روزنامه اینترنتی فراز نوشت: دژ غار «اسپهبد خورشید» نه تنها هویت این سرزمین بلکه بخشی از میراث طبیعی این کره خاکی بهعنوان بزرگترین طاق طبیعی دنیا است که اکنون انگار دهان فریاد کوه است که به کمکخواهی باز شده است و برای فریادرسی به آن نیاز به تلاش همگانی است. ایجاد پایگاه پژوهشی برای این دژ می تواند چراغی برای محافظت از آن و مرهمی بر یک زخم کهنه باشد…
دژ شکوهمند مازندران است، تعبیری دیگر از تخت جمشید در یک مختصات دیگر؛ در حاشیه شرقی جاده سوادکوه به تهران، کمی قبل از پادگان دوآب، در کوه سمت چپ جاده، جا خوش کرده است. غاری ۳۰۰ میلیون ساله که به واسطه دژ ساخته شده در درون خود، کتابِ گشوده تاریخ این سرزمین طی هزار سال پیش است. گویا این غار، روزگاری از پایگاههای استراتژیک و مراکز دفاعی اسپهبدان مازندران و در صدر اسلام نیز هم زمان با شورش مردم طبرستان و قیام «ونداد هرمز»، پناهگاه او بود. اما شکوه آن پناهگاهِ دوردست امروز، زیر غبار معادن روبرو، سروصدای کامیونها و بولدزرها، در لحظهای به محاق میرود. دژ غار «اسپهبد خورشید»، پس از میلیونها سال امانت داری از تاریخ، هویت و تمدن، اکنون در هجوم جویندگان گنج و کوهخواران و بولدزرهایشان، غبار آوار و تخریب را بر پیکر خود و پیشینه اش می بیند.
تاریخ اسپهبد در معرض نابودی؛ از تیراندازی تا معدن
طاق طبیعی «اسپهبد خورشید» با دهانه ای به طول ۸۵ متر با بقایای قلعه ای کهن به دلیل سوابق تاریخی، معماری بی نظیر و نقش بی نظیر در رخدادهای تاریخی سال ۱٣٨۱ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید. با این حال این اثر ملی نیز مانند طیف بسیاری از این آثار، در محاق فراموشی فرو رفت و امروز نبض حیاتش به کندی می زند. درست چهار سال پیش بود که نخستین خبرها از فعالیت پیکورها در معادن قرار گرفته در عرصه و حریم محوطه غار «اسپهبد خورشید» منتشر شدند. دو ماه بعد از انتشار نخستین خبرها، فرماندار سوادکوه با حضور در بین خبرنگاران قول داد تا هر چه سریعتر پیگیریهای مورد نظر را انجام دهد و معادن فعال را به منطقهای دیگری منتقل کند و حتی در بازه زمانی کوتاهی این وعده را عملی کرد. تنها یکی از آسیب های این منطقه که تیراندازی در میدان تیر و در پایین دامنه کوه «اسپهبد خورشید» بود لغو شد، اما به فاصله زمانی کوتاهی، دامنه زیر دهانه گودبرداری شد و معادن توانستهاند جای پایشان را محکمتر از قبل کنند!
انفجار معادن قلب غار اسپهبد خورشید را می لرزاند
در نقشه تعیین عرصه و حریم تهیه شده در اوایل دهه ۹۰ مشخص است که عرصه و حریم تعیین شده برای محافظت از این غار و محوطههای تاریخی اطراف آن، بسیار کوچک، غیراصولی و غیرکارشناسی تعیین شده و در دامنه شمالی این بنای تاریخی، نقشه حریم بریده شده است و به جای توجه به محوطه روبهروی اثر، کوههای پشت غار دژ «اسپهبد خورشید» را به حریم این اثر تاریخی پیوست کردهاند تا کسری مساحت حریم پوشانده شود و معادن موجود در حریم غار همچنان اجازه فعالیت داشته باشند. اعمال نفوذ برای فعالیت در حریم غار دژ «اسپهبد خورشید» و در عرصه محوطههای تاریخی اطراف این اثر ثبت ملی شده کشور، کار را به جایی رسانده که صدای اهالی و فعالان محیط زیست نیز بلند شده است.
