فراز: در حالی ۷۰ تا ۸۰ درصد مساجد کشور امام جماعت ندارند که به ازای هر مسجد، ۶ روحانی در کشور وجود دارد. این، نشان از عدم تمایل طلبهها برای حضور در مساجد است که با حمایتهای دولتی قابل جبران نیست.
ابوالقاسم دولابی نماینده ویژه ابراهیم رئیسی در امور روحانیت در گردهمایی طلاب شهرستان خدابنده گفته که از ۷۵هزار مسجد، درِ ۵۰هزار مسجد بسته است و این فاجعهای خوانده که باید بر آن خون گریست. او دلیل این اتفاق را حمایت نکردن دولت از نهادهای دینی عنوان کرده است.
این نخستین بار نیست که مسوولان این عرصه، از نبود یا ناچیز بودن حمایتها از مساجد و امور مربوط به آنها حرف میزنند. حبیبرضا ارزانی، رئیس ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی و هنری مساجد در سال ۹۹ با اشاره به کم بودن بودجه ۳۰۰ میلیارد تومانی اختصاصیافته به کانونهای فرهنگی مساجد، گفته بود که بودجهی بیشتر میتواند تضمین انجام تعهدات این نهاد باشد. بودجه پیشنهادی وزارت ارشاد برای کانونهای فرهنگی و هنری مساجد در سال ۱۴۰۲، ۴۷۷ میلیارد تومان است.
بودجه مساجد کم است؟
این اما همه بودجهای نیست که به صورت مستقیم و غیرمستقیم به مساجد اختصاص مییابد. در مجموع، ۲۴ نهاد از دفاتر نمایندگان ولی فقیه در استانها و پایگاههای بسیج مساجد تا سازمان اوقاف و شهرداری و ستاد مردمی اعتکاف، به مستقیم و یا غیرمستقیم در اداره مساجد دخیلند. در بودجهی سال ۱۴۰۲، در مجموع ۹۰۵ میلیارد تومان به طور مستقیم به مساجد اختصاص یافته است. این مبلغ از طریق کانونهای فرهنگی و هنری مساجد، شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف و امور خیریه و مرکز رسیدگی به امور مساجد تحت عناوینی مثل احداث و تکمیل مساجد، افزایش تعداد حافظان و قاریان قرآن، حمایت از فعالیتهای مساجد، ساماندهی و راهبری فعالیتهای فرهنگی و هنری مساجد در بودجه کشور تعریف شدهاند.
از بودجههای غیرمستقیم که ذیل نهادهایی مثل وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات، حوزههای علمیه و ... به مساجد راه پیدا میکند اگر بگذریم، چیدن همه این ارقام و مبالغ در کنار گلایههای مقامات و مسوولان از «حمایت نشدن»، پرسشی اساسی را خلق میکند: چرا شرایط مساجد کشور، علیرغم حمایتهای مستند در بودجههای هر سال، هر روز به وخامت میرود؟ دلیل بسته شدن حدود ۷۰درصد از مساجد در کشور، تنها حمایتنشدن مادی است؟
روزنامه اینترنتی فراز با طرح این پرسش، با «محمدتقی فاضل میبدی»، روحانی و عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفتوگو کرده است.
حمایتهای دولت، مساجد را خالی کرد
فاضل میبدی با انتقاد از اساس حمایتهای دولتی از مساجد گفت: «دولت اگر از مساجد حمایت نمیکرد و در امور مساجد دخالت نمیکرد، احتمالا امروز مساجد ما خالی نمیشد. یکی از علتهای بسته شدن در مساجد این است که مسجدها امروز به پایگاه جناحهای خاص و سیاستبازی تبدیل شدهاند. این که یک روحانی پس از نماز جماعت، در مسجد علیه این و آن بگوید، از فلانی تعریف کند و دیگری را مزمت کند، پیداست مسجد خالی میشود. اگر این مساجد به جایگاه اولیهاش، یعنی جایگاه معنویت، اخلاق و عبادت بازمیگشت، مردم نیز رغبت میکرد».
