پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ باید رفت به پلدلاک. صبح از خواب برخاسته رفتیم حمام، رخت پوشیده سوار شدم. رفتم کاروانسرای میرزاآقاخانی را تماشا کردیم. چاپارخانه [و] آبانبار بود. سربازی کفتارِ زندهی بزرگی گرفته بود، وِلش کردم. قدری از سوارهی اینانلو آمده بودند، دیده شد. بعد سوار کالسکه شده راندیم. راه کویر است، مثل کف دست. حاجی محمدحسنبیک از شهر آمده بود دیشب. پسر حاجی میرزا رحیم آمده بود.
راندیم، راندیم؛ دو سه آهوز از سمت چپ آمد رفت به راست، نگرفتند. سه فرسنگی که راه رفتیم، دستِ چپ توی کویر به ناهار افتادیم. زمین خیلی صاف و خوب بود. قدری اسببازی با نیزه کردم. یحییخان [و] محقق هم بازی کردند؛ خوب اسببازی کردم.
بعد عرفانچی را گفتم نیزهبازی کرد، خندیدیم. طولوزون و غیره همه بودند. بعد از ناهار سوار شده راندیم. دو فرسخی که رفتم به کاروانسرای صدرآباد رسیدیم؛ آبانبار و غیره داشت. خراب است باید تعمیر شود. از صدرآباد که میگذرند، کویر تمام میشود. زمین سنگلاخ است و سفت. یک فرسنگی هم رفتم، از ماهورهای کوچک گذشته، جلگهی قم و اردو پیدا شد. اردو کنار رودخانهی پلدلاک افتاده است. من رفتم لبِ رودخانه، دمِ چادرِ محمدرحیمخان. آب زیادی داشت رودخانه، گلآلود بود. هوا امروز ابر و قدری سرد بود.
وارد سراپرده شدم. باد شدیدی آمد، تجیرها [۱] را انداخت. بعد باران آمد، بعد هوا صاف و خوب و ملایم شد. احمدخان از شهر آمده بود، با شاهزادهی پیشخدمت، پسر پرویزمیرزا [۲] جقّه و جواهر آورده بودند. نورمحمدخان پیشخدمت هم از شهر آمده بود – در صحرا دیدم – کتابچهی عرایض دیوانخانه را آورده است. از وزیر خارجه، سردار، امینالدوله غیره کاغذ زیاد رسیده بود. جوابهای وزیر خارجه را عصری نوشته، دادم بردند.
شب بعد از شام قرق شد، باز جواب کاغذهای امینالدوله و غیره را نوشتیم. آقا سلیمان چند روز بود ناخوش بود، امروز عصری دیدم. آقا چمان چمان [۳] آمده بود به سراپرده، میگفت: «فُشتَم درد میکرد.»
شب بعد از شام مردانه شد، قدری صحبت شد. مهتابِ خوبی بود و هوا گرم و آرام بود. شیرازی کوچکه...
پینوشت:
۱- تجیر: پردهي بزرگ و ضخیم که آویخته نیست و با ستونهای چوبی و طناب استوار میشود. (فرهنگ لغت عمید)
۲- شاهزادهی پیشخدمت، شهرت سلطان حسینمیرزا پسر شاهزاده پرویزمیرزا (نیرالدوله) بود. وی غالبا حاکم سبزوار و نیشابور و ترشیز بود. (شرححال رجال ایران، ص ۱۸۲)
۳- چمان چمان: خرامان خرامان.
منبع: «روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه از رجب ۱۲۸۴ تا صفر ۱۲۸۷ ق. به انضام سفرنامههای قم، لار، کجور و گیلان»، به کوشش مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ نخست، بهار ۱۳۹۷، صص ۳۸ و ۳۹.