سرویس تاریخ «انتخاب»؛ از ابتدای دههی ۳۰ به این سو تهران که چند سالی بود گام در راه تجدد گذاشته بود، کمکم بازار شبهایش رونق میگرفت. این شبهای پرهیاهو حتی نگاه هنرمندان را به خود جلب کرد تا جایی که در ۱۳۳۲ سیامک یاسمی فیلمی با عنوان «شبهای تهران» ساخت. ماجرای فیلم دقیقا به همین شبهای پرهیاهو و تبعات آن بر زندگی مردم میپرداخت و از این قرار بود که دادستان شهر به سبب مشغلهی فراوان، توجهی به همسرش نداشت، در این شرایط دوست نابابی همسرش را فریب داد و با هم فرار کردند. از آن پس دادستان خود عهدهدار سرپرستی تنها دخترشان شد. سالها گذشت، همسر دادستان که اعتیاد و شب گردیهای پیاپی بیپناه و سرگردانش کرده بود، همیشه از دور دخترش را میدید. یک وقت متوجه شد که دخترش در دام مردی هوسباز افتاده، مرد را به قتل رساند. بعد در دادگاهی که دادستان آن شوهر خودش بود با دفاعی مستدل تبرئه شد و به خواست شوهرش، زندگی تازهای را با دخترش آغاز کرد. [۱]همان زمان موسیقی این فیلم با همین عنوان یعنی «شبهای تهران» که پروانه خوانندهی مشهور وقت خوانده بودش، ورد زبان مردم کوچه و بازار شد: «شبهای تهران/ میکنند پنهان/ راز بیشمار/ از چشم انسان...»
سه سال بعد سرشماری سال ۱۳۳۵، نشان میداد که جمعیت تهران به بیش از یک و نیم میلیون نفر رسیده. در سال ۱۳۳۶ حدود پانصد کافه و کاباره و اغذیهفروشی در خیابانهای پایتخت وجود داشت، یعنی به ازای هر ۳ هزار نفر یکی. در همین سال خبرنگار مجلهی خواندنیها (شماره ۴۳ مورخ ۲۶ بهمن ۱۳۳۶) گزارشی از کافهها و کابارههای تهران تهیه کرد که بر اساس آن مردم تهران هر شب سه میلیون تومان صرف بادهگساری میکردند.[۲] ۱۷ سال بعد اسماعیل جمشیدی خبرنگار اطلاعات هفتگی (جمعه ۲۷ دی ۵۳) گزارشی دربارهی شبهای تهران تهیه کرد، طی این مدت جمعیت تهران به ۴ میلیون رسیده بود و طبیعتا بر شمار کافهها و کابارهها افزوده، اما عجیب است که در گزارش اخیر که نزدیک به دو دهه پس از گزارش پیشین بود جمشیدی مینویسد که مردم تهران شبها بیش از ۳۰۰ هزار تومان خرج کاباره رفتن خود میکنند!
بخشهایی از گزارش جمشیدی را در پی میخوانید:
من چند روزی به تلاش افتادم تا رقمی دربارهی نئونهای تهران که سردر مغازهها، ساختمانها و نئونهای تبلیغاتی که هر شب روشن میشود به دست آورم، اما این کار امکان پیدا نکرد. فقط مسئولین روابطعمومی یکی از موسسان پس از ده روز بررسی به من گفتند برای تبلیغ کالای این موسسه که مهمترینش یک نوشیدنی است، هر شب شصت کیلومتر نئون رنگین در نقاط مختلف تهران روشن میکنیم...
شبهای تهران این سالها را فقط میلیونها متر نئون روشن نمیکند، بلکه هزاران نورافکن قوی در گوشه و کنار شهر روشنایی میبخشد و قسمتی از این نورافکنها با دریایی از نورهای رنگین صحنهها را روشن میکنند، صحنههای کافهها، کابارهها، تئاترها، تریاها، بارها و بسیاری اماکن دیگر.
تهران امروز، چهار کابارهی بزرگ دارد؛ کابارههایی که بیشتر شبها در آن جای سوزن انداختن نیست. به طور متوسط شبها سه هزار تهرانی برای تفریح و خوشگذرانی و استفاده از برنامههای سرگرمکننده و ایجاد تنوع در زندگی خود، به کابارهها میروند و رقمی بیش از سیصد هزار تومان را در این اماکن خرج میکنند.
فکر نکنید از میان این چهار میلیون جمعیت تهران، فقط سه هزار نفر میتوانند به کابارهها بروند. در کنار رقم کابارهها، ۵۷۷ کافه رستوران و کافه «ساززن ضربی» وجود دارد که بسیاری از آنها به دلیل داشتن دکورها و تزئینات و برنامههای متعدد، از عنوان کاباره استفاده میکنند و در این اماکن نیز شبها تهرانیها عالمی دارند و در واقع اینها گروهی هستند که به مردم کافهرو شهرت دارند.
اگر کابارهروها به طور تقریبا مساوی زن و مرد هستند، کافهروها اکثر مردان هستند. پیدا کردن رقم دقیق مشتریان این کافهها هر شب مشکل است. ممکن است یک شب ۵۰ هزار نفر و شبی دیگر ۷۰ هزار نفر به این کافهها بروند و معمولا شبهای جمعه بالاترین رقم را دارند...
اگر نشود رقم دقیق مشتریان این کافهها را نوشت، در عوض میتوان از زنها و مردها و کسانی که برای سرگرمی مشتریان خود برنامه اجرا میکنند، رقمی به دست آورد.
