سرویس تاریخ «انتخاب»: صبح شنبه دهم مرداد ۱۳۳۲ از طرف آیتالله کاشانی اعلامیهای مبنی بر تحریم رفراندوم انحلال مجلس هفدهم در اختیار روزنامهها قرار گرفت. این رفراندوم قرار بود دو روز بعد یعنی دوشنبه ۱۲ مرداد به دستور مصدق در تهران و اطراف و ۱۹ مرداد در شهرهای دیگر برگزار شود. در همان روز روزنامه اطلاعات گزارشی را مبنی بر فعالیت پنهانی نمایندگان اقلیت مجلس علیه رفراندوم منتشر کرد، فعالیتهایی که جدا از فعالیت آشکارای آنها در این زمینه، مثل اعلام جرم علیه دکتر مصدق و... بود، این بار خبرنگاران مطلع شده بودند که نمایندگان اقلیت مجلس شورای ملی در پی گرفتن اعلامیهای مشترک از مراجع عظام آن وقت یعنی آیتالله بروجردی، آیتالله کاشانی و آیتالله بهبهانی علیه رفراندوم هستند، که البته انتشار اعلامیه آیتالله کاشانی در همان روز نشان داد که نمایندگان اقلیت موفق نشده بودند، نظر مثبت آیتالله بروجردی و آیتالله بهبهانی را در این باره جلب کنند. متن گزارش روزنامه اطلاعات۱ درباره فعالیت پنهانی نمایندگان اقلیت علیه دکتر مصدق به این شرح بود:
اطلاعاتی که در زمینه فعالیت پنهانی اقلیت صبح امروز [شنبه دهم مرداد ۱۳۳۲] به دست ما رسید حکایت از این میکند که از چندی قبل عدهای از اعضای فراکسیون آزادی و نجات نهضت در صدد برآمدند که با تماس با حضرات آیات الله بروجردی و بهبهانی زمینهای فراهم آورند که اعلامیه مشترکی به امضای حضرت آیتالله بروجردی و آیات الله بهبهانی و کاشانی مبنی بر تحریم رفراندوم یک روز قبل از شروع اخذ آرا صادر شود و در واقع بدین وسیله سه شخصیت روحانی مذکور فتوای تحریم رفراندوم را بدهند. ناقل این خبر اظهار میداشت از یک هفته قبل چنین فکری در بین اعضای اقلیت مجلس پیدا شد و مدتی در پیرامون آن بحث و مطالعه گردید و سرانجام چند نفری مامور ملاقات با حضرات آیات الله بروجردی و بهبهانی شدند و دنباله این مذاکرات گویا هنوز هم ادامه داشته باشد ولی تا به حال به نتیجه قطعی نرسیده است.
در نحوه عمل اختلاف دارند
در ملاقاتی که صبح امروز [شنبه دهم مرداد ۱۳۳۲] در اطاق رئیس مجلس با آقای حائریزاده به عمل آمد این موضوع با لیدر اقلیت در میان گذاشته شد و به عنوان سوال از وی استفسار گردید: «این شایعه که امروز در مجلس انتشار یافته تا چه حد مقرون به صحت میباشد؟» آقای حائریزاده در قبال این سوال قدری تامل نمود و سپس اظهار داشت:
آنچه من اطلاع دارم چنین گفتوگویی در بین بوده است و شاید هنوز هم باشد. این حضرات در اصل قضیه با هم اختلاف نظر ندارند منتهی در نحوه عمل حرف است. حضرت آیتالله بروجردی اظهار میدارند: «من وارد در امور سیاسی نبودهام و کار من بحث و اظهار نظر در مسائل شرعی است اگر در این زمینه از من سوالی بشود حاضرم در حدود وظایف شرعی به آن جواب بدهم ولی قبل از سوال اظهارنظر در این مورد را مصلحت نمیدانم.»
حضرت آیتالله کاشانی عقیده دارند اکنون که کار به این مرحله رسیده و نخستوزیر قصد انجام منظور خود را دارد نبایستی ساکت نشست و برای جلوگیری از امر باید اظهار نظر نمود و فتوی داد و مردم را از این کار بر حذر داشت.
حضرت آیتآلله بهبهانی در قبال این پیشنهاد سه راه به نظرشان رسیده بود: اول اینکه اعلامیه مشترکی بدهند. دوم اینکه نمایندهای نزد نخستوزیر بفرستند و از او بخواهند که از این عمل منصرف شود، سوم اینکه مشاورین و نزدیکان دولت را بخواند و به آنها نصیحت کنند که از این کار منصرف شوند و گویا برای انتخاب یکی از این سه راه استخاره کرده بودند و شق سوم خوب آمده بود و دیشب بنده شنیدم که قصد دارند به نزدیکان نخستوزیر این موضوع را متذکر شوند.
پینوشت:
عکسی که برای این مطلب کار شده، از روزنامه «باختر امروز» مورخ همان روز است.