پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح میرزا محمدخان آمد قدری صحبت کردیم. بعد رفتم به هوتل موریس. کتابچی و نظر آقا و میرزا حسینخان بودند. معلوم شد دیروز که از طرف نصرتالدوله [وزیر خارجه] در روزنامهها نوشته شده که ممتازالسلطنه [وزیرمختار ایران در پاریس] معزول است امروز در روزنامه نوشته شده است ابلاغ معتبر از طرف دولت ایران به فرانسه در این باب نشده و باید از مجرای وزیرمختار فرانسه که در نزد دولت مشروطه مستقل ایران ماموریت دارد خبر برسد. یعنی نصرتالدوله حرفش رسمیت ندارد. گفتیم از طرف ما اقدامی در این باب نباید بشود و قدری با کتابچی صحبت کردیم و گفت اوضاع طهران مشکل است و بین سفارت فرانسه و آمریکا با سفارت انگلیس کدورت است و باید نصرتالدوله در این باب اقدام کند.
باری ناهار در هوتل رژینا خوردیم و رفتیم به تئاتر سارا برنار که «آتالی» را بازی میکنند و خود سارا برنار آتالی میشود. خیلی خوب بازی کردند، دخترهایی که سرود میخوانند و موزیک آن خیلی باحال بود. اما از همه بدیعتر بازی کردن سارا برنار بود که هشتاد سال دارد و دندانش مصنوعی است و پا ندارد و با تخت او را میآوردند و میبردند. معذلک صدای خوب و تکلم شمرده و حرکات صحیح دارد. تحسین و تمجیدی که نسبت به او دیدم نسبت به هیچکس ندیده بودم. مردم قیامت کردند، گلها برای او ریختند و عکس او را فیالمجلس برداشتند.
بعد از تئاتر آمدیم به هوتل موریس. خواستیم تلگرافی به نصرتالدوله بکنیم عمل رمز ناقص بود. کاغذ نوشتم و لزوم حصول مقصود را در باب قرارداد خاطرنشان او کردم. بعد با میرزا حسینخان رفته شام خوردیم و گردش مختصری کرده مراجعت کردیم.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: بنیاد موقوفات دکتر افشار و سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۳۵۲ و ۳۵۳.