جیمز کراب تری در فارن پالسی نوشت: کشورها در اروپا و آسیا در حال بررسی ترتیبات ویژه دو جانبه برای کاهش محدودیت های مرزی هستند. نتیجه می تواند یک کره زمین در امتداد خطوط اپیدمیولوژیک باشد.
انگلیس و فرانسه اخیراً در مورد سیاست های تلخی که ممکن است با مقررات جدید مسافرتی مرتبط با کرونا ویروس همراه باشد، تردید داشتند، زیرا دو کشور قبل از بازگشایی برنامه ریزی شده مرزی، احکامی را به اجرا گذاشتند که برای هر دو طرف سودی نداشت.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه ی این مطلب آمده است: بریتانیا اعلام کرد که تمامی بازدیدکنندگان خارجی باید برای مدت دو هفته خودشان را قرنطینه کنند. در واقع این اقدام عقب نشینی از توافق معافیت فرانسوی ها بود. پاریس نیز به نوبه خود با تحمیل الزامات قرنطینه متقابل به این تصمیم لندن پاسخ داد. در بحبوحهی احکام تلافی جویانه، شرکت های هواپیمایی جهانی خواستار این موضوع شدند که سیاست های ملی از علم پیروی کند نه از سیاست.
بیشتر بخوانید:
برنامه هایی که به اصطلاح پل های هوایی و حباب های سفر نامیده می شوند، توافق نامه هایی بین کشورهایی هستند که به شهروندان اجازه می دهند بدون نیاز به قرنطینه از مرزها عبور کنند. این توافقات امید به از سرگیری سفرها و بازرگانی و گردشگری بین المللی را ایجاد می کنند. اما این تصمیمات در مورد از سر گیری مسافرت ها که بر اساس محافل بین المللی جداگانه شکل می گیرد، به جای تولید مجدد اتحاد میان دنیای تکه تکه شده، خطر ایجاد تقسیمات جدید را به وجود می آورد. به طور خاص، این امر شامل سه قدرت اصلی یعنی چین، اتحادیه اروپا و آمریکا می شود و در عین حال جهان را به دو دسته تقسیم می کند، