت چندان قابل تصور نیست.
میزان دلار در دخایر ارزی جهان با به میزان سال ۱۹۹۵ برابری میکند. بعد از سال ۱۹۹۵ این میزان دوباره افزایش یافت و در بعضی سالها به بالای ۷۰ درصد رسید؛ هم اکنون با گذشت نزدیک به سه دهه بار دیگر به زیر ۶۰ درصد کاهش یافته و همچنان ارز مسلط است. به گفته کارشناسان کاهش فعلی میتواند به دلیل افزایش نرخ تورم در آمریکا هم باشد، زیرا قدرت اقتصادی آمریکا که تورم پایین و ثبات اقتصادی را تضمین میکرد به عنوان یکی از پشتوانههای دلار مطرح است که در سال ۲۰۲۲ اندکی با چالش روبرو شد و امنیت و ثبات دلار برای پساندازها و سرمایهگذاریهای بلندمدت را زیر سوال برد. این روند در سال ۲۰۲۳ با بحران بانکی منطقهای هم ادامه پیدا کرده که دولت آمریکا توانسته تا ححدودی آن را کنترل کند؛ ولی در هر صورت این مسائل باعث شد اخبار پیرامون دلارزدایی و بی اعتبار شدن دلار در محافل خبری و رسانهای شدت بگیرد.
البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که اقدام تعدادی از کشورها برای تجارت مستقیم با یکدیگر نگرانیهایی را در محافل آمریکایی ایجاد کرده است. آنها این احتمال را مطرح میکنند که این امر باعث تضعیف نقش دلار شود؛ زیرا مشارکت اقتصادی چین به عنوان شریک اقتصادی بسیاری از کشورها و ریسکهای ژئوپلیتیکی و پویاییهای اقتصادی ممکن است روند دور شدن از دلار آمریکا را تسریع کند. در صورت موفقیت آنها برای دور زدن دلار جهان احتمالا تبدیل به یک جهان مالی چند قطبی میشود که در آن اقتصادهای سطح پایینتر قدرت مانور بیشتری پیدا خواهند کرد. با این حال این نگرانیهای آنها معطوف چند دهه آینده مطرح است؛ بنابراین فرایند تضعیف دلار اگر هم با موفقیت طی شود، هرگز در کوتاه مدت رخ نخواهد داد.
دلار آمریکا برای چندین دهه نقش مسلط خود را در تجارت جهانی حفظ کرده است، یکی از دلایل آن جدا از قدرت اقتصادی آمریکا نقش «دلارهای نفتی» بوده است؛ زیرا اکثریت قریب به اتفاق معاملات نفتی جهان به دلار انجام میشود. از آنجایی که تجارت جهانی نفت به میلیاردها دلار در روز میرسد و همه کشورها به انرژی نیاز دارند، این امر تقاضای زیادی برای دلار برای تسهیل این معاملات ایجاد میکند و همین اهمیت دلار را افزایش میدهد. از دهه ۱۹۷۰ دلار آمریکا ارز پیشفرض برای قیمتگذاری و تجارت در بازار جهانی نفت بوده است. در سال ۱۹۷۴، ایالاتمتحده و عربستان سعودی توافقنامهای را امضا کردند که بر اساس آن سعودیها متعهد شدند که برای تمام فروش نفت خود فقط دلار بپذیرند. یک سال بعد، تجارت با دلار به همه اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) گسترش یافت. با توجه به اینکه چین بزرگترین وارد کننده نفت است انتظار دارد با اتخاد سیاستهایی بتواند نقش یوان را در معاملات نفتی افزایش دهد و به مرور پترو یوان را جایگزین پترو دلار کند تا بدینوسیله نقش یوان را در معاملات بین المللی افازیش دهد. پکن برای این مهم بازار بورس انرژی شانگهای را در سال ۲۰۱۳ راه اندازی کرد؛ بااینحال سالها زمان لازم است تا معاملات آتی شانگهای بتواند سیستم دلارهای نفتی و معیارهای نفت خام وست تگزاس یا برنت را به چالش بکشد. یوان چین هنوز دارای مشکلات زیادی است؛ کارشناسان یوان را دارای بار بدهی بالا و انواع چالشهای ساختاری میدانند تنها ۲.۶۹ درصد از کل ذخایر ارزی جهان را دارد و محدودیت حساب جاری دارد و به سبب سیستم نظارتی چین نا اطمینانی بالایی دارد. نه تنها یوان بلکه هر ارز دیگری که بخواهد جایگزین دلار شود نیاز به گذر سالها زمان دارد.
در سمت دیگر در خبرها مطرح میشود که مطابق گزارش بانک تسویه بین المللی (BIS)، سهم یوان از معاملات فارکس خارج از بورس جهانی افزایش پیدا کرده است. این خبر درست است، ولی باید بدانیم منظور از این افزایش این است که سهم چین به کمی بیش از ۷ درصد رسیده است. این در حالی است که تقریبا ۹۰ درصد معاملات فارکس جهانی با دلار انجام میشود که معادل ۶.۶ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۲ بوده است.
