قاسم عزالدین در المیادین نوشت: به نظر میرسد تعهد رئیس جمهور فرانسه برای توقف فروپاشی و انفجار در لبنان، نشان دهنده گرایش دولتهای غربی و دولت ترامپ است. اما ظاهرا روی تلاشهای حزب الله برای مقابله با فساد طبقه سیاسی و دولت حساب کرده است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: به گفته سفیر فرانسه در بیروت، مکرون قصد دارد تماسهایی با حزب الله داشته باشد، به این دلیل که فرانسه با وجود فشارهای آمریکا، بریتانیا و هم پیمانان اروپایی اش، مخالف قرار گرفتن حزب الله در لیست احزاب تروریست است، اما همزمان، مکرون اعلام کرده است که تلاش هایش در این زمینه را به ترامپ هم ابلاغ کرده و با اعتراض او مواجه نشده است.
بیشتر بخوانید:
فاجعه لبنان در پایتختش بیروت، باعث برانگیختن احساسات انسانی در ملتهایی میشود که به دنبال همبستگی و فریادرسی هستند. اما همزمان، فرصت مناسبی است برای منافع دولتهایی که در صدد استفاده از این فرصت انسانی برای گسترش نفوذ خود هستند. فرانسه هم در صدر این دولتهایی است که قصد دارد آنچه را در لبنان و سوریه از دست داده، در لبنان به دست آورد و ظاهرا در خاورمیانه کشور دیگری جز لبنان، برای توسعه نفوذ فرانسه باقی نمانده است.
درگیری جغرافیایی سیاسی در شرق دریای مدیترانه بین ترکیه و فرانسه، در شدیدترین مراحل خود قرار دارد، علاوه بر اینکه فرانسه نگران ورود چین به بندر بیروت است، بویژه پس از آنکه چین با مانع آمریکا و اسرائیل در بندر حیفا مواجه شد.
در همین رابطه، فرانسه با ترامپ و اماراتی تلاقی یافته است که به دنبال گسترش نفوذ خود در بنادر شرقی هستند. اما دلایل استراتژیک عمیقتر برای این تلاقیها، به شکست ترامپ در تکیه اش بر محاصره و شدیدترین تحریمها برای به تسلیم واداشتن ایران مربوط میشود. گذشته از اینکه رئیس جمهور آمریکا در وضع قوانینی برای اروپا، چین و روسیه در زمینه تعاملشان با ایران، موفق نبود.
تحریمهای ایالات متحده بیشتر باعث تعمیق روابط بین ایران و چینی شد که ارزش معاملات اقتصادی آنها به بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار میرسد. همچنین این تحریمها اروپا را به سمت مرحله تازهای از روابط با ایران سوق داده و باعث شد ترامپ هم به امضای توافق با ایران و کره شمالی، در صورت پیروزی در انتخابات، متعهد شود. در همین چارچوب، ترامپ آمادگی خود برای شرکت در کنفرانس پاریس با موضوع لبنان و کمک به آن را اعلام کرد.
رویاهای استراتژیک سیاسی در مورد آنچه دولتهای عربی «صلح برای شکوفایی» مینامند، به حال خود باقی میماند، اما به عقب باز میگردد، همانطور که در جریان توافق هستهای چنین شد. این دولتها اعتقادات راسخی دارند مبنی بر اینکه آزادی منابع مالی خارجی در سرمایه گذاری و تجارت آزاد و تجارت در بازارهای بین المللی، دیر یا زود موجب صلح با اسرائیل و تسلیم شدن تمام دولتها در برابر شروط بازار و موسسات بین المللی برای حمایت از استقرارشان میشود.
تحرکات مکرون و اشارههای آمریکا در مورد لبنان و منطقه، حاکی از آن است که غرب به مرحله پیش از خروج آمریکا از توافق هستهای بازگشته است و دلیل این بازگشت، تنگنای غرب در مورد نداشتن قدرت برای تاثیرگذاری در تحولات جامعه بین الملل است.
به طور کلی، تجارب تعامل غرب با ایران و حزب الله در طول ۴ دهه اخیر نشان میدهد آنچه در مورد برخی دولتها برای ورود به آغوش گرم غرب، برای تامین منافع آن صدق میکند، قابل انطباق بر ایران و مقاومت نیست.