مصطفی فقیهی: حضرات! در معنای «شریک راهبردی» و «همپیمان استراتژیک» سخت در اشتباهید.
دانشجوی ترم اولی «روابط بینالملل» هم میداند که «همپیمان»، معنا و مفهومی مشخص و چارچوبی مُعَیّن دارد و روسیه، با رفتارهای خود بالاخص در دو دههی اخیر، من جمله بدعهدی در ارسال واکسن کرونا - که بیشتر یک رفتار انساندوستانه است - کجای این قالب معنایی میگنجد؟!
از نگارنده میپرسید که نام این رفتار در عرف دیپلماتیک، در چارچوب همپیمانی یا دوستی میگنجد؟ به زعم من، هیچ! در هیچجای این تعریف، چنین سلوک ناشایستی نمیگنجد که به عکس! بیشتر به «گرگی در لباس میش» میمانند!
تصویر زیر با میزانسن مشخص که از سوی سفیر روسیه منتشر و حتی در انتخاب صندلیها، رعایت تاریخی شده، نمیتواند یک تصویر اتفاقی و یا حادثهای ساده باشد و حتماً ابعاد وسیعتری دارد.
این عکس در واقع بازسازی تصویری از کنفرانس تهران با شرکت چرچیل، روزولت و استالین، آذر ۱۳۲۲ در سفارت شوروی در تهران است.
این تصویر جنجالی، معانی قابل تفسیر و تاویل زیادی دارد. خوب به تصویر دقت کنید، صندلی امریکا را در وسط تصویر، خالی گذاشتهاند؛ زیر صندلیِ ژنده و مُندرسِ سفیر انگلیس، «پاره» است و سفیر روس برخلاف کنفرانس ۱۳۲۲ که «استالین» در وضعیت ضعف بود، اینک از موضع سُلطه و قدرت، بر صندلی تکیه داده است.
تصویر، دقیقا تندیس و ترسیمِ یک دورهی قجریست، جایی که هنوز نیروی سوم یا امریکا جایی برای صحبت ندارد. صندلی خراب سفیر انگلیس هم احتمالاً با قصد و منظور قبلی تأدیه شده که نشان دهندهی ضعف جایگاه انگلیس در ایرانِ امروز باشد.
درواقع، اوج زشتی و کراهت تصویر همینجاست که پیام روسیه نه حتی به ایران که به کشور ثالثی به نام آمریکاست که عملاً با یادآوری استعمار و استثمار چندگانهی کشورمان در ۸۰ سال قبل، از کاهش نفوذ آنها خبر داده و مدعی تداوم رخنهی خود و البته جایگاه تضعیف شدهی انگلیس میشود!
در سال ۱۳۲۵، «احمد قوام»، نخست وزیر وقت ایران، با امضای قراردادی با سادچیکف، سفیر وقت شوروی در ایران، خروج نیروهای نظامی روسیه از ایران را رقم زد.
پیام این تصویر، به نوعی اعلام قدرت روسها در ایران علیه انگلیس و آمریکاست. چیزی که #ظریف در فایل صوتی جنجالی، به صراحت از آن سخن گفت.
اگرچه واکنش توییتری ظریف به تصویر منتشره توسط سفیر روسیه، بسیار حسابشده و صریح بود، اما نباید در همین نقطه نیز متوقف شد؛ گستاخی و وقاحت چرکین روسیه، حتما باید پاسخی دندانشکن و درخور، دریافت کرده و نهایتاً ضمن احضار سفیر گستاخ روسی به وزارت خارجه و تذکر کتبی به او، منتج به عذرخواهی رسمی این کشور شود.
نادانها - با وجود ادعای خود مبنی بر شناخت جامعهی ایران - پس از ۸۰ سال و با وجود شکست مفتضحانهی استعمارگری پلید خود در کشورمان، هنوز نمیدانند چنین اتفاقاتی وحدت جامعهی نخبگانی و مردم را زنده میکند.
آنچه یقین است، اینکه نباید از این اتفاق و رفتار وقیحانه به سادگی گذشت؛ نتیجهی دلخواه وطندوستان، جز با واکنش نخبگان و همراهی دولتمردان محقق نخواهد شد که اگر چنین نشود، گستاخی و وقاحتها رنگ و بویی خطرناکتر مییابند.
باید تمام قد در برابر این اتفاق ایستاد؛ البته اگر «روسوفیلها» اجازه فرموده و معترضان را با اتهامات واهی و لایتچسبکی چون «انگلوفیل» یا «امریکوفیل»، منکوب نکنند!
نفوذ و ادعای سلطهی هیچ کشور اجنبی در ایران - ولو در حد حرف - هرگز پذیرفتنی نیست که بلاشک منجر به جریحهدار شدن احساسات و عواطف ملت میشود؛ خواه این نفوذ یا سلطه، از جانب آمریکا و انگلیس باشد یا از ناحیهی چین و روسیه!