روزنامه اسرائیلی هاآرتص در مطلبی به قلم آنشل پففر نوشت: صبح چهارشنبه، نفتالی بنت و اولاف شولتس برای اولین بار در اورشلیم ملاقات کردند. این دو رهبر اشتراکات زیادی دارند. هر دوی آنها پس از رهبرانی که دوره های بسیار طولانی را در قدرت سپری کردند، به قدرت رسیدند. بنت پس از بنیامین نتانیاهو و شولتس پس از آنگلا مرکل روی کار آمد. هر دوی آنها اکنون تحت فشار زیادی از انتظارات قرار دارند تا عملکردی بهتر از پیشینیان خود داشته باشند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: در شرایط عادی، آنها به لحاظ سیاسی حرف های زیادی برای گفتن دارند و سیاستمداران ضعیفی به نظر نمی رسند. اما زمانی که با شرایط سخت روبرو می شوند، شرایط عادی نیست. مخصوصاً الان شرایط برای شولتس نمی تواند دشوارتر از این باشد. جنگی نه چندان دور از مرزهای شرقی آلمان در جریان است و او به عنوان صدراعظم مجبور شده است در روزهای اخیر تصمیمات بسیار مهمی بگیرد. با این وجود، او به اسرائیل سفر کرد که البته بسیار کوتاه تر از آنچه برنامه ریزی شده بود، صورت گرفت و کمتر از 24 ساعت طول کشید. او صدراعظم آلمان است و تاریخ حکم می کند که سفرش به اورشلیم ضروری است.
همچنین تاریخ حکم می کند که محل برگزاری اولین دیدار بین دو مردی که اسرائیل و آلمان را رهبری می کنند، ید وشم، مرجع ملی یادبود هولوکاست اسرائیل باشد. شولتس برای صحبت با بنت به اورشلیم سفر نکرده بود. او اینجا بود تا تعهد آلمان را برای محکوم کردن میراث خونین مردی که بین سالهای 1933 و 1945 صدراعظم بود، تأیید کند.
انجام این سفر در هر زمانی ضروری بود، اما در هفته ای که شولتس اعلام کرد آلمان یکی دیگر از میراث های تاریخی خود را رها می کند، کاملاً حیاتی به نظر می رسید.
در 77 سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم، آلمان نه تنها به بقای دولت یهود متعهد بوده است، بلکه مجبور بوده در سیاست های خود به ظلم ها و ویرانی هایی که به سایر کشورها وارد شده است، اذعان کند. یکی از این کشورها روسیه است. این یکی از اصلیترین دلایلی است که آلمان تا این هفته به شدت از پیوستن به سایر کشورهای غربی در تحریم رژیم پوتین به دلیل تجاوزاتش به اوکراین بیمیل بود.
شولتس روز یکشنبه در یک سخنرانی مهم در بوندستاگ اعلام کرد که آلمان نه تنها در زمینه ی تحریم های سختگیرانه علیه روسیه همکاری می کند، بلکه از این پس به اوکراین تسلیحات می فرستد و 100 میلیارد یورو برای ارتقای ارتش خود سرمایه گذاری می کند تا با تهدید ناشی از روسیه در مرزهای شرقی اش مقابله کند.
این اقدام شولتس بدان معنا نیست که آلمان در حال فراموش کردن گذشته خود است. وی در تلاش بود تاکید کند که سیاست جدید او مردم روسیه را هدف قرار نمی دهد، بلکه هدفش رژیم فعلی این کشور است. این بدان معناست که آلمان میتواند ضمن مدنظر داشتن تاریخ خود سیاست خارجی اش را به روز کند.
از سوی دیگر، بنت نتوانسته است از سیاست های سلف خود فراتر برود. درست مانند نتانیاهو، او از پوتین می ترسد و از اقداماتش حیرت زده شده است.
اسرائیل باید امنیت صدها هزار یهودی ساکن در روسیه و اوکراین را در نظر بگیرد. از سوی دیگر، با وجود یک گروه کوچک روسی که در سوریه، همسایه ی اسرائیل عملیات انجام می دهند، تا حدی احتیاط استراتژیک برای تل آویو لازم است. اما این موارد پاسخ ندادن به سوء استفاده پوتین از خاطره هولوکاست را توجیه نمی کند، زمانی که او ادعا می کند در قالب کمپین نازی زدایی علیه نئونازی ها به رهبری یک رئیس جمهور یهودی در کیف حضور یافته است.
