یک تحلیلگر مسائل بینالملل درباره مذاکرات وین گفت: «راستیآزمایی یکی از موارد مهم است و مهمترین وجه آن این است که پس از لغو و تعلیق تحریمها، آیا شرکتها و بانکهای بین المللی حاضر میشوند با ایران کار کنند یا خیر و این موضوعی است که راستیآزمایی آن بسیار مشکل است.»
کوروش احمدی در گفتگو با «انتخاب» درباره مذاکرات وین اظهار داشت: «پس از مقدماتی که فراهم شد، ادامه کار ظاهرا برای استراحت و مشورت در پایتختها به حالت تعلیق درآمده است. فراهم کردن مقدمات به این معناست که بر اساس مطالبی که از طرفهای مختلف شنیدهایم، طی نزدیک به سه هفته اول عمده کاری که انجام شد، این است که دو متن که مورد توافق تمام طرفهاست برای اینکه مبنای مذاکرات باشد، تهیه شده که حاوی بخشی از پیشنهادهای جدید ایران نیز هست.»
او ادامه داد: «ظاهرا طرفهای غربی در نگاه اول شدیدا مخالف بودند که پیشنهادهای جدید ایران به پیشنویسهای دور ششم اضافه شود. نهایتا بخشی از پیشنهادهای جدید ایران در دو متن قبلی ادغام شده و به این ترتیب طرفهای دیگر پذیرفته اند که روی این پیشنهادهای جدید نیز مذاکره کنند.»
این کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: «نکتهای هم در نشریه پولیتیکو بود حاکی از اینکه یک مقام امریکایی با نام محفوظ گفته است که بخش کوچکی از اصلاحیههای پیشنهادی ایران وارد متن جدید شده است؛ اگر این گزارش درست باشد، به این معنی است که طرف غربی حاضر به مذاکره در مورد بخشی از اصلاحیههای ایران نشده است. اما بخشی را پذیرفتهاند به این معنا که حاضرند روی این موارد مذاکره کنند. به هر حال، اینکه اکنون متون مشخصی حاوی پیش نویسهای قبلی و بخشی از اصلاحیههای جدید ایران به عنوان مبنای مذاکرات مورد قبول همه طرفها است تحول مثبتیست و قرار است بعد از اینکه هیاتها در ۲۷ دسامبر یا ۳ ژانویه که بازمیگردند، این دو متن مبنای مذاکرات محتوایی باشد و به طور مشخص و بند به بند روی جمله بندیها کار کنند. البته پیشرفتهای دیگری نیز بوده که شاید چندان قابل اندازهگیری نباشد و آن این که طرفین به هر حال همدیگر را در این مدت دیدهاند، با هم آشنا شدهاند از حدود و ثغور خواستههای یکدیگر اطلاع پیدا کردهاند و اینها دستاوردهای کمی نیست و میتوانند بالقوه به سرعت گرفتن کار در مرحله بعدی کمک کنند.»
این دیپلمات پیشین در پاسخ به این پرسش که علی باقریکنی اظهار کرده بود که در مذاکرات پیشین امریکاییها چارچوب بحث تضمین و راستیآزمایی را پذیرفته بودند، این تضمین به چه صورت است، بیان کرد: «بله ممکن است علی الاصول امریکاییها پذیرفته باشند که درمورد این موضوع بحث کنند. ولی مهمترین مسئله در مورد تضمین عینی و راستیآزمایی، چگونگی انجام کار است. در قدم اول مهم این است که ما چه چیزی را تضمین میدانیم، از طرف مقابل چه انتظاری داریم و طرف مقابل چه امکانی را از نظر اینکه تضمین کند، دارد. تا آنجایی که من دیدهام طرف ایرانی دستکم به طور رسمی چه در تیم قبلی و چه در تیم فعلی، مورد مشخصی را به عنوان تضمین ذکر نکرده است. شاید تنها اینکه بخشی از دستاوردهای برنامه هستهای ایران در داخل کشور تحت نظر آژانس مهر و موم شود که اگر امریکا از تعهداتش تخطی کرد، ایران به راحتی بتواند این مهر و مومها را بازکند و دستاوردهای هستهای قبلیاش را در اختیار داشته باشد.»
