arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۱۸۱۲۱
تاریخ انتشار: ۰۹ : ۲۱ - ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰
سفرنامه عباس مسعودی به شوروی، «پشت پرده آهنین چه دیدم؟»؛

قسمت ۱۴/ فردی که در خیابان راه می‌رود، همه چیزش مربوط به دولت است

یک فردی که در خیابان راه می‌رود وقتی در اوضاع و احولاش دقیق می‌شوید می‌بینید همه چیزش مربوط به دولت است، کارش را دولت معین می‌کند، حقوقش روی استعداد و لیاقت از طرف دولت تشخیص داده می‌شود، منزلش را دولت می‌دهد، کفش و کلاه و خوراک و پوشاک و مبل و اثاثیه منزلش را از دولت می‌خرد، تفریحاتش هم مثل تئاتر و سینما از طرف دولت است و از همه این‌ها که بگذریم اعمال و رفتارش هم تحت نظر مستقیم دولت قرار می‌گیرد زیرا کوچک‌ترین تخطی که از او ناشی شود مورد بازخواست و مواخذه شدید قرار می‌گیرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ رئیس دانشکده حقوق خطاب به پاکستانی‌ها و ایرانی‌ها گفت: «آقایان پرسش‌ها را به بعد از توضیحات من محول دارید زیرا ممکن است ضمن اظهارات من خیلی از مسائل برای شما روشن شود.» سپس گفت:

در دانشگاه مسکو ۵۲ ملیت که همه از جمهوری‌های شوروی آمده‌اند درس می‌خوانند. دانشگاه کنونی گنجایش نگاهداری شبانه‌روزی ندارد لکن بسیاری از جمهوری‌های دوردست که شاگرد به مسکو می‌فرستند مثل ازبکستان و گرجستان و قزاقستان محل‌های جداگانه دارند که جزو شبانه‌روزی مخصوص دانشگاه می‌باشد. باید دانست که قبل از انقلاب اکتبر در خاک شوروی ۸ دانشگاه وجود داشت و حالا ۳۳ دانشگاه وجود دارد. در دانشگاه دانشجویان از دولت حقوق می‌گیرند، یعنی با شرایط مسابقه‌ای که داریم و از میان داوطلبان دست‌چین می‌کنیم، آن‌ها که قبول می‌شوند به محض وصول به دانشگاه برای زندگی و معیشت خود حقوق می‌گیرند که کمترین حقوق ۲۵۰ منات و بیش‌ترین آن ۵۵۰ منات است که هرچه بالا می‌رود به حقوق مزبور افزوده می‌شود و فراموش نباید کرد که اگر کسی خوب درس نخواند حقوقش قطع می‌شود و بدیهی است زندگی او به کلی مختل می‌گردد و ما در تمام دانشگاه پنج درصد این قسم شاگرد در هر موقع بیش‌تر نداریم که ناچار فورا خود را اصلاح می‌کنند و در واقع همیشه ۹۵ درصد شاگردان حقوق دولتی می‌گیرند و پنج درصد ممکن است تنبل پیدا شود. در شوروی نمره پنج بهترین نمره است و ما همیشه بیش از یک درصد شاگردی که دارای نمره ۲ باشد پیدا نمی‌کنیم. شاگردان وحشت آن را دارند که به واسطه قطع حقوق در تنگنای زندگی بیفتند و برعکس اگر شاگردی پیوسته نمره ۵ دارا شود ۲۵ درصد هم اضافه حقوق خواهد گرفت.

در این عمارت دانشکده حقوق چهار هزار نفر در رشته‌های مختلف درس می‌خوانند و باید دانست که اصولا دانشگاه کنونی گنجایش قبول شاگرد از این بیش‌تر را ندارد و داوطلب هر سال خیلی زیاد است که ما عده کمی را می‌پذیریم اما اطلاع یافته‌اید که نقشه وسیعی برای دانشگاه مسکو طرح شده که در حقیقت شهر تازه‌ای در بهترین نقطه مسکو ساخته می‌شود.