در مجموع چهار کابارهی تهران ۳۲ خواننده، ۴۰ رقاصه، ۸۰ نوازنده و ۹ نفر کمدین برنامه اجرا میکنند. گرانترین دستمزدها را خوانندگان مشهور رادیو – تلویزیون که در این محلها برنامه اجرا میکنند، دریافت میدارند. بالاترین رقم، شبی دوازده هزار تومان و کمترین آن را که فقط بعضی کمکنوازندهها دریافت میدارند، شبی ۸۰ تومان است. کار در کابارهها، معمولا شبها از ساعت ۹ شب شروع میشود و تا سپیدهی صبح ادامه دارد.
در کافهرستورانهای تهران، وضع فرق میکند. اگر در کابارهها خوانندگان بیشتر برنامه دارند، در کافهرستورانها رقم رقصندگان بیشتر است، زیرا در بسیاری از این کافهرستورانها مخصوصا آنها که در خیابان لالهزارنو و شاهآباد [جمهوری کنونی]قرار دارند، هر شب تمامی رقصهای مشهور دنیا روی صحنه اجرا میشود [..]جمع کل زنها و مردهایی که در این کافهرستورانها فقط به رقص میپردازند، به هزار نفر میرسد و این را توجه داشته باشید که در بسیاری از کافهرستورانهای تهران، بعضی شبها برنامهی رقص در کار نیست، ولی در عوض در بعضی از آنها شبها تا دوازده برنامهی رقص اجرا میشود. [..]در تهران هفت تماشاخانه وجود دارد. یکی از سرگرمیهای مردم تهران رفتن به تماشاخانهها و دیدن برنامههای تئاتری است. بزرگترین تماشاخانهی تهران، تئاتر نصر است که هفتصد نفر ظرفیت دارد و ۲۰۰ هنرپیشهی زن و مرد هر شب در این تماشاخانه برنامه اجرا میکنند و کوچکترین آن یک تماشاخانهی خصوصی کوچک است که ۲۲ نفر میتوانند در آنجا روی نیمکت بنشینند...
شبهای تهران، تنها شب خوشگذرانی و وقتکشی نیست، در مقابل این مطالب و آمار و ارقامی که دربارهی کافهها و کابارهها پرداختیم، حالا به گروه شبزندهداران دیگر میپردازیم.
[...] تهران ۷۶ مهمانخانه و هتل و ۱۷۴ مسافرخانه دارد و هر شب پنجاه هزار نفر دور از خانه و زندگی خود در این اماکن میگذرانند یا برای کار و تفریح از گوشه و کنار ایران و جهان به تهران میآیند و شب را در مسافرخانهها و هتلها به صبح میرسانند [...].
شبها پای تلویزیون
اگر در گذشته شبهای عدهی زیادی از تهرانیها پای کرسی میگذشت، حالا پای تلویزیون میگذرد. به نظر کارشناسان و بررسان آمار تلویزیون ملی ایران، بیشتر برنامههای تلویزیون، شبها تنها در تهران یک میلیون بیننده دارد. در گذشته آنها که شب را پای کرسی میگذراندند، این فرصت را داشتند که کنار هم چیزی بخورند و با هم حرف بزنند، قصه بگویند و قصه بشنوند؛ ولی حالا تلویزیون به آنها حتی این فرصت را نمیدهد که به قیافهی همدیگر دقیق بشوند. این لطیفه را هم یکی از تهرانیها دربارهی بینندگان تلویزیون ساخته است که البته بسیار اغراقآمیز هم هست، اما گواه یک واقعیت هم میباشد:
«.. یک تهرانی که تمام روز را در خارج از منزل میگذراند و شبها به خانه میآمد، آنچنان سرگرم تماشای برنامههای تلویزیون میشد که متوجه تغییر قیافهی همسرش نمیگردید. سالها وضع بدین منوال گذشت و یک روز در خیابان این زن و شوهر با هم روبهرو شدند، ولی مرد زنش را نشناخت و وقتی خواست با او طرح دوستی بریزد حقیقت آشکار شد...»
[..]جمعیت تهران در شب چقدر است؟
آیا هیچ میدانید جمعیت تهران در شب چقدر است؟ در حال حاضر تهران تقریبا ۴ میلیون نفر جمعیت دارد، اما شبها این جمعیت رقم قابل توجهی کاهش مییابد، چراکه در حال حاضر ۴۲ شهرک در اطراف تهران وجود دارد و اگرچه با تهران کیلومترها فاصله دارند، اما مردم ترجیح میدهند که این فاصله را طی کنند و برای استفاده از هوای تمیز و خوب و سکوت و آرامش، شبها را در آن شهرکها بگذرانند.
بیشترین رقم شهرکها در حومهی کرج وجود دارد و متوسط جمعیت این شهرکها پنج هزار نفر است که با سرعت رو به افزایش میباشد. اگر سال گذشته یک شهرک در کیلومتر ۲۰ کرج چهار هزار جمعیت داشته، امسال همین شهرک شش هزار نفر جمعیت پیدا کرده است. بعید نیست تا ده سال دیگر، با این توسعهی روزافزون شهرکها و شهرکسازی، جمعیت تهران شبها نصف شود [...].
پینوشت:
۱- سوره سینما.
۲- این گزارش ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ در انتخاب کار شده است. کد خبر: ۶۰۲۰۲۷