این مدرس حوزه علمیه در ادامه چنین گفت: «بنابراین معتقدم که به خاطر برخی بودجههای دولتی که به مساجد اختصاص مییابد یا پایگاه فلان نهاد که در مسجد وجود دارد یا نصب عکس و بیانیهخوانی و امثال اینها، مردم از مساجد دلزده شدهاند. برای مثال، شما امروز در مساجد شعار مرگ بر این و آن میشنوید. در گذشته مساجد جای این کارها نبود. متاسفانه مسجد را با پایگاههای حزبی اشتباه گرفتیم».
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علیمه قم در انتها با اشاره به علت خالیشدن مساجد گفت: «علتش، جناحبازی با همین بودجههای دولتی است. نگاهی به نمازجمعهها بیندازید. امام جمعهها و دفاتر ائمه جمعه حمایتهای مادی و معنوی زیادی دارند. پس چرا نمازجمعهها خالی شده؟ در تهران با این جمعیت، چند نفر به نماز جمعه میروند؟ مقایسه کنید با اول انقلاب که مرحوم آیتالله ظالقانی نماز جمعه میخواند. بنابراین، دولت در هرچیزی، به ویژه در مساجد و امور معنوی مردم دخالت کرده، اوضاعش را بدتر کرده است. نمونه دیگرش مساله حجاب است که دولت با قانون و مقررات و جریمه و ترس و تهدید وارد شد و مردم مساله را پس زدند. مسجد در گذشته با پول مردم اداره میشد. اگر پول دولت وارد مسجدی شود، آن مسجد دیگر جایگاه عبادت نیست».
مساجد بیروحانی!
ریشه خالی شدن مساجد را در جای دیگری نیز میتوان یافت. بدیهی است که امامان جماعت، نقش پررنگی در احیا و حتی در جلوگیری از بستهشدن بیشتر مساجد دارند. در سالهای اخیر اما به نظر میرسد که فعالیت در مسجد به عنوان امام جماعت، به اولویتهای آخر طلبهها و روحانیون تبدیل شده بود. به عبارت بهتر، تعداد روحانیها در هر نهاد دیگر، بیشتر از مساجد است. خبرگزاری فارس در گزارشی با عنوان «طلبهها دوست ندارند امام جماعت شوند!» نوشته بود که استخدام و فعالیت در ادارهها به الویت اول طلبهها بعد از فارغالتحصیلی تبدیل شده است. «روحالله حریزاوی»، قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی نیز در جایی دیگر، با اشاره به وضعیت مساجد بوشهر اعلام کرده بود که «کسی مسوولیت امام جماعت را قبول نمیکند و در استان بوشهر تنها ۲۰ درصد مساجد، امام جماعت دارند».
در سال ۹۵، حوزههای علمیه بانوان حدود ۷۰ هزار مشغول به تحصیل و ۹۰ هزار فارغالتحصیل داشت. ۱۵۰ هزار طلبه مرد نیز مشغول به تحصیل در حوزههای علمیه بودند. در آن سال حدود ۴۱ هزار طلبه و روحانی اهل سنت نیز در کشور حضور داشتند. با این اوصاف، به نظر میرسد تعداد روحانیهای کشور در حال حاضر نباید کمتر از نیم میلیون نفر باشد. در واقع، در حالی ۷۰ تا ۸۰ درصد مساجد کشور امام جماعت ندارند که به ازای هر مسجد، ۶ روحانی در کشور وجود دارد. این، نشان از عدم تمایل طلبهها برای حضور در مساجد است که با حمایتهای دولتی قابل جبران نیست.
با همه این تفاسیر، باید دید «حمایتنشدن» توسط دولت چقدر در خالیشدن، بسته شدن و کمرنگتر شدن نقش مساجد سهم دارند و سهم متولیان این نهاد در این پدیده چقدر است؟