رئیس دانشکده حقوق خود را کنار کشید و در پشت سرِ خود تابلوی بزرگی که نقشه دانشگاه جدید مسکو در آن طرح شده بود نشان داد و گفت: «ببینید این بنای عظیم در دست ساختمان است که شامل ۲۸ عمارت چندین طبقه خواهد بود که بزرگ‌ترین آن ۳۲ طبقه و مخصوص لابراتوار می‌باشد. ارتفاع این آسمان‌خراش مرکزی دانشگاه مسکو ۲۳۹ متر است. پس از آن‌که ساختمان دانشگاه در محوطه‌ای که ۲۵۰ هکتار زمین است پایان یافت شعبه‌های هنری در این‌جا می‌ماند و سایر قسمت‌ها به آن‌جا منتقل می‌شود.»

رئیس دانشکده حقوق خیلی علاقه داشت جزئیات این ساختمان بزرگ را شرح دهد و می‌گفت: «هرکس در عمارت جدید دانشگاه به سر می‌برد مجهزترین وسایل امروز را خواهد داشت» و از باغ نباتات و طول لوله‌هایی را که در این ساختمان به کار رفته اطلاعات می‌داد و ۲۵۰۰ کیلومتر طول لوله‌ها را ذکر می‌کرد و می‌گفت: «شش هزار دانشجو می‌توانند شبانه‌روزی شوند و هر دانشجو یک اتاق که دارای تمام وسایل است داشته باشد. به علاوه برای روسای دانشکده و معلمین منزل ساخته خواهد شد» و پشت سر هم در پیرامون ساختمان جدید صحبت می‌کرد و حتی از مقدار در و پنجره آن اعداد و ارقام می‌داد.

من در قیافه همه آثار خستگی دیدم، همه زیر لب چیزی می‌گفتند و انتظار آن را می‌کشیدند که توضیحات رئیس دانشکده در اطراف ساختمان جدید دانشگاه خاتمه یابد و سوالات را شروع کنند بالاخره یکی از حضار سخنان او را قطع کرد و گفت: «ما در نظر داریم ساختمان بزرگ دانشگاه را فردا تماشا کنیم و از نزدیک به وضعیت آن‌جا آشنا خواهیم شد.»

و رئیس دانشکده آخرین قسمت توضیحات خود را در باب عمارت جدید دانشگاه با این چند جمله پایان داد: «بسیار خوب آقایان! فردا در ضمن بازدید ملاحظه خواهند کرد که ۲۴ ساعت شبانه‌روز برای ساختن دانشگاه کار می‌شود، یعنی هر ۸ ساعت به ۸ ساعت دسته‌های ده هزار نفری عمله و بنا و کارگر و مهندس عوض می‌شوند و به این ترتیب ۳ دسته شبانه‌روز مرکب از سی هزار نفر کار می‌کنند و هشتاد وزارت‌خانه در کار ساختمانی دانشگاه همکاری می‌کنند.»

