تصویبنامه شورای عالی اداری که در آن به تغییر نام سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور رای داده شده است، زمینه نگرانی کارشناسان را فراهم کرده است. بر اساس این نامه، قرار است از این پس، نام سازمان منابعطبیعی و آبخیزداری برای سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور به کار برده شود تا نام ستاد و ادارات کل استانی این مجموعه یکسان شود. زیرا سازمان جنگلها، تنها مجموعه اداری در کشور بود که نام یکسانی برای ستاد و ادارات تابعه استانیاش نداشت. همزمانی دستور این تغییر نام با دستور رئیس جمهور درباره بررسی نامه دستنویس علی سلاجقه رئیس سازمان حفاظت محیط زیست درباره ادغام صد درصدی سازمان جنگلها با مجموعه تحت مدیریت او و تشکیل ساختاری در زیر مجموعه نهاد ریاست جمهوری، کارشناسان را نگران کرده است که شاید اتفاقاتی در شرف وقوع است که آنها از آن مطلع نیستند.
وزرایی که قادر به تلفظ نام سازمان جنگلها نبودند!
سازمان جنگلها، مجموعه حاکمیتی مهمی است که زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی و بهعنوان یکی از معاونتهای این وزارتخانه فعالیت دارد اما متاسفانه وزرای جهادکشاورزی به دلیل تفاوت نام ادارات تابعه استانی با مجموعه ستاد، هرگز قادر نبودند نام سازمان جنگلها را به درستی به خاطر بیاورند. نخستین بار زمانی که صادق خلیلیان وزیر اسبق جهادکشاورزی در مراسم هفته منابعطبیعی نام سازمان جنگلها را غلط ادا کرد، در جمع حاضران از رئیس وقت سازمان جنگلها خواست که نام این سازمان را تغییر دهد. بعدها محمود حجتی هم در هفته منابعطبیعی به سازمان جنگلها آمد و در حالی که در سخنرانیاش تمام دغدغههایش درباره بازار مرغ و میوه شب عید را تشریح کرد، نام سازمان جنگلها را اشتباه به زبان راند. در این مراسم او از خلیل آقایی رئیس وقت سازمان جنگلها درخواست کرد تا نام این سازمان را تغییر دهد!
شاید همین درخواستها بود که باعث شد مسعود منصور رئیس فعلی سازمان جنگلها و مراتع به محض اینکه روی کار بیاید، به دنبال همسانسازی نام ادارات استانی و ستاد سازمان جنگلها باشد.
وحشت از فراموش شدن نام جنگل و مرتع
آنچه مسلم است این است که درخواست تغییر نام سازمان جنگلها از سوی این سازمان مطرح شده است اما آیا این تغییر نام بر عملکرد این مجموعه تاثیرگذار است و آیا این اقدامات گامی در راستای ادغام به حساب میآید؟ هادی کیادلیری رئیس دانشکده منابعطبیعی و محیط زیست دانشگاه علوم و تحقیقات در این رابطه به «انتخاب» میگوید: وقتی در یک هفته روی دو موضوع درخواست ادغام و تغییر نام سازمان جنگلها دستور صادر میشود، به این مفهوم است که اصلا روی مسئله فکر نشده و این مسایل کارشناسی شده نیست.
او ادامه میدهد: مگر میشود که هنوز درباره ادغام تصمیم گرفته نشده است و دستور بررسی این درخواست صادر شده، هفته بعد دستور تغییر نام سازمان جنگلها ابلاغ شود؟ این نشان میدهد که متنها به درستی مورد توجه قرار نمیگیرد و تحلیل نمیشود.
کیادلیری عنوان میکند: در متن نامه ادغام کاملا دستپاچگی و عجله را میتوان دید. هیچ نامه کارشناسی، به این مهمی و در این سطح را نمیتوان پیدا کرد که فرد نامه را بنویسد و بعد پرانتز باز کند و کلمهای که یادش رفته را به آن اضافه کند. این عملا نشان میدهد هیچ فکری پشت درخواست ادغام نیست و یکسری افراد دنبال سلیقه شخصی و خواسته صنفی خود هستند یا به دلیل تعصب غلط در یک مسئله، قصد تصویب تصمیمی را دارند.
