پایگاه خبری «انتخاب»: در عرصه سیاست خارجی ایران گاه مسئولان امر باورهایی دارند که بر اساس آن تحلیلهایی را ارائه میکنند و بر مبنای آن اقداماتی را انجام میدهند. در این خصوص میتوان به کلیدواژه «زمستان سخت اروپا» اشاره کرد که تیم مذاکرهکننده دولت سیزدهم به آن دل بسته بود تا در مذاکرات دست بالا را داشته باشد. چنانکه محمد مرندی، مشاور تیم مذاکره کننده در توییتی نوشت: «ایران صبور خواهد بود. ایالات متحده در زمان اوباما بهطور سیستماتیک توافق را نقض کرد و در زمان ترامپ/ بایدن حداکثر فشار را علیه شهروندان بیگناه اعمال کرد. از اینرو، ایران ابهامات یا خلأهای متن را نمیپذیرد. زمستان نزدیک است و اتحادیه اروپا با بحران انرژی فلجکننده مواجه است».
مرندی حتی پا را فراتر گذاشت و در یازدهم شهریور ماه در گفتگو با شبکه الجزیره قطر با اشاره به بحران انرژی در اروپا گفته بود: «بسیاری از کشورهای اروپایی به ایران آمده اند و خواستار صادرات گاز از طریق ترکیه به اروپا شدهاند. به همین دلیل کشورهای اروپایی به این توافق چشم دوختهاند و امیدوار به امضای آن هستند.» حال واقعیت این است که خبری از زمستان سخت برای اروپا نیست، ذخایر گاز به حد مطلوب رسیده و قیمت گاز هم کاهش داشته است. افزون بر این، کارشناسان حوزه انرژی هم بارها تاکید کردند که ایران نه از نظر حجم تولید و نه از نظر فراهم بودن زیرساختها، امکان صادرات گاز به اروپا را ندارد.
همچنین روزنامه کیهان در شهریور ماه خطاب به دولت نوشت: «لازم است نیمنگاهی به وضعیتی که اروپا در آن قرار دارد بیندازیم و بعد تصمیم بگیریم چرا که هنوز فرصت هست. به پیشبینیها و گزارشهایی که از مؤسسات و نهادهای بینالمللی و بانک جهانی از اوضاع اقتصادی ایران منتشر میشود نیز توجه کنیم. قطعا اوضاع امروز بهتر از یکسال قبل است و طبق پیشبینیهای این مراکز معتبر بینالمللی، اوضاع رفتهرفته بهتر هم خواهد شد. دولت سیزدهم هم نشان داده بدون برجام و افایتیاف میشود کارهای بزرگی کرد. بنابراین، آن طرفی که باید عجله کند ما نیستیم. دو ماه! فقط دو ماه دیگر اگر اوضاع به همین شکل ادامه یابد، اوضاع زمین تا آسمان تغییر خواهد کرد!»
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم در گفتگو با «انتخاب» درخصوص این تحلیلها عنوان کرد: «آنچه از آن به عنوان تحلیل متوهمانه یاد می شود، من اسمش را غافلگیری مسئولان سیاست خارجی جمهوری اسلامی در مقابل واقعیات عرصه بینالملل میگذارم. دلیل این غافلگیری هم این است که نوعی تحلیلهای جزمی در سیاست خارجی ایران حاکم است که سالهاست جایگاه خود را در عرصه سیاست خارجی دنیا از دست داده است. تحلیلهایی همچون رابطه راهبردی، تفسیر تکواره تحولات بینالملل ازجمله تفسیر برجام فقط در موضوع انرژی، از مواردی است که بسیار شکل گرفته است.»
وی ادامه داد: «با این حال به یکباره میبینیم آنچه رابطه راهبردی خواندیم، عکس آن اثبات میشود. بدان معنا که مثلا برخی از کشورهای شرقی به جای اینکه دوست راهبردی ایران باشند، یک سری ضربات راهبردی به ایران میزنند یا حتی برخی از کشورهایی که دوست کشورهای غربی یا دوستان امریکا هستند، به یکباره خارج از اردوگاه غرب قراردادهایی را منقعد میکنند. نتیجه هم این است که مسئولان سیاست خارجی ما به یکباره غافلگیر میشوند. من اینها را نه ناشی از توهم بلکه ناشی از حاکمیت یک سری از تحلیلهای جزمی، سنتی و البته تاریخ مصرف گذشته در ذهن سیاستگذاران سیاست خارجی ایران میدانم.»
این استاد دانشگاه ضمن تاکید بر اینکه کشور اکنون نیاز به نو شدن نگاه به سیاست خارجی دارد، گفت: «هنگامی که نگاه به سیاست خارجی نو شود، در این صورت وقتی اروپا و امریکا، سه برابر تحریمهای ایران را علیه روسیه انجام میدهند، بازهم روسها در بازار انرژی نقش تعیینکننده را دارند، ولی ایران به گونهای از بازار انرژی رانده میشود که روزانه صدها میلیارد تومان برای فروش نفت تخفیف میدهد. با این شرایط بازهم مشاهده میکنیم که مسئولان وزارت نفت این را با افتخار و به عنوان یک پیروزی قلمداد میکنند که کشور دارد نفت را بیشتر میفروشد. درصورتی که نفت ایران دارد تاراج میشود.»