احمدی ضمن بیان اینکه اولیانوف هم به اینکه سانتریفیوژها در ایران مهر و موم شوند یا به کشورهای دیگری فرستاده شوند یا از بین بروند، اشاره کرده است، گفت: «این هم میتواند نشانه این باشد که در ارتباط با تضمین بحث میشود. مشابه این سوال در مورد راستیآزمایی هم مطرح است. راستیآزمایی در دو بعد ممکن است مطرح باشد: یکی اینکه رئیس جمهور امریکا تحریمها را لغو یا تعلیق کند؛ یعنی گامهای مشخص برای لغو فرمانهای اجرایی توسط رئیس جمهور و وزارت خزانهداری و واحد کنترل داراییهای خارجی برداشته شود و اجرای قوانین کنگره را هم متوقف کنند.»
وی با تاکید بر اینکه این کار با اعلام رسمی و امضای اسنادی واقعیت پیدا میکند، افزود: «راستیآزمایی مهمتر این است که پس از لغو و تعلیق این تحریمها، آیا شرکتها و بانکهای بین المللی حاضر میشوند با ایران کار کنند یا خیر. این مطلبی است که راستیآزمایی کردنش مشکل است و ممکن است دولت امریکا مدعی شود که ارتباطی به دولت ندارد. یعنی مثلا آیا یک شرکت اروپایی یا یک بانک کرهجنوبی حاضر میشوند که با ایران کار کنند یا خیر، هم به نظر غیرعملی میآید و هم تا مشخص شود، زمانبر است.»
احمدی در پاسخ به این پرسش که باتوجه به اطلاعات موجود اختلافات میان ایران و امریکا در مورد احیای برجام بر سر چیست، اظهار کرد: «اختلافات کلیاتش مشخص است؛ یکی مسئله ضمانت و راستیآزمایی است که صحبت کردیم. مسئله دیگر این است که همه تحریمها یا فقط تحریمهای هستهای باید برداشته شوند. در ایران گروهی با دسته بندی کردن تحریمها مخالفاند و بر لغو همه تحریمها تاکید دارند.»
این تحلیلگر سیاست خارجی افزود: «مثلا در بند هفت قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها که به تصویب مجلس رسیده، بر لغو کلیه تحریمها تاکید شده است. همچنین نمایندگان مجلس نیز یکی دو بیانیه با امضای حدود ۲۰۰ امضا صادر کردهاند که در آنها هم اعلام کردند که قائل به دستهبندی تحریمها نیستند و همه تحریمها باید لغو شود. در این مورد به نظر میرسد که بین اصولگراها و رسانههای آنها نیز اتفاق نظری وجود ندارد. این شاید مهمترین موضوعی باشد که در دستور کار مذاکرات خواهد بود.»
احمدی درباره دیگر موضوع مورد اختلاف، گفت: «سرفصل دیگر برنامه هستهای ایران است. بدان معنا که مثلا مطابق برجام، ایران ۳۰۰ کیلو گرم اورانیوم غنی شده در حد ۳.۶۷ غنی شده را بیشتر نمیتواند نگه دارد یا تنها ۵۰۶۰ سانتریفیوژ نسل اول یا IR۱ در نطنز میتوانند کار کنند. اورانیوم و در مورد راکتور اراک هم تکلیف مشخص است. اینها نکاتی است که در برجام آمده است. اینکه آیا امریکا اصرار خواهد داشت که ما عینا بازگردیم به همین حد نصابها در برجام و آیا طرف ایرانی میپذیرد که دستاوردهایی هستهای مثل اورانیوم ۲۰ درصد یا ۶۰ درصد یا سانتریفیوژهای پیشرفتهای که تولید و به کار انداخته شده اند، تکلیف اینها چه میشود؟ آیا به راحتی طرفین میتوانند توافق کنند؟»