رئیس دانشکده منابعطبیعی و محیط زیست دانشگاه علوم و تحقیقات درباره اثر تغییر نام سازمان جنگلها بر وظایف و ماموریتهای این سازمان بیان میکند: «یا مکن با پیلبانان دوستی/ یا طلب کن خانهای در خورد پیل» منابعطبیعی مفهوم وسیعی است که بخشهای زیادی را شامل میشود. سازمان جنگلها قادر به مدیریت تمام این بخشها نیست زیرا از پس مشکلات همان دو بخش محدود جنگل و مرتع هم بر نمیآید.
او اضافه میکند: با تغییر نام، به مرور از اهمیت جنگل و مرتع کاسته میشود و این بخشها از اذهان مردم پاک میشوند. اولین واکنشها بعد از مطرح شدن نام سازمان منابعطبیعی و آبخیزداری هم وحشت از فراموش شدن بحث جنگل و مرتع بود.
کیادلیری میگوید: خود نام سازمان نوعی تبلیغات است. دلیل حساسیت مردم به جنگلها و مراتع اسم سازمان بوده است. اگر این نام حذف شود، جنگل و مرتع در گوشه قرار میگیرد و مسایل واگذاریها و تبدیل شدن زمین و مرتع اتفاق خواهد افتاد.
به اعتقاد او، ابتدا باید تعریف منابعطبیعی را بدانیم و بر اساس آن ساختار تعریف کنیم. منابع طبیعی، همه منابع تجدیدشونده و نشونده را شامل میشود. اگر همه اینها را بخواهیم مدیریت کنیم ساختار را باید به سطح وزارتخانه ارتقاء دهیم. در لایحه جامع منابعطبیعی نیز به این مسئله توجه شده بود و قوانینی که در شرف تصویب بود، در سطح یک وزارتخانه وضع شده بود.
رئیس دانشکده منابعطبیعی و محیط زیست دانشگاه علوم و تحقیقات یادآور میشود: اگر میخواهیم یکسانسازی نام انجام دهیم، بهتر است ادارات تابعه را به اداره کل جنگل، مرتع و آبخیزداری تغییر نام دهیم. یعنی ماهیتها را در نظر بگیریم نه علمیات و اقدامات را زیرا شما نمیتوانید آبخیزداری را از جنگلداری جدا کنید مگر اینکه شما دنبال سازه باشید.
او ادامه میدهد: یک قطره آب که روی زمین میافتد، باید همانجا مدیریت شود. ما وقتی مجبور به ساخت سازه میشویم که جنگلها و مراتع را تخریب کرده باشیم. متاسفانه در آبخیزداری به بحث سازه چسبیدهایم. مسئله پول برای ما تعیین کننده است به همین خاطر ساخت سازه را بهعنوان مدیریت آبخیزها مطرح میکنیم.
کیادلیری یادآور میشود: آبخیز با آبخیزداری فرق میکند. آبخیز یک واحد هیدرولوژیک است که شامل جنگل و مرتع میشود. شما نمیتوانید یک اقدام را همتراز با منابعطبیعی بگذارید.
او تاکید میکند: در خصوص سازمان جنگلها، تمام قوانینی که وضع شده برای جنگلها و مراتع است. این اقدام درست هم هست. چون قدیمیها به درستی فهمیده بودند که اگر جنگل و مرتع را حفظ کردید از رانش و غیره جلوگیری خواهد شد.
رئیس دانشکده منابعطبیعی و محیط زیست دانشگاه علوم و تحقیقات میگوید: وقتی اسمی را تغییر میدهید، تعریفها و قوانین هم به تبع آن باید تغییر کند. تمام واژهها عوض میشود. حوزه ماموریتها تغییر میکند و به این راحتی نیست که فقط یک اسم را جابجا کنید. این مسئله باعث ایجاد به هم ریختگی و به هم خوردگی میشود. اصلا حوزه ماموریتهای افراد تغییر میکند.