باید توضیح داده شود که در اتحاد شوروی وزارت‌خانه‌ها از هشتاد متجاوز است و دلیلش هم واضح می‌باشد زیرا تمام کارها مربوط به دولت است و هیچ کاری از کوچک و بزرگ پیدا نمی‌شود که دست دولت در آن داخل نباشد و این قسمت تمرکز درست مخالف طرزی است که در آمریکا و سایر کشورهای جهان وجود دارد، چه در آمریکا کمتر کاری را می‌توان یافت که دست دولت در آن داخل باشد بلکه تمام امور کلی و جزئی به دست مردم و شرکت‌هایی مرکب از خود مردم اداره می‌شود. در بیش‌تر ممالک نیز همین‌طور است ولی در کشور شوروی همه کار و همه چیز مرکزیت داده شده و به همین جهت است که احتیاج به وزارت‌خانه‌های متعدد دارند که گویا از هشتاد و شش متجاوز است و هر وزارت‌خانه یک رشته از امور مادی و اقتصادی و اجتماعی و کشاورزی کشور را بر عهده دارد که مستقلا تحت نظر وزیر انجام وظیفه می‌نماید، مثلا وزارتی مخصوص گوشت وجود دارد، وزارت‌خانه‌های مختلف برای هر یک از مواد خواربار، وزارت کفش و کلاه و پوشاک، وزارت منسوجات، وزارت تربیت حیوانات، وزارت جنگل‌ها، وزارت معادن، وزارت مصالح ساختمانی و غیره و خلاصه برای هر امری از امور زندگی عمومی یک وزارت‌خانه و وزیر مخصوص با اختیارات کامل وجود دارد که البته در صدر این وزارت‌خانه‌ها وزیران جنگ، صنایع و تجارت قرار دارد. این وزارت‌خانه‌ها امور جزئی و کلی دویست میلیون نفوس را در خاک پهناور اتحاد جماهیر شوروی آن‌طور اداره می‌کنند که انسان گیج و مبهوت می‌گردد، زیرا یک فردی که در خیابان راه می‌رود وقتی در اوضاع و احولاش دقیق می‌شوید می‌بینید همه چیزش مربوط به دولت است، کارش را دولت معین می‌کند، حقوقش روی استعداد و لیاقت از طرف دولت تشخیص داده می‌شود، منزلش را دولت می‌دهد، کفش و کلاه و خوراک و پوشاک و مبل و اثاثیه منزلش را از دولت می‌خرد، تفریحاتش هم مثل تئاتر و سینما از طرف دولت است و از همه این‌ها که بگذریم اعمال و رفتارش هم تحت نظر مستقیم دولت قرار می‌گیرد زیرا کوچک‌ترین تخطی که از او ناشی شود مورد بازخواست و مواخذه شدید قرار می‌گیرد و بالاخره طوری تشکیلات اداری این کشور منظم و دقیق است که در ماه می‌تواند ده‌ها میلیارد منات را با نظم و ترتیب بین دویست میلیون نفر پخش کند و از دست دیگر از مردم پس بگیرد و جمع‌آوری نماید و از این گردش کاغذ، محصولاتی به دست آورد و صنایعی ساخته شود که دنیا را متحیر و نگران سازد. حالا متوجه شدید که چرا این همه وزارت‌خانه در اتحاد شوروی وجود دارد؟!

رئیس دانشکده آمادگی خود را برای جواب اعلام داشت و در پاسخ این سوال که «استادان و پروفسورها و روسای دانشکده‌ها چگونه انتخاب می‌شوند؟» گفت: «دانشگاه مسکو اکنون دو هزار پروفسور و استاد و دانشیار و دبیر دارد که در عمارت جدید دانشگاه عده آن‌ها افزایش خواهد یافت و تسهیلاتی از لحاظ مسکن برای آن‌ها در دانشگاه فراهم آمده یعنی شصت آپارتمان به منظور سکونت معلمین آماده می‌شود، اما رئیس دانشگاه مستقیما از طرف دولت انتخاب می‌شود پرفسورها با مسابقه از طرف وزارت مربوطه انتخاب می‌شوند و بهترین آن‌ها به سمت ریاست شعبه برگزیده می‌شود. برنامه دانشکده از طرف رئیس شعبه و رئیس فاکولته و بعد رئیس کل دانشگاه تنظیم و پیشنهاد می‌گردد.»

- حقوق هر یک چیست و ساعات کار آن‌ها چقدر است؟

رئیس دانشکده گفت: هر پروفسور (استاد) در سال از پانصد تا پانصد و چهل ساعت درس می‌دهد. دانشیار تا ششصد ساعت در سال کار می‌کند و دبیر سالیانه هفتصد ساعت باید درس بدهد. اما حقوق استاد (پروفسور) در هر ماه شش هزار منات است. دانشیار سه هزار و دویست و دبیر از ۱۳۵۰ تا ۱۷۵۰ منات حقوق می‌گیرد و هر پروفسور و دانشیار و دبیر می‌تواند علاوه بر تدریس در جای دیگر هم کار کند، ولی بیش از نصف ساعات کار تدریس را نمی‌تواند در جای دیگر مشغول باشد.