فلاحتپیشه به مقایسه سیاست انرژی ایران و عربستان پرداخت و عنوان کرد: «عربستانیها از پنج سال پیش، در یک دوره ده ساله، ۸۲ میلیارد دلار سرمایهگذاری کردند. این بدان معناست که تا پنج سال آینده سعی میکنند به قدر زیادی خام فروشی را کنار بگذارند و فرآورده بفروشند. به بیانی دیگر، استیلایی که در بازار نفت دارند را به استیلا در بازار فرآوردههای نفتی منتقل کنند. اما در مقابل میبینیم که مسئولان حوزه نفت کشور ما افتخار میکنند که نفت را دارند به صورت تاراج گونهای میفروشند و برای اینکه نفت ایران به فروش برود، روزانه هزاران میلیارد تومان تخفیف میدهند. معتقدم امریکا و هر کشوری که تحت عنوان دشمن ایران مطرح میشود، از شکلگیری این شرایط علیه ایران خرسند هستند؛ چراکه ایران دارد بیشترین آسیبها را از تحریمها میبیند.»
نماینده مجلس دهم ادامه داد: «متاسفانه وقتی هم نقدی میشود، بلافاصله واکنشهای توهینآمیزی صورت میگیرد. نقطه تلخ ماجرا این است که در طول چند سال اخیر، بیشتر پیشبینیها و دغدغههای امثال بنده، تحقق پیدا کرده است. بیشتر هشدارهایی که ما به مسئولان کشور دادیم، توجه نشده و میبینیم علیه منافع ملی تحقق پیدا کرده است. ولی بازهم کسانی در جایگاه تصمیمگیری هستند که علاوه بر تداوم تصمیمگیریها، تداوم توهین و اتهام زنیها را از طرف آنها داریم. جالب این است که کسانی برای تصمیمگیریهای اشتباه در کشور دارند حقوق میگیرند، اما افراد متخصص این مملکت برای هشدارهایی که میدهند نه تنها حقوقی دریافت نمیکنند، بلکه با سیاستهای توهین، ترد و.. مواجه میشوند.»
فلاحتپیشه با تاکید براینکه آنچه برای ما باید مهم باشد منافع ملی کشور است، بیان کرد: «معتقدم نیازمند یک روح تازه در سیاست خارجی کشور هستیم. در دنیای امروز تنها کشورهایی که موفق بودند، سیاستهای تنشزدایی را توام با حفظ مولفههای قدرت خود دنبال کردند، برای اینکه کشور به سرنوشت کشوری مثل لیبی گرفتار نشود. مثلا بنده زمانی که در کمیسیون تلفیق بودجه بودم، همواره بیشترین دفاع را برای بودجههای دفاعی کشور انجام میدادم و سعی میکردم بودجه دفاعی کشور همیشه به سطحی که در قانون برنامه پنج ساله و سیاستهای کلی، یعنی حداقل به ۵ درصد بودجه عمومی کشور ارتقا پیدا کند. چون معتقدم ایران کشور پر دشمنی است و مظلومیت و غریبی ایران در دوران جنگ تحمیلی اثبات شده است.»
وی ادامه داد: «شاید بتوان گفت تنها سیاست قابل دفاع کشور، بخش سیاستهای دفاعی است؛ بنابراین ایران هیچ وقت به سرنوشت کشوری مثل لیبی گرفتار نخواهد شد. وقتی یک کشوری به توان دفاع خوداتکا رسیده است، هر چه در راستای تنشزدایی گام بردارد، همه سود است و به منافع ملی منتهی میشود بنابراین در این شرایط کشور نیازمند تنشزدایی در خارج و توسعه در داخل، دارد. کمااینکه در شرایط اخیر هم ما دیدیم که امریکا و اروپا مثل همیشه از تنشهای داخلی در ایران استفاده و سعی کردند توان چانهزنی ایران را تضعیف کنند. هرچه بیشتر کندی ساز و کارهای حل اختلاف در ایران مشهود شد، سو استفاده دشمنان این مملکت هم بیشتر شد.»
این کارشناس سیاست خارجی خاطرنشان کرد: «اتفاقی که اکنون باید بیافتد، این است که کشور در درجه اول ساز و کارهای حل مسالمتآمیز اختلافات را در پیش گیرد و بعد از آن به سمت تنشزدایی گام بردارد. معتقدم مواضع دوگانه امروز امریکا و اروپا مواضع پایداری نیست. این مواضع قدر زیادی با هدف ضربه زدن به توان چانهزنی ایران شکل میگیرد، ولی وقتی امریکا و اروپا بفهمند که ایرانیها اقدامات داخلی خود را تعدیل کردهاند، همه در راستای منافع ملی عمل میکنند و البته تصمیمگیران سیاست خارجی منافع ملی کشور را خوب درک کردهاند، آن هم نه در راستای اشتباهات مکرری که از تیم سیاست خارجی دولت کنونی داشتهایم، معتقدم هستم که در این صورت امریکا و اروپا برای مذاکره بازخواهند گشت و بازهم امتیاز خواهند داد.»
فلاحتپیشه در پایان مطرح کرد: «باید این واقعیت را در نظر بگیریم که کشور در موضوع احیای برجام فرصتهای زیادی را از دست داد. منافع ملی کشور آخرین موضوعی بود که توسط برخی از مسئولان ایران مورد توجه قرار گرفت و همگان منافع برجامی خود را بردند، ولی کماکان چالشهایی متوجه ایران است.»