پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح با میرزا حسینخان رفتیم کلیسای نتردام. چون یکشنبه و عید فصح است خیلی جمعیت بود. تقریبا کلیسا پر بود و مشغول عبادت بودند. بعد برگشته رفتیم به براسری اونیورسل غذا خوردیم. میرزا حسینخان رفت به تئاتر فرانسه برای دیدن «هرنانی». من چون دیده بودم نرفتم و آمدم منزل مشغول مطالعه شدم.
عصر مهامالسلطنه از لندن آمد و گفت: «نصرتالدوله [وزیر خارجه] و سایرین روز پنجشنبه خواهند آمد.» معلوم شد نصرتالدوله لرد کرزن را ندیده و روز چهارشنبه خواهد دید. در هر حال کاغذی به من نوشته بود و یک کاغذ رسمی و یک کاغذ خصوصی به نظر آقا و یک کاغذ به کتابچیخان. نظر آقا را چون قبلا خواسته بودیم آمد و کاغذها را به او دادیم. راجع بود به مسئله ممتازالسلطنه و بعضی حرفها که میبایست به رئیس تشریفات بزند برای رفع شبهات. کاغذی هم بوده است برای ممتازالسلطنه که جوف پاکت نبود. معلوم شد فراموش شده است. همچنین کاغذی خصوصی که به من نوشته بوده است برای اینکه جهت ممتازالسلطنه بخوانم.
باری بعد از این کارها با مهامالسلطنه رفتیم به انتظامالملک تلگراف کرده که کاغذها فراموش شده. بعد من و میرزا حسینخان رفتیم در گریفون شام خورده، قدری راه رفتیم و برگشتیم.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: بنیاد موقوفات دکتر افشار و سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۳۵۴ و ۳۵۵.