پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
صبح به اداره مکانو رفتم و یک جعبه به نود و دو سه فرانک خریدم و به ملاقات مادام رو رفته ظهر مراجعت و بعدازظهر مشغول کار شدم. شیبانی اینجا آمد و در کار خودش کسب تکلیف میکرد. گفتم باید منتظر نصرتالدوله [وزیر خارجه جدید]باشد. بعد مسیو رنار آمد. پایین رفته به پذیرایی او مشغول شدم. علیقلیخان و پسرش هم آمدند. پسرش به آمریکا میرود. برای وداع آمده بود. ممتازالسلطنه [وزیرمختار ایران در فرانسه]هم آمد. صحبت از قرارداد جدید بود و مسافرت شاه و حرفهایی که در مجلس مبعوثان زده شده و چیزهایی که در روزنامهها نوشته شده و اینکه شاه چه خواهد کرد. در هر حال شاه وارد سوئیس شده یک دسته از همراهانش قبل از خودش آمدهاند که از جمله شهابالدوله است و مجموعا بیست نفرند.
بعد از رفتن آنها امیرخان آمد و به اتفاق او و انتظامالملک رفتیم به دکان ساعتفروشی که ممتازالسلطنه سراغ دارد، چند قاب ساعت اختیار کردیم و تا چهار پنج روز دیگر بنا شد بدهند. ساعتها بالنسبه ارزان تمام شد. بعد گردش کرده موقع شام در یک مهمانخانه در شانزلیزه رفتیم و بعد به سینما تماشا کرده وقت خواب مراجعت نمودیم.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۲۰۹-۲۱۰.