او تاکید میکند: اگر کارشناسان در بخش دانشگاه و تحقیقات اختلافات نظر فنی داشته باشند، فکر نمیکنم در این بحث اختلاف نظر داشته باشند. همه تقریبا معتقدند که با این شرایط و وضعیت، تغییر نام کار درستی نیست.
آبخیزداری مافوق جنگل نیست
وحید اعتماد دانشیار گروه جنگلداری دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران نیز در گفتگو با «انتخاب»، تاریخچه توجه دولت به بحث جنگل از سال 1285 را تشریح میکند.
او میگوید: در وزارت فلاحت و فواید عامه اولین اداره مدیریت جنگلهای شمال کشور ایجاد میشود. بعدها اسم مرتع هم بهعنوان جنگل اضافه میشود. در سال 1346 وزارت منابعطبیعی شکل میگیرد که این وزارتخانه ترکیبی از کانون شکاربانی (محیط زیست فعلی)، سازمان شیلات و سازمان جنگلها و مراتع وقت بوده است.
اعتماد اضافه میکند: وزارت منابعطبیعی چهار یا پنج سال بیشتر دوام نیاورد و تشکیلات جنگلها با همین نام به کار خود ادامه داد. بعدها با ادغام وزارت جهادسازندگی و کشاورزی، ادارات منابعطبیعی استانها شکل گرفت و دوگانگی در نام ایجاد شد.
او تاکید میکند: امروز آبخیزداری رشتهای از منابعطبیعی است و اگر غیر از این بود، باید دانشکدههای منابعطبیعی تبدیل به دانشکده آبخیزداری میشدند. آبخیزداری یک واحدی در کنار مدیریت جنگل و مرتع برای حفظ آب و خاک است و باید با عملیات مکانیکی و بیولوژیکی، این منابع را مدیریت کند. در صورتی که در این دو سه دهه، عملیات بیولوژیکی در واحد آبخیزداری نمیبینیم و این مجموعه صرفا عملیات سازهای انجام میدهد.
این دانشیار دانشکده منابعطبیعی با اشاره به کش و قوسهای بین واحد آبخیزداری و سازمان جنگلها بیان میکند: آبخیزداری گاهی در سازمان قدرت میگرفت. دولت هم اقداماتی مثل بند، بندسار و گابیون چینی و این جور اقدامات را که میبیند، فکر میکند آبخیزداری میتواند ما را از بلیات نجات دهد.
او اضافه میکند: در صورتی که اینگونه نیست. ما جنگلبانان معتقدیم خانه را باید از بالا بسازیم. نباید اجازه دهیم آب از آبخیز به صورت رواناب زیاد جاری شود و باید آب را در منطقه با عملیات بیولوژیک نفوذ دهیم. آقایان این کار را انجام نمیدهند و میگویند دست ما بسته است. چگونه دست شما در سازه باز است؟
اعتماد یادآور میشود: علیرغم اینکه جنگلبان هستم و اعتقاد دارم باید نام جنگلها باقی بماند، به تصمیمات درست گردن میگذارم. باید بدانیم که منابع طبیعی شامل نفت و رودخانهها و شیلات هم هست. پس استفاده از نام منابعطبیعی برای سازمان جنگلها یک نامگذاری ناقص است.
او با اشاره به همزمان شدن بحث تغییر نام و ادغام سازمان جنگلها، میگوید: در نامهای که دکتر سلاجقه به ریاست جمهوری نوشته است، درخواست شده که سازمان جنگلها به صورت 100 درصدی منتقل شود اما در رابطه با این موضوع در جامعه و مجامع عملی و دانشگاهی روشنگری صورت نگرفته است و نمیدانیم سازمان محیط زیست چه هدفی در ذهن دارد.
