خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
بعد از نماز صبح تا ساعت ده بقيه كارها انجام شد. داماد، فرزند و پسر برادر آيتالله [سيدابوالقاسم] خويى، براى تشكر از اقدامات من آمدند و توضيحاتى دربارة شهريه و مراكز اسلامى كه توسط آقاى خويى در عراق و لندن و هند و ايران و... تأسيس شده و وضع خانواده و وكلا و... دادند. از اينكه بانكها بعد از فوت ايشان، اجازه برداشت از حسابهاى متعلق به ايشان را نمىدهند، استمداد كردند. اين حسابهاي بانكي، بهنام نمايندگانشان در تهران، اصفهان و مشهد است.
موضوع را از دكتر [محمدحسين] عادلى، [رييس بانك مركزي] پرسيدم؛ معلوم شد حسابها مسدود نشده است و مىتوانند برداشت كنند، فقط دو سه روزى براى اطلاع از موجودى حسابها كه به دستور رهبرى اقدام شده است، چكها را نپذيرفتهاند. به آنها گفتم مىتوانند برداشت كنند. مدعى بودند، بيشتر پولها از خارج به ايران مىآيد. تقريباً ماهيانه فقط حدود پانزده ميليون تومان دريافت داشتهاند. بنا دارند تا چند ماهى شهريه آقاى خويى را كه حدود سه هزار تومان به هر طلبه است، بپردازند.
آقاى [مرتضي] ميرباقرى، [دبير شوراي عالي جوانان] آمد. نظرات و برنامهاش را براى شوراى عالى جوانان توضيح داد؛ بد نيست. خياط جهت گرفتن اندازه براى دوخت پيراهن آمد. مجمع تشخيص مصلحت جلسه داشت. دستور ناتمام جلسه قبل را داشتيم كه باز هم تمام نشد. سلمانى براى اصلاح آمد .
عصر براى اولين بار از استخر كوچك در زيرزمين دفتر استفاده كردم؛ خوب است. كارها را انجام دادم و به خانه آمدم. آقاى ولايتى تلفنى براى سفر به اندونزى خداحافظى و كسب نظر كرد. از دفتر خبر دادند كه بمبى در قبرستان بهشتزهرا منفجر شده؛ يك نفر را كشته و چند نفر را مجروح كرده است.
سال ۱۳۷۲
در خانه بودم. كار زيادى براى انجام آورده بودم كه عمده وقت را گرفت. بچهها ظهر میهمان آشيخ حسين در خارج شهر بودند. من تنها ناهار خوردم. هنگام شكستن پسته، يكى از دندانهاى پُركرده شكست و خالى شد؛ به زحمت افتادم.
سال ۱۳۷۳
با سردبير روزنامه فيگارو فرانسه مصاحبه داشتم. حدود دو ساعت طول كشيد. سپس از گروه معارف قرآن قم آمدند. در مورد كيفيت انتخاب عناوين تفسير راهنما مذاكره كرديم. ايراداتى به كارشان داشتم، براى توضيح آمدند؛ ولى قانعكننده نبود. قرار شد يك جلسه ديگر داشته باشيم.
عصر آقاى [محمدحسن] رحيميان از بنياد شهيد آمد و گزارش كار داد. راجع به تأمين مسكن و تحصيل و واگذارى اسناد خانهها به خانوادههاى شهدا گفت. از سياست قطع كمكهاى جنبى اظهار رضايت كرد.
آقايان [حسین] محلوجى و [مصطفی] هاشمىطبا آمدند و براى تقويت ورزش قهرمانى استمداد كردند. براى جواب سعودىها، با آیتالله خامنهاى در مشهد، تلفنى صحبت كردم.
سر شب به عيادت آقاى [سیدعبدالکریم] موسوى اردبيلى در منزلش رفتيم؛ رو به بهبودى است. يك دست و يك پايش، تحرك و توان درستى ندارد. از كمكى كه براى سفرش به آلمان كرده بوديم، ممنون بود. آنجا هم معالجات ايران را تأييد كرده بودند. چيزى اضافه نشده بود.
سال ۱۳۷۴
در گزارشها، مسایل عراق هنوز مورد توجه است. ستاد تنظيم بازار جلسه داشت. درباره ورود اتومبيلهاي زيادي كه در گمرك جمع شده و صاحبان آنها، حاضر به مرجوع كردن نيستند، بحث ناتمام داشتيم. سهميه ارزي صنايع را اضافه كرديم و گزارش عملكرد سازمان تعزيرات حکومتی و بازرسي و گزارش مصرف سهميههاي ارزي صادراتي را استماع كرديم.
عصر در جلسه هیأت دولت، آیيننامه بيمه درماني را تصويب كرديم. قرار شد روحانيت، دانشجويان و سربازان، بيمه مجاني شوند. ساخت نيروگاه كرمان توسط گلزار به صورت B.O.T تصويب شد.
