پایگاه خبری «انتخاب»: شمارش معکوس برای آبگیری سد چمشیر، علیرغم هشدار کارشناسان محیط زیست نسبت به تبعاتی که آبگیری این سد به همراه خواهد داشت، شروع شده است. بسیاری از مخالفان با آبگیری سد چمشیر در ۲۵ کیلومتری گچساران معتقدند که این سد روی سازند نمکی گچساران قرار گرفته که با بهرهبرداری از آن فاجعه گتوند ۲ به زودی این بار در کهگیلویه و بویر احمد تکرار میشود.
اردیبهشت ماه سال ۹۸ یک گروه تحقیقاتی از دانشگاه تهران در گزارشی به شرکت مدیریت منابع آب و نیرو که مجری این سد است، اعلام کرد که به دلیل شرایط زمینشناسی و وضعیت حوزه آبی، در صورت آبگیری این سد سالانه ۵۰۰ هزار تن نمک در مخزن سد حل خواهد شد. به اعتقاد کارشناسان منابع آبی، توده نمکی در سد گتوند ۲ و نیم کیلومتر در مخزن ۶۰ کیلومتر مربعی بوده و این درحالی است که در سد چم شیر ۷۰ درصد دریاچه این سد در گنبد نمکی سازند واقع شده است. همچنین موقعیت سازند گچساران در میادین نفتی منجر به تشکیل پوشش برای ذخایر عظیم نفت در این منطقه شده است. این البته همان موضوعی است که میتواند سد چم شیر را به منبع عظیم آلودگیها زیست محیطی تبدیل کند.
اسماعیل کهرم، مشاور رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست در گفتگو با «انتخاب» در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چرا با وجود مخالفتها و هشدارهای کارشناسان، همچنان بر آبگیری این سد اصرار میشود، گفت: «مسئله این است که دانشمندان همدیگر را قبول ندارند. بنده روی سد گتوند مطالعه و کار کردم و آن گنبد نمکی را میشناختم؛ بنابراین ارتفاعش را مشخص کردند و گفتند که از ۱۳۰ متر تاج سد، بیشتر نباید باشد. در غیر اینصورت سطح آب دریاچه پشت سد وسیع میشود و به طور خزنده میرود و به گنبد نمکی میرسد.»
وی ادامه داد: «گنبدهای نمکی معمولا زیر سطح خاک هستند و دیده نمیشوند بلکه با آزمایشهای مختلف وجودشان حس میشود. حال اگر رطوبت به آن برسد و وسعت دریاچه زیاد شود، آب این گنبد نمکی را جذب و در خود حل میکند که نتیجهاش میشود گتوند که آب را شور کرد. در واقع پس از سد، آبی که از رودخانه کارون میآید، باعث شوری میشود تاحدی که کشاورزان به شوخی میگفتند که ما در اینجا فقط میتوانیم در اینجا خیارشور بکاریم؛ چون شوری آب زیاد شد. الان هم درست همین قضیه گتوند پیش آمده است. یعنی میدانند که گنبد نمکی، در زیر قرار دارد.»
این فعال محیط زیست خاطرنشان کرد: «تمام گنبدهای نمکی که در بستر و کنار کارون قرار گرفته، شناسیایی شده است. یعنی آبشناسان و زمینشناسان از وجود این گنبدها اطلاع دارند، ولی باز هم میخواهند آبگیری کنند. در حالی که آزمودن را آزمودن خطاست. وقتی کسی را سرکاری میگذاریم که اهل علم و دانش نیست، نتیجهاش همین میشود.»
کهرم همچنین درخصوص ذینفعان این پروژه، بیان کرد: «ساختن یک سد، یک سرمایهگذاری هفت هشت ساله است و هر روز از این چندین سال، ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر، یعنی از مهندس تا کارگر مشغول به کار هستند. در آن مقدار زیادی پول است و از آن سرمایهگذاریهای عجیب وغریبی است که هیچ بخش خصوصی وارد نمیشود. سدسازی یکی از بزرگترین پروژههایی است که توسط دولت انجام میشود. در نتیجه اختلاس و داوطلب در آن زیاد است.»
وی افزود: «بدیهی است که عدهای از آن منافعی میبرند؛ هزاران تن سیمان، تاسیسات، ماشینآلاتی که باید از خارج کشور وارد شود، توربینهایی که ما حتی یک پیچ آن را نمیسازیم و... بنابراین امکان اختلاس در آن زیاد و به دنبال آن داوطلب برای این کار هم زیاد است. کسانی هستند که از این کار نفع میبرند و آنها اصرار بر آبگیری دارند. حال اینکه چه بر سر کشاورز پایین سد میآید را میتوان در قضیه گتوند دید؛ گتوند را توسعه دادند، آب شور شد و الان زمینهای مردم از حیز انتفاع افتاده و کسی هم صدای آنها را نمیشنود.»
این کارشناس محیط زیست خاطرنشان کرد: «آنچه برای آقایان در سدسازی، اهمیت دارد، ساختن سد است که ارزش تبلیغاتی دارد، اینکه بگویند فرضا سد دز هفتمین سد مرتفع جهان است، اما دیگر بعد از ساختن سد، شبکه آبیاری ارزش تبلیغاتی برایشان ندارد. سد را میسازند و شبکه پشت آن را رها میکنند. در نتیجه اگر آب به زمین مردم که پایین دست سد قرار گرفته، نرسید هم برایشان مهم نیست بلکه مهم این است که نشان دهند سد ساختن و تبلیغ کنند که ما ساختهایم. این است که ما سدهای متعددی داریم که شبکه پشتش را ندارند، چون ارزش تبلیغاتی برایشان نداشته است.»
کهرم درخصوص افزایش سدسازی در کشور، گفت: «قبل از انقلاب ما ۱۳ سد داشتیم، اما در حال حاضر بیش از ۶۵۰ سد داریم. این بدان معناست که هر دو هفته ما یک سد ساختهایم. معلوم است که اینها را بدون مطالعه ساختهاند، چون در آن برای عدهای نان دارد و حداقل ۲۰ درصد به جیب سازندگان سد میرود. سد هم که بدون آبگیری نمیشود، حال آب هم شور شود برایشان مهم نیست.»