- دانشگاه شورای عالی دارد یا خیر و چند کرسی استادی دارید؟

- باید دانست که دوره دانشگاه پنج سال است و در دانشگاه شورای عالی وجود دارد که از استادان و روسای شعبه‌ها تشکیل می‌شود و مسائل علمی در این شورا تحت مطالعه درمی‌آید و طرق حل آن جست‌وجو می‌شود و شعب مختلف دانشگاه تحت نظر این شورا قرار دارد. به علاوه رئیس یک شبعه می‌تواند در عین این‌که ریاست شعبه را دارد معاون رئیس دانشگاه هم باشد. صد و هشتاد کرسی استادی در ۱۱ شعبه دانشگاه وجود دارد.

- آیا از محصلین کرایه اتاق هم گرفته می‌شود؟

- بله، هر محصلی که به او اتاق داده شود هر ماه باید ۱۵ منات بابت کرایه اتاق به دانشگاه بپردازد زیرا او از دولت حقوق می‌گیرد و حقوق برای مخارج زندگی‌اش داده می‌شود. او مختار است در خارج از دانشگاه یا در دانشگاه زندگی کند ولی در عین حال مسکن در دانشگاه در درجه اول به کسانی که از خارج و از نقاط مختلف اتحاد شوروی می‌آیند داده می‌شود.

- آیا از کشورهای خارج محصل در دانشگاه قبول می‌کنید؟

- چرا، هر دولتی که بخواهد محصل بفرستد می‌تواند داخل مذاکره شود و ترتیب آن را بدهد چنان‌چه اخیرا فرانسوی‌ها مراجعه کردند و خواستند که ما هم متقابلا محصل به دانشگاه‌های فرانسه بفرستیم و جواب مساعد داده شد و بنابراین می‌توانیم محصل بگیریم و محصل متقابلا بدهیم.

آخرین سوالی که از رئیس دانشکده حقوق شد این بود که «آیا تحصیلات عالیه منحصر به همین دانشگاه است یا مدارس و موسسات دیگری هم وجود دارد؟»

گفت: مدارس عالی حرفه‌ای و صنعتی در کشور اتحاد جماهیر شوروی بسیار است که پیش از انقلاب عده آن ۹۱ مدرسه و انستیتو بود که در آن‌ها ۱۱۲ هزار نفر تحصیل حرف و صنایع و علوم مختلف می‌نمودند و حالا ۸۹۰ موسسه علمی و صنعتی در خاک شوروی است که یک میلیون و ۳۵۰ هزار نفر درس می‌خوانند و در خود مسکو ۲۶۰ هزار دانشجو است که در واقع یک‌پنجم تمام دانشجویان این‌گونه مدارس عالی حرفه‌ای و علمی را تشکیل می‌دهد.

وقتی خواستیم جلسه را ختم کنیم و به بازدید عمارت دانشکده بپردازیم هنوز پاکستانی‌ها از کتابخانه و عده کتاب دانشگاه می‌پرسیدند که رئیس دانشکده گفت: «سه میلیون و نیم کتاب در دانشگاه داریم.»

ما اتاق دفتر رئیس را پس از آن‌که چند عکس با پرفسورهای زبان فارسی و رئیس دانشکده برداشتیم ترک نمودیم ولی دیگر کسی را یارای آن نبود که به بازدید کلاس‌های دانشکده و کتابخانه و سایر قسمت‌ها برود و بنابراین بازدید ما از دانشکده حقوق محدود به اتاق ریاست گردید!

 

منبع: اطلاعات؛ دوشنبه ۲۲ اردی‌بهشت ۱۳۳۱، صص ۱ و ۷.

نظرات بینندگان