این دانشیار دانشکده منابعطبیعی وظیفه سازمان جنگلها را حفاظت، احیاء، توسعه و بهرهبرداری از منابعطبیعی دانسته و سازمان حفاظت محیط زیست را مجموعهای نظارتی و اجرایی توصیف میکند.
به اعتقاد او خیلی از کارهای دفتر محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست مثل مدیریت پارکهای ملی، مدیریت ذخیرهگاهها و مناطق چهارگانه در سازمان جنگلها قابل اجرا است.
احتمال وجود سناریو
اعتماد عنوان میکند: با توجه به اتفاقاتی که در سطح جامعه میافتد، به نظر میرسد یک سناریو در دولت وجود دارد. تغییر نام سازمان جنگلها، درخواست ادغام و گذاشتن نام آبخیزداری در کنار کلمه منابعطبیعی همه قطعات پازل حرکتی است که دولت میخواهد انجام دهد اما ما درباره ابعاد آن اطلاع نداریم.
او تاکید میکند: اگر این حرکت خردمندانه نباشد و با خرد جمعی و مطرح شدن در سطح جامعه علمی و اداری انجام نشود، به مشکل بر خواهیم خورد.
این دانشیار دانشکده منابعطبیعی بیان میکند: نمیدانم ریاست جمهوری هیچ کار دیگری نداشت که به دنبال تغییر نام سازمان جنگلها است. به عوض اینکه به ساختار منابع طبیعی و استخدام فارغالتحصیلان بیکار توجه شود، به دنبال تغییر نام هستند. در حالی که جنگلها در اثر تنفس جنگل رها شده است و بدون مدیریت مانده است، به جای اینکه به سازمان جنگلها تکلیف کند و امکانات برای مدیریت جنگل فراهم کند، چنین برنامهای را اجرا میکند. نمیدانم این حرکات برای فرار از این مسئولیت است یا دلیل دیگری دارد.
او ادامه میدهد: ما فقط یکسری حرکتهایی را میبینیم و قضاوتهایی پیش خودمان می کنیم. هر حرکتی اگر خردمندانه و روی اصول نباشد و از تجربیاتی که در طول تاریخ کشور داشتیم استفاده نشود، ضربه میخوریم.
اعتماد درباره تبعات ادغام میگوید: غالبا یک سازمان بزرگ را داخل یک سازمان کوچک ادغام نمیکنند. این کار آثار سوئی به جا خواهد داشت. عاقلانهترین کار این است که فعالیتهای اجرایی سازمان حفاظت محیط زیست به سازمان جنگلها منتقل شده و تحت یک وزارتخانه مستقل منابعطبیعی و محیط زیست فعالیت کند و در عوض فعالیتهای نظارتی سازمان جنگلها به محیط زیست منتقل شده و ساختاری تحت عنوان پایش محیط زیست که وجودش برای ایران ضروری است، شکل بگیرد. این درخواستی بود که سال 95 هم داشتیم.
سازمان جنگلها تثبیت میشود
با وجود نگرانی کارشناسان از همزمانی مصوبه تغییر نام سازمان جنگلها با درخواست ادغام رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، مسعود منصور رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در گفتگو با «انتخاب»، ابلاغ رئیس جمهور برای تغییر نام سازمان جنگلها را نشانه تثبیت وضعیت این سازمان اعلام میکند.
او با اشاره به نامگذاری 110 تا 115 خیابان و میدان به نام جنگلبان و دیگر اقدامات انجام شده، از فرهنگسازی مناسب در حوزه جنگل خبر میدهد.
منصور میگوید: از سال 81 واحدهای شهرستانی و استانی سازمان به نام منابع طبیعی و آبخیزداری نامگذای شده است. ما تنها دستگاهی بودیم که اسم واحدهای استانی با واحد ستادی همسان نبود. این مسئله خیلی پیگیریها، خبرها و اطلاع رسانیها را با اشکال مواجه میکرد. نمایندگان مجلس پیگیر این بودند که اسم واحدهای ستادی و یا استان ما چیست، بنابراین هم اسم شدن واحدهای استانی و ستاد یک امر ضروری بود.
