خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر میشود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.
صبحانه را با همشيره صديقه و آشيخمحمد [هاشمیان] و على پسرشان و دخترشان و دو سه نفر از خانوادههاى شهدا صرف كرديم. به آشيخمحمد گفتم، به حساب من يك ماه شهريه به طلاب رفسنجان بدهد. به مدرسه علميه رفتيم. نوسازىكردهاند. قبل از انقلاب، زياد آنجا مىرفتم و خاطرات زيادى از آنجا دارم. براى طلبهها صحبتكردم و از آنها خواستم، شاكر نعمتهاى الهى باشند. وضع طلبههاى قبل از انقلاب را از فقر و مشكلات تبليغ و ... برايشان توضيح دادم.
در مسير فرودگاه، از مجتمع فرهنگى هم عبوركرديمكه روز هم وضع آن و اطراف آن را ببينيم. به سوى تهران پرواز كرديم. استاندار هم براى سمينار استانداران، با ما به تهران آمد. در راه صحبت زيادى دربارة آثار چند حادثه دانشگاهها و حوزه [علمیه] قم و... داشتيم؛ باعث نگرانى است.
به دفترم رفتم. گزارشها را خواندم. ساعت دوازده و نیم، آقاى سعود الفيصل، وزير امورخارجه عربستانسعودی آمد. از آثار مثبت سفر من به عربستان و تأثيرى كه روى مردم و مسئولان آنها داشته، تمجيد زيادىكرد و من تأكيد بر پيگيرى كار و مخصوصاً مسأله نفت و اهميت منطقه نمودم. آقاى [سیدکمال] خرازى، [وزیر امورخارجه]، گزارش نتايج مذاكرات و امضاى توافقنامه را داد. آقاى سعودالفيصل، دعوت كرد كه هيأتى براى ديدن مزرعه هالوفيتها كه با آب دريا كشت شده، همراه با ياسر به عربستان بروند.
عصر آقاى [احمد] احمدى، [عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی] آمد و از وضع دانشگاهها و رشد افكار انحرافى در دانشجويان اظهار نگرانى كرد و از مديريت آقاى خاتمى و از بىمحتوايى بحثهاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى انتقاد داشت و از من خواست كه مسايل را زير نظر داشته باشم و نيز خواست كه در سمينار انديشههاى امام سخنرانىكنم.
آقاى [احمد]جنتى، [دبیر شوراینگهبان]آمد. با اظهارنگرانى شديد از وضعجارى و رشدافكار ضدولايتفقيه، از من خواست كه براى هدايت امور وارد ميدان شوم. درباره انتخابات خبرگان صحبت شد. از فشارهايى كه بر شوراى نگهبان وارد مىشود، نگران است و به اين نتيجه رسيده كه تشويق دانشجويان به سياسىشدن اشتباه بود و نيز نحوه ايجاد رقابت در انتخابات كه رهبرى داشتند.
آقاى [ابراهیم] امينى از قم تلفنكرد و قرارشد جوابى به پيام آقاى [مهدی] كروبى داده شود كه در اعتراض به قانون انتخابات خبرگان داشته است.گفت، آیتالله منتظرى، هنوز با ملاقات موافقت نكرده. شب، در راه خانه، براىعيادت ازآقاى [محمدرضا] مهدوىكنى كه در اثر بيمارى قلبى بسترى است، به بيمارستان قلب رفتم. همسر و فرزند و دامادش هم بودند؛ حالشان بد نيست. خبر رسيد آقاى [محمد] محمدیگيلانى هم سكتهكرده و در بيمارستان جماران بسترى شده است.
خاطرات آیت الله هاشمی: به منزل همشيره طيبه رفتم. بستگان جمع شدند و احوالپرسىكرديم و نماز مغرب و عشا را خواندم. به منزل پدري هم سرى زدم. آنجا هم جمعى از مردم و بستگان جمع بودند و از مسجد بزرگ كه در محل حسينيهاى كه قبل از انقلاب، خود من ساخته بودم، در حال احداث است، بازديد كردم. جمعى از مردم اجتماع داشتند. با چند نفر از همبازىهاى دوران كودكى صحبت كردم؛ پير شدهاند.