شب آیت الله خامنهاي میهمانم بودند. امروز از مشهد با قطار مراجعت كردهاند. با قطار هم رفته بودند. 25 روز آنجا بودند و خيلي راضياند. دربارة حوادث عراق مذاكره كرديم. نظر ايشان اين است كه حسینكامل ، براي مسایل شخصي و نجات از سرنوشتي كه فكر ميكنند، دير يا زود سران رژيم عراق خواهند داشت، در رفته و ديگران از اين موقعيت استفاده ميكنند. توافق داشتيم كه نبايد در اين شرايط، در اين خصوص سرمايهگذاري كنيم و به تناسب شرايط و پيشامدها تصميم بگيريم.
در مورد اظهارات آقاي [احمد] جنتي كه آتش زدن كتابخانهاي [=کتابفروشی مرغآمین] را تأييد كرده بود، هر دو اتفاق نظر داشتيم که مضر است و بايد به نحوي جبران شود. در مورد انتخابات مجلس هم بحث شد و موضعشان در خصوص مقابله به مثل با آلمان را تأييدكردند و از استاندارخراسان و پيشرفتهاي مشهد و رونق استان، اظهاررضايت كردند.
سال ۱۳۷۵
آقاى [غلامرضا] فروزش، [وزیر جهادسازندگی] آمد. گزارش سفر به كشورهاى آفريقايى، مالى، چاد، گامبيا، ساحل عاج و نيجريه و برنامه همكارى با آنها را داد كه نياز به اعتبار دارد. گفتم در جلسه هیأت دولت مطرح كنند. آقاى [غلامرضا] انصارى، كاردارمان در لندن آمد. پيشنهاد مماشات با انگليس و اروپا دارد. گفت به نظر مىرسد، تشنج با آمريكا به نقطه انفجارى رسيده و بايد سعىكنيم داغتر شدن را به تأخير بيندازيم.
آقايان عبدالله نورى، مجيد انصارى و حسين مرعشى آمدند. ضمن نگرانى از آينده كشور، اصرار بر پذيرش من، براى تجديد دوره جديد مسئوليت رياست جمهورى داشتند كه نپذيرفتم، ولى گفتند نظرشان را اعلان خواهند كرد.
آقاى [جعفرقلی] راهب، نماينده تنكابن و رامسر آمد. ضمن اصرار بر مسافرت من، براى كارهاى زيادى استمداد كرد. آقاى [حمید] ميرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه] آمد. اظهارنگرانى كرد، از كم آمدن بودجه در سال جارى به خاطر تصويب پرداختهاى زياد به كاركنان دولت كه رقمى بالغ بر چهارصد ميليارد تومان اضافى را تحميل كرده است و براى بودجه سال آينده كسب نظر كرد.
عصر آقاى [یحیی] آلاسحاق و آقاى [محمد] نهاوندى آمدند. گزارش پيشرفت در مذاكرات گات [= موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت] و مخالفت آمريكا را دادند و براى سفر به سوريه كسب نظر كردند. شوراى اقتصاد جلسه داشت؛ با چند مصوبه در سرمايهگذارى بيشتر شركتهاى دولتى در توسعه. تا ساعت نُه شب، كارها را انجام دادم و به خانه آمدم.
سال ۱۳۷۶
جمعى از گروه پژوهشهاى اسلامى دانشگاه [= جامعه اسلامی پژوهشگران] آمدند. كار خودشان را گزارش دادند و اظهار آمادگى به همكارى با مركز تحقيقات استراتژيك نمودند. از من هم استمداد كردند و گفتند هزار عضو دارند.
آقاى نقوى، حاكم شرع دادگاه قم آمد. اهل پاكستان است. خواست بيشتر به شيعيان پاكستان برسيم. از كشتار شيعيان اظهار نگرانى كرد. از تركيب شوراى بيست نفره كه اخيراً با پيشنهاد وزارت امورخارجه و تأييد رهبرى، براى شيعيان پاكستان تشكيل شده، انتقاد داشت.
آقاى پويا، مدير روزنامه نداى وقت پاكستان آمد. براى روزنامهاش كمك خواست و گفت به نفع خانم بوتو و عليه دولت نوازشريف تبليغ مىكند. گفتم نمىخواهيم در امور داخلى پاكستان دخالت كنيم.
عصر مصاحبه طولانى با خانم اليسون [بارتل، سردبیر نشریه بینالمللی صنعت آب و برق]، دربارة برنامههاى سدسازى در ايران داشتم. خبرنگار مجله تخصصى سد است كه در انگليس منتشر مىشود و به 164 كشور مىرود. از سدهاى كرخه و كارون و شهیدرجایى بازديد كرده و تحت تأثير پيشرفت و وسعت صنايع سدسازى در ايران شده است.
آقاى [اکبر] تركان آمد. براى كار در مركز تحقيقات استراتژیک مذاكره داشتيم. پيشنهاد تحقيق دربارة مديريت مؤثر براى شركتهاى دولتى داد. با فاطى تلفنى صحبت كردم. خواست سفر خانمهایى از آمريكا را لغو نكنيم. میهمان انجمن همبستگى زنان هستند.