جابه جایی معادن منوط به تفاهم دو وزارتخانه میراث و صمت!
انفجار معادن در حاشیه این دژ تا جایی بود که دادستان وقت شهرستان سوادکوه خواستار تحرک جدی در زمینه حفظ آثار تاریخی در درجه نخست در اداره میراث شهرستان و سپس اداره کل میراث فرهنگی استان شد و این مسئله را جزو مطالبات مردم شهرستان سوادکوه بیان کرد. طبق ادعای دادستان در سال گذشته، سازمان صنعت، معدن و تجارت وقت بدون توجه به ضرر و آسیب مردم و کشاورزان این منطقه، نظارت بر برداشت از کوه، هماهنگی با منابع طبیعی برای جلوگیری از تجاوز به حریم ملی به صدور مجوز معادن متعدد و تمدید مجوزات در این منطقه مبادرت کرد و تنها مساله مهم برای آن ها مبلغ واریزی معدنداران بود. تا پایان سال ۹۷، دستکم پنج معدن (سه معدن با مالک خصوصی) در اطراف این محوطه تاریخی فعال بودند که این از جمله موارد نقض ضوابط میراث فرهنگی در عرصه و حریم این محوطه تاریخی است. جالب این جاست که دلیل جابه جا نشدن این معادن، به تفاهم نرسیدن میراث فرهنگی و صنعت و معدن با یکدیگر آن هم به دلیل بار مالی و تأمین نشدن تخصیص اعتباری که برای جابهجایی این معادن باید انجام میشد، بود! نکته مهم تر این است که طبق آخرین اخبار، صدور و تمدید مجوزهای برداشت بسیاری از معادن، بدون استعلام از میراث صورت می گیرد!
تهدید سلامتی طبیعت
آن چه گفتیم تنها پوسته ظاهری عواقب کار کردن معادن در این مناطق است. وجود گرد و خاک ، عناصر آهن ، سرب ، اکسید و… نیز تهدیدی جدی برای سلامت جانداران این ناحیه است. چرا که این معادن، آب رودخانه را برداشت و دوباره همان آب آلوده مصرفی را به چرخه رودخانه باز می گردانند که این باعث ایجاد مشکلات زیادی برای اهالی و دام هایی که از این آب استفاده می کنند شده است و از آن جا که این آب در نهایت به دریای مازندران می ریزد می توان تاثیر این معضل را در سطح کلان تری نیز دنبال کرد، فعالیت هایی که تهدیدی جدی برای مناطق حفاظت شده آرین و پرور ،از زیستگاه های اصلی البرز ، خواهد بود که در فاصله کمی از اسپهبد دژ واقع شده اند.
برداشت خاک باستانی
به گواه کارشناسان محیط زیست، فعالیت معادن در حاشیه غار «اسپهبد خورشید» ، موجب رفت و آمد روزانه ۷۰۰ کامیون در جاده که خاک باستانی حمل می کنند می شود. متأسفانه این معادن مجوز قانونی دارند و در نبود یگان حفاظت که بطور دائمی حضور ندارد شب تا صبح کار می کنند و خاک باستانی را از دامنه کوه برداشت می کنند . علاوه بر غار دژ «اسپهبد خورشید»، قلعه «باجگیران»، غار دژ «کِیلی» و غار دژ «کیجاکِرچال» سه اثر ثبتی باستانی منحصر به فرد و از تاسیسات نظامی وابسته به غار دژ «اسپهبد خورشید» هستند، که در حال تخریب و محکوم به نابودی توسط معادن قرار گرفته اند.
در پایان باید تاکید کرد که دژ غار «اسپهبد خورشید» نه تنها هویت این سرزمین بلکه بخشی از میراث طبیعی این کره خاکی بهعنوان بزرگترین طاق طبیعی دنیا است که اکنون انگار دهان فریاد کوه است که به کمکخواهی باز شده است و برای فریادرسی به آن نیاز به تلاش همگانی است. ایجاد پایگاه پژوهشی برای این دژ می تواند چراغی برای محافظت از آن و مرهمی بر یک زخم کهنه باشد…