بنابراین بسیار مناسب بود که بنت روز چهارشنبه در ید وشم با شولتس دیدار کند، جایی که از هفته گذشته به خود اجازه داده بود توسط میلیونها رومن آبراموویچ، مردی که پوتین آن را «الیگارش ما» مینامید، آلوده شود.
مهم نیست که چه تعداد از دانشجویان دکترا که در مورد تاریخ هولوکاست تحقیق می کنند، در غیاب کمک هزینه آبراموویچ، بودجه دریافت نخواهند کرد. مؤسسهای که در سالهای اخیر به طرز تحسینآمیزی در برابر تلاشهای نتانیاهو و دیگر ملیگرایان برای بازنویسی حقایق ناخوشایند درباره هولوکاست ایستادگی کرده است، نباید در شرایط فعلی پول نقد الیگارشی را میپذیرفت. رئیس آن، دنی دایان، قطعاً نباید نامه ای را که از دولت آمریکا می خواست آبراموویچ را تحریم نکند، امضا می کرد.
زمان اعلام کمک مالی آبراموویچ به ید وشم که کمتر از 48 ساعت قبل از شروع بمباران اوکراین توسط ارتش روسیه بود، به سختی می تواند تصادفی باشد. آبراموویچ کاملاً آگاه بود که وقتی تانک ها شروع به فعالیت می کنند، چقدر نیازش برای نجات شهرت لکه دار شده اش ضروری است. به همین دلیل او سعی کرده است تا با خلاص شدن از شر مالکیت خود در یک باشگاه فوتبال بزرگ، حضور خود را در بریتانیا به حداقل برساند. در حال حاضر، به نظر می رسد که فعالیت های او به ثمر نشسته است، به طوری که در لیست جدیدترین تحریمهای طرفداران پوتین قرار نگرفته است.
اما ید وشم تنها سازمان و بنیاد بزرگ اسرائیلی یا یهودی نیست که به پول پوتینیست ها آلوده شده است. کنگره یهودیان اروپا نمونه بارز نهادهایی است که از این منابع مالی استفاده می کند. ویاچسلاو موشه کانتور، رئیس این کنگره، یکی دیگر از میلیاردرهای طرفدار پوتین است.
کانتور در طول دوره طولانی تصدی خود اطمینان حاصل کرده است که کنگره یهودیان اروپا طرفدار کرملین باقی بماند. او از رقبای پوتین به دلیل یهودی ستیزی شان انتقاد می کند، اما هرگز روسیه را مقصر نمی داند. با این وجود، هفته گذشته، زمانی که جنگ در اوکراین آغاز شد و بزرگترین بحران انسانی را برای بیشترین تعداد یهودیان در بیش از 70 سال گذشته ایجاد کرد، این سازمان سکوت کرد.
منتقدان کانتور، یعنی معدود کسانی که علیه او صحبت کرده اند، گفته اند که تصدی ریاست یک سازمان بزرگ یهودی، بیمه کاملی برای وی بود. هیچ دولتی نمیتوانست با به اصطلاح رئیسجمهور یهودیان اروپا رویارویی داشته باشد. این سیاست جواب داد. نام کانتور در فهرست تحریم ها وجود ندارد و این در حالی است که کنگره یهودیان اروپا هنوز از تهاجم پوتین انتقاد نمی کند.
هفت روز طولانی طول کشید تا بالاخره این کنگره در مورد وضعیت اوکراین چیزی بگوید. سپس در یک بیانیه مسخره درباره ی بسیج تیم های مدیریت بحران صحبت کرد. در این بیانیه آمده است که سازمان های واقعی یهودی بسیج شده اند و روی این موضوع کار می کنند. در این بیانیه از کلمات «جنگ» و «تهاجم» استفاده نشده است. درست مانند سخنرانی های بنت، شاهد کلمه "روسیه" نیز در آن نیستیم.
البته، این شوخی ترین و مسخره ترین بیانیه ای نبود که در این هفته صادر شد. جایزه آن باید به محکومیت بمباران محل یادبود کشتار بابی یار در کیف توسط لاپید تعلق گیرد، جایی که وزیر امور خارجه اسرائیل حتی نتوانست منبع راکت هایی را که به نزدیکی قبرهای یهودیان اصابت کرد را مطرح کند.
اگر در هفته گذشته چیزی یاد گرفته باشیم، این است که در حالی که هیچ کمپین نازیزدایی در اوکراین وجود ندارد، پوتین زدایی زیادی وجود دارد که مدتها باقی مانده است.