او ادامه میدهد: از طرفی دیگر مجموعههایی که با ما کار مستقیم دارند مثل کمیسیون کشاورزی مجلس اسمش «کمیسیون کشاورزی، منابع طبیعی، آب و محیط زیست» است. قانون موخر ما «قانون حفاظت و حمایت از منابعطبیعی و ذخایر جنگلی» است. نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی داریم. فصل بودجه «کشاورزی و منابع طبیعی» نامیده میشود. دانشکدههای دانشگاهها هم اسمشان دانشکده منابع طبیعی است. بنابراین منابعطبیعی شمولیت بیشتری داشت و شناخته شدهتر بود.
رئیس سازمان جنگلها بیان میکند: در عین حال پیشنهادی که ما به شورایعالی اداری فرستادیم، همسانسازی اسم واحدهای استانی و شهرستان و سازمان مرکزی بود. شورایعالی اداری برای اینکه اسم منابعطبیعی ملموستر بود و بیشتر شناخته شده بود، تصمیم گرفت که اسم ستاد مشابه واحدهای استانی شود.
او درباره دلایل عدم حذف کلمه آبخیزداری در جریان همسانسازی عنوان میکند: در واحدهای شهرستانی و استانی کلمه آبخیزداری بود. بحث درباره باقی ماندن کلمه منابعطبیعی به تنهایی هم مطرح شد. از یک منظر میتوان گفت کار جنگلکاری و مرتعداری ما هم به نوعی عملیات آبخیزداری است چون کار بیولوژیک آبخیزداری حساب میآید.
منصور تاکید کرد: آبخیزداری کار ملموسی برای مردم است. مقبولیت زیادی دارد. آبخیزداری با بحث فرونشست، تغذیه آب زیرزمینی و کنترل سیلاب شناخته شده است. تکرارش کار درستی است. حذفش از نظر لغوی ممکن است یک منطقی داشته باشد، ولی اگر مصلحت اندیشانه به موضع نگاه کنیم، با توجه به شناختی که مردم روی آبخیزداری دارند و به شدت مورد تایید و تاکید همگانی هست، وجودش در کنار نام سازمان به نظر من امر مناسبی است.
او اضافه میکند: جنگل و مرتع جزئی از منابع طبیعی است. با نام جدید، سازمان بیشتر شمولیت بر منابع طبیعی کشور دارد. بیشتر میتواند حتی در توسعه فعالیتها اقدام کند زیرا متولی منابع طبیعی کشور قلمداد میشود نه صرفا آن دو اکوسیستم. ضمن آنکه در دفاتر و ادارات کل و معاونتها، نام جنگل و مرتع وجود خواهد داشت.
رئیس سازمان جنگلها میگوید: بنابراین همه باید روی این موضوع بیشتر تلاش کنیم که ما متولی منابع طبیعی کشور هستیم که بخشی از آن جنگل و مرتع بهعنوان مهمترین اکوسیستمها است. اما آنچه که باید حفظ شود، در حوزه ماموریتهای سازمان است و این برای سازمان فارغ از همسانسازی اسم به نظر من اهمیت بیشتری دارد.
او تغییر نام سازمان جنگلها به سازمان منابعطبیعی را یک نقطه قوت برای این سازمان قلمداد میکند و از همه دلسوزان میخواهد به این مسئله اینگونه نگاه کنند که چیزی از وظایف جنگل و مرتع کاسته نمیشود بلکه با این تعریف، مسایل مربوط به آب و خاک و منابع تجدید شونده را هم در حوزه ماموریت سازمان جنگلها میتوان قلمداد کرد.
نکاتی که مسعود منصور به آن اشاره میکند، تایید کننده دغدغه اصلی کارشناسان است. تغییر نام به منابعطبیعی حوزه وظایف سازمان جنگلها را گستردهتر میکند در حالی که این سازمان توان عملیاتی انجام امور محوله قبلی را هم، به دلیل کمبود امکانات و اعتبارات نداشته است.