سرویس تاریخ «انتخاب»؛ سفر شاه به آلمان: در خرداد ۴۶ از دیگر جلوههای وحدت دانشجویی، زمانی بود که اعلام شد شاهِ ایران در ژوئن ۶۸ [۶۷ درست است - انتخاب] از آلمان غربی دیدار خواهد کرد. از این زمان همبستگی سازمانهای دانشجویی آلمانی، آفریقایی و فلسطینی روز به روز بیشتر میشد. در اکثر دانشگاههای آلمان، واحدهای تابعهی کنفدراسیون به کمک کمیتههای امور صنفی دانشگاهها «آستا» با برگزاری جلسات متعددی در سطح دانشگاه، مسائل ایران را برای افکار عمومی بازگو میکردند.
قبلا گفته شد که دانشجویان چپ آلمانی، تحت تاثیر جنبشهای انقلابی در آمریکای لاتین و خاورمیانه به حرکت درآمده و یک سازمان گسترده در سطح تمامی دانشگاههای آلمان به نام اس.د.اس [اتحاد سوسیالیستی دانشجویان آلمانی] تشکیل داده بودند. چندی قبل از این نیز کتاب بهمن نیرومند – چنانکه قبلا گفته شد – که مسائل فقر و سرکوب مردم ایران را تشریح کرده بود، در تیراژ وسیعی منتشر شده و در مطبوعات بازتاب وسیعی پیدا کرده و افکار عمومی را به ویژه در محافل علمی، سیاسی و روشنفکری بسیج کرده بود.
کنفدراسیون به کمک سازمانهای یادشده برنامههای وسیعی را برای مبارزه با شاه و روشن کردن افکار عمومی و جلب حمایت آنان از مبارزان در بند رژیم در ایران تدارک دیده بود.
×××
گروه موسوم به «بادرماینهوف» - که قبلا بدان اشاره کردم – یک سازمان رادیکال و زیرزمینی در آلمان، به رهبران کنفدراسیون پیشنهاد داده بود که میتواند ترور شاه را طراحی و به اجرا گذارد. خصوصا آنکه در آن زمان سازمانهای پلیسی و ضد اطلاعاتی، گستردگی و تجربهی امروز را نداشتند. به گفتهی مولف کتاب «کنفدراسیون»، رهبران کنفدراسیون به دلایل سیاسی آن را نپذیرفتند. «چون ترور شاه در خارج از کشور آن هم توسط یک گروه و تشکیلات خارجی، از نظر سیاسی کار عاقلانهای نیست». البته مخالفت رفقا! با این پیشنهاد قابل تامل است.
×××
قبل از آمدن شاه پلیس آلمان تعدادی از افراد رادیکال و شناختهشده را موقتا بازداشت کرده و برای متجاوز از یکصد نفر آنان حکم منع مسافرت صادر کرده و آنان را موظف ساخته بود، هر روز خود را به ادارات پلیس محل اقامت خود معرفی کنند.
بازدید شاه، از شهر کلن در روز ۲۷ ماه مه ۱۹۶۷ آغاز شد و سپس از شهرهای بن، آخن، دوسلدورف و مونیخ و سرانجام برلن دیدار کرد.
دهها تن از ماموران ساواک قبلا به این شهرها اعزام شده بودند و با در دست داشتن پرچم ایران، به منظور ابراز شادی به هنگام عبور کاروان شاهانه، به دنبال اتومبیلها در حرکت بودند و به هنگام درگیری پلیس با دانشجویان، آنان نیز با جدا کردن پارچهها از چوب و تبدیل آن به باتوم، به جان تظاهرکنندگان میافتادند. در شهر آخن به هنگام دیدار شاه از ساختمان شهرداری، که روزگاری مقر پادشاهی بوده است، ناگهان جمعی از دانشجویان آلمانی و تعدادی از ایرانیان در لابهلای انبوهی از جمعیت خود را به اتومبیل شاه رسانده و فریاد «سگ استعمار» را به گوش شاه و همراهان رساندند. بعد از این عمل، محاصرهی پلیس آغاز شد و حدود ۲۰ تن بازداشت و نزدیک به ۱۰۰ تن مضروب و مجروح شدند. در مونیخ؛ بازدید شاه از موزهی بزرگ شهر به دلیل تظاهرات گستردهی دانشجویان آلمانی و خارجی حامی ایرانیان لغو گردید، و نزدیک به ۲۰۰ تن بازداشت شدند.
ادامه دارد...
منبع: صادق طباطبایی، «خاطرات سیاسی اجتماعی (۱)؛ جنبش دانشجویی ایران»، تهران: موسسه چاپ و نشر عروج، چاپ سوم، ۱۳۹۳، صص ۲۴۵-۲۴۷.