یک مستشرق صهیونیست با اشاره به مهیا بودن زمینه برای عادیسازی روابط با مصر و ریاض و رویکرد ولیعهد سعودی در اولویت دادن به منافع ریاض در برابر مسائل کلیدی و حساس جهان عرب، بر ضرورت استفاده از این فرصت به نفع تلآویو و اجرای طرح الحاق تاکید کرد.
به گزارش فارس، «شمریت مائیر» تحلیلگر صهیونیست در امور کشورهای عربی و سردبیر سابق وبگاه «المصدر» به عنوان یک مستشرق طی مصاحبهای درباره ضرورت تقویت عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و راهکارهای آن و اجرای طرح اشغالگری جدید موسوم به «طرح الحاق» در راستای اهداف تلآویو سخن گفت.
وی در گفتوگوی تفصیلی با روزنامه عبری زبان «مکور ریشون» که پایگاه خبری «عربی 21» آن را به عربی ترجمه کرده، تصریح کرد: اسرائیل روابط خوب و بینظیری با مصر و عربستان دارد. این به آن معنا نیست که آنها به اجرای طرح الحاق اهتمام میورزند یا در سکوت از آن حمایت خواهند کرد بلکه حتی علیه آن عمل میکنند اما به میزان صدبرابر کمتر از پیش!
دور نگه داشتن دستگاه امنیتی اسرائیل از طرح الحاق
مائیر که زمانی سردبیر وبگاه «المصدر» بود که اطلاعات و اخباری از اسرائیل با زبان عربی منتشر میکرد و از زمان خدمتش در یگان ۸۲۰۰ سرویس اطلاعات نظامی (امان)، یک کارشناس و متخصص در جهان عرب به شمار میرفت، میگوید: طرح الحاق به طور همزمان بیشترین مخالفت موثر را در میان راستگراها میبیند و این امر عرصه را برای مناقشه داخلی به صورت کامل در میان راستگراها فراهم میسازد، ضمن اینکه که چپها به شدت ضعیف هستند.
«ران درمر»، سفیر اسرائیل در واشنگتن، «دیوید فریدمن» سفیر آمریکا در تلآویو، «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر، «جرد کوشنر» مشاور و داماد «دونالد ترامپ »، تصمیم نهایی درباره طرح الحاق را اتخاذ کردند و این نخستین بار است که یک تحرک دراماتیک در اسرائیل با دور نگه داشتن تقریبا کامل سرویس امنیتی آن، در راستای یک طرح سیاسی سرنوشتساز صورت میگیرد.»
وی افزود: ژنرالهای اسرائیلی طرح الحاق را درک نمیکنند و در آن مشارکت نمیکنند و اساسا حاضر به نشستن دور یک میز درباره آن نیستند. وزارت خارجه نیز نقش فعالی در این امر ندارد. نهاد نظامی نیز که تا حد زیادی منزوی است.
ترامپ به دنبال منافع خود در طرح اشغال است
گرچه ترامپ کاملا درگیر طرح اشغال نیست و آن را عمیقا درک نمیکند و به صورت تاریخی وارد آن نمیشود و صرفا در جلسات توجیهی آن شرکت دارد اما پیامدهای آن را درک میکند و میداند که چگونه پایگاه حمایت انتخاباتی خود را راضی کند، اما بگذارید بگوییم که این طرح الحاق، اشتیاق شخصی او نیست.
این شرقشناس صهیونیست میگوید: ترامپ در طرح الحاق یک پنجره مصلحت و منفعت میبیند و در نحوه استفاده از این فرصتها معروف است. به ویژه که جهان عرب در سال جاری ۲۰۲۰ به سطحی ضعیف رسیده است و فلسطینیها در شکاف مزمن و فقدان رهبری متمرکز به سر میبرند و دچار نوعی فرسایش و بیتوجهی شدهاند.
محمد بن سلمان میگوید: اول، عربستان سعودی
وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی تلاش خود را بر روی رویکرد «اول، سعودی» به این معنا که اولویت عربستان سعودی و منافع آن است نه چیز دیگر، متمرکز میکند و اهمیتی برای تلاشهای جهان عرب، اتحادیه عرب، مشکل فلسطین و ..قائل نیست بلکه به دنبال تقویت توان و نیروی خود است.
اردن پیش از طرح الحاق نیز رابطه خوبی با اسرائیل نداشت
مائیر افزود: من دوست ندارم از جهان عرب یا واکنش عربی سخن بگویم. زیرا هر کشور در عمق منطقهای خود، دارای برنامههای ویژه خود است. با وجود آنکه اردن بیش از هر کشور دیگری علیه طرح الحاق فعالیت میکند اما روابط ما بسیار پیشتر با وجود نیازهای اقتصادی شدید اردنیها، خوب نبود. لذا طرح الحاق در صورت اجرا، احتمالا برای توافق صلح و روابط اقتصادی خسارات زیادی به همراه خواهد داشت.
وی توضیح داد: هیچکس از حمله نظامی اردن علیه اسرائیل سخن نمیگوید و اردنیها امکان لغو کامل توافق صلح را طرح نمیکنند، تنها میگویند که این توافق دیگر بیمفهوم خواهد شد. اما این توافقنامه، اکنون نیز تا حد زیادی بیمفهوم است.
احتمال کاهش سرعت اجرای طرح الحاق در صورت ریاستجمهوری بایدن
این تحلیلگر صهیونیست تصریح داد: طرح الحاق تلاش میکند تا ثبات منطقهای را از طریق دادن اجازه تشکیل کشور فلسطینی قابل حیات محقق سازد لذا کاملا روشن است که نگرانیهای شهرکنشینان بیپایه نیست. لذا اسرائیل باید به خوبی هزینه فایده را بررسی کند. پیشنهاد میکنم که تا زمان تحلیف رئیسجمهور جدید ایالات متحده در ژانویه ۲۰۲۱ منتظر بمانیم و در آن زمان همهچیز روشنتر خواهد شد. چه بسا در آن زمان ما با رئیسجمهور دیگری روبرو شویم و این امر موجب شود که شدت حرکت به سوی اجرای طرح الحاق را کاهش دهیم.
مائیر معتقد است: در صورت انتخاب جو بایدن به عنوان رئیسجمهور، اسرائیل همانگونه که با اوباما رفتار میکرد، رفتار خواهد کرد. هرچند که او در پایان به تعهدات تاریخی ایالات متحده به اسرائیل وفادار میماند اما طرح الحاق هنوز چیزی نیست که بایدن توانسته باشد آن را هضم کند.
ضرورت سرمایهگذاری بر روی شبکههای اجتماعی
وی در ادامه بر ضرورت خنثیسازی «مینها» در مسیر اجرای طرح اشغال جدید اسرائیل از جمله اصلاح موضع اردن، رسیدن کاخ سفید به اجماع داخلی اسرائیل، قرار دادن بنی گانتز در پروسه اجرای طرح تاکید کرد و گفت: به نظر میرسد با توجه به اینکه گانتز برای اردنیها به شدت مهم است، هر از گاهی در این راستا نیازمند یک توافق و اجماع در سطح داخلی اسرائیل باشد.
مائیر ادامه داد: عادیسازی باید از طبقات پایین آغاز شود. در جهان عرب کسانی هستند که با شوق از عادیسازی روابط سخن میگویند و آنها در حاشیه یا در پشت درهای بسته یا زیر زمین سخن نمیگویند. «ندیم قطیش» مجری برنامههای تلویزیونی لبنان، همواره از عادیسازی سخن میگوید. در رسانههای سعودی، سرمقالههایی با این مفهوم منتشر میشود و کاهش سطح تحریک و تنش علیه اسرائیل در رسانههای مصری نیز مشاهده میشود. این امر در شبکههای اجتماعی نیز احساس میشود و ما مقابل یک تحول بزرگ قرار داریم.
این مستشرق صهیونیستی توضیح داد که آن دسته از حکام عربی که به مشروعیت دموکراتیک تکیه ندارند، در قبال اسرائیل دارای انعطاف هستند. حکومتهای مصر و عربستان سعودی، به ویژه از زمانی که بن سلمان ولیعهد شده است، در حال نزدیک شدن به اسرائیل هستند. روابط تلآویو با ریاض و قاهره در امتحان انتقال سفارت آمریکا به قدس تقویت شد.
وی به صراحت گفت: ما با جوانان ۱۸ تا ۳۴ ساله عربی مواجهیم. با این فرض که آنها اکثریت ساکنان خاورمیانه هستند، اگر بتوانید الگوها و شیوههای فکری آنها را تغییر دهید، میتوانید بر روی کمیت و کیفیت اطلاعاتی که دریافت میکنند، رقابت کنید. یکی از قویترین ابزارهایی که در افکار عمومی جهان عرب تاثیر میگذارد، شبکههای اجتماعی است. چیزی که جنبش حماس در مقایسه با جنبش فتح، مهارت بیشتری در استفاده از آن دارد.زمانی که رهبران آنها میخواهند روزنامهنگاران را در جریان امری قرار دهند با خبرنگاران «توئیتر» سخن میگویند.
یک بررسی جدید از اندیشکده واشنگتن نشان میدهد که در سالهای اخیر مواضع دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس در قبال اسرائیل یک تغییر اساسی پیدا کرده است.