دلار زدایی اگرچه فرایندی است که عدهای آن را آغاز شده میدانند؛ اما تحقق آن به شبکه گسترده و پیچیدهای از صادرکنندگان، واردکنندگان، معامله گران ارز، صادرکنندگان بدهی و وام دهندگان نیاز دارد تا به طور مستقل تصمیم بگیرند که از ارزهای دیگر استفاده کنند. در حال حاضر فدرال رزرو تخمین میزند که بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۹، دلار به طور کامل ۹۶ درصد از معاملات تجاری بین المللی در قاره آمریکا، ۷۴ درصد در آسیا و ۷۹ درصد در سایر نقاط جهان را به خود اختصاص داده است. در سطح جهانی، بانکها برای تقریباً ۶۰ درصد سپردهها و وامهای غیرداخلی خود از دلار استفاده کردند. علاوه بر این، در بازار ارز امروز، دلار آمریکا تقریبا در یک طرف ۹۰ درصد از کل معاملات قرار دارد.
ارزهای بالقوهای که برای جایگزینی دلار مطرح میشوند، آنقدر کوچک هستند که نمیتوانند ارز ذخیرهای قابل اطمینانی باشند. بسیاری از کارشناسان معتقدند بسیار بعید است که جهان شاهد روزی باشد که در آن دلار جذابیت بین المللی نداشته باشد، زیرا تغیر ارز جایگزین نیازمند تغییرات زیادی در سیاست جهانی است که به سادگی امکان وقوع ندارند. ایجاد یک سیستم مالی با پشتوانه فلزات گرانبها و یا ارزهای دیجیتال هم با چالشهای عمدهای روبرو هستند که بعید است بتوانند در کوتاه مدت جایگزینی جدی برای دلار ایجاد باشند.
باید تاکید کرد که در حال حاضر ممکن است عواملی مانند تورم، تحریمها و بحرانهای بانکی به شکل ابرهای طوفانی در افق هژمونی دلار پیدا شده باشند و بعضی سرمایهگذاران هم اقداماتی مانند تنوع بخشیدن به پرتفوی خود در سطح بین المللی را مد نظر قرار دهند تا در صورت کاهش قابل توجه ارزش دلار آماده شوند؛ اما سادهانگارانه است که تصور شود قرار است دلار یک شبه جایگاه خود را با عنوان ارز مسلط جهانی از دست بدهد. هم اکنون بسیاری از جامعه تجاری بینالمللی، چه افراد، چه شرکتها یا دولتها، از نظر اقتصادی به دلار فکر میکنند و محاسبه میکنند. اگر قرار بود دلار به نفع برخی ارزهای دیگر کنار گذاشته شود، این تحول دههها و احتمالاً چندین نسل طول میکشد.
نکته مهمتر از کنار گذاشتن دلار که کارشناسان معتقدند آن را فقط باید در دهههای آینده جستجو کرد، این است که احتمال تبدیل شدن یوان به عنوان ارز ذخیره جهانی که بسیاری در ایران به آن دل بستهاند در چشم انداز فعلی بسیار بعید و حتی اساساً غیرممکن است؛ زیرا یوان به دلار آمریکا متصل است و بنابراین یک ارز شناور نیست. به عبارت دیگر ارزش مبادلهای آن تابع نیروهای بازار نیست. این پیوند به مقامات پولی چین اجازه میدهد تا ارزش ارز را به نفع صادرات چین تنظیم کنند. علاوه بر این همانطور که اشاره شد حساب سرمایه چین بسته است و این بدان معنی است که سرمایه بدون تأیید دولت خارج نمیشود. اینها و چند ویژگی دیگر که در بالا اشاره شد برای ایجاد ارزی که قرار است به عنوان واحد حساب، وسیله مبادله و یا مبنای تسویه در معاملات بینالمللی بی شمار روزانه استفاده شود مناسب نیستند.
به نظر بسیاری کارشناسان واقعیت این است که در حال حاضرتسلط دلار در خطر نیست؛ آنها معتقدند مفسرانی که اخیرا داد دلارزدایی سر میدهند ناشی از تعدا انگشت شمار تصورات غلط کلیدی مانند از دست رفتن جایگاه دلار، افرایش قدرت یوان، کنار گذاشتن دلار تویط بانکهای مرکری کشورها و ... است که دادههای آماری گویای اغراق آمیز بودن آنها است. کارشناسان پیش بینی میکنند در صورت تدوام روند فعلی دلارزدایی ۲۴ سال زمان لازم است تا ۱۲ درصد دیگر از میزان ذخایر ارزی جهان به دلار کم شود. قدرت فعلی دلار به حدی است که حتی اگر در ربع قرن آینده این ۱۲ کاهش هم رخ بدهد، بعد از آن باز هم دلار به عنوان ارز مسلط نقش اصلی را خواهد داشت و نزدیک به ۵۰ درصد ذخایر ارزی با دلار خواهد بود؛ بنابراین اگر کاهش تدریجی دلار که ممکن است در آینده این روند کاهش متوقف شود را دائمی فرض کنیم و آن را به عنوان افول دلار در نظر بگیریم. باز هم این واقعیت مسلم پیش روی ماست که نقش مسلط دلار همچنان حفظ خواهد شد و این افول هرگز به معنی سقوط نیست؛ بنابراین لازم است در برنامهریزیها و تصمیمگیریهای کلان این واقعیات روشن مد نظر قرار گیرند.