پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: در منزل ماندم. [ذوالفقار علی] بوتو استدعای شرفیابی کرده بود، موافقت فرمودند. آیتالله [احمد]خوانساری تلن کرد که «در قم برق نیست و مردم بیآب ماندهاند.» تلفنی عرض کردم. فرمودند: «فوری به دولت بگو.» به نخستوزیر [هویدا]تلفن کردم. گفت: «الان یک نفر آدم میفرستم.» گفتم: «آدم فرستادن چه فایده دارد؟ موضوع تشنگی و گرسنگی را نمیشود مثل سایر کارها ماستمالی کرد، اگر آب نباشد، آن هم در این گرما آدم میمیرد. برق را راه بیندازید.» قدری خجل شد. گفت: «البته، البته.»، ولی این حرفها نیست. کار از پایه خراب است. اکنون باز در تهران بیبرقی است، منجمله منزل خودم هر شب برق قطع میشود و ناچار یک موتور برق کوچک خریدهام که این دو سه روزه به کار بیفتند. گرچه از این کار خجلم که از همرنگی و همدردی مردم بیرون میآیم، ولی چاره ندارم؛ سیمهای تلفن فوری من به اتاقهای مختلف قطع میشود و گرفتارم. نخستوزیر هم گاهی با لباس دفاع ملی عکس تیراندازی خود را به روزنامهها میدهد. گاهی هم شهردار خرقان میشود و لباده مردم خرقان را به تن میکند. کار به حدی مسخره شده که از تصور خارج است. خیال نخستوزیر هم راحت است که کار کمیسیون شاهنشاهی برای نمایش اتوکریتیک است، نه تنبیه کسی. من گاهی از حوصله و بردباری و ملاحظات و دوراندیشی شاهنشاه محبوبم انگشت تحیر به دندان میگیرم. اما به هر حال یقین دارم که اشتباهی نمیکند و کار خودش را بلد است. مشکلات و محظورات او را که ما نمیدانیم. ولی میترسم یکدفعه امور از داخله بگسلد، ولی امیدوارم چنین چیزی پیش نیاید.
از اخبار مهم جهان موافقت بوتو با مخالفین برای تجدید انتخابات است. دیگر انتخابات اسپانیا پس از چهل سال که با آرامشی خاص برگزار شد. حزب طرفدار پادشاه و طرفدار اعتدال، متعلق به سوارز نخستوزیر ۴۴ ساله و عاقل آنجا اکثریت نسبی را برد، اما نه اکثریت قطعی. پس از از آن سوسیالیست کارگر، بعد کمونیستها (پس از چهل سال که قانونی شدند) و بعد فرانکیستها.
خبر مهم دیگر مخالفت سناتورهای آمریکا با کارتر رئیسجمهور در مورد خارج کردن ارتش آمریکا از کره جنوبی است. خیلی شدید هم به او اخطار کردند که رئیسجمهور حق این فضولیها را بدون مشورت با کنگره ندارد. چند روز پیش هم که به برنامه انرژی او مخالفت کلی کردند که او هم کنگره را ملامت و متهم نمود که آلت [دست]صنایع بزرگ است. الله اشغل الظالامین بالظالمین، یا یشغِلُ الحمقاء بالاحمقاء!
گزارش سفر یکی از رجال ناصری [اشاره به سفرنامه خراسان نوشته علینقی حکیمالممالک از رجال دوره ناصری] را به سیستان اینجا میگذارم. این حشمتالملک، پدربزرگ من، بالاخره یک خونی در رگهای من دارد که مرا این چند روزه از خوابیدن مانع آمده است. خداوند رحمتش کند که وطنش را از تنش عزیزتر میداشته و جان بر کف، آمده خدمتگذاری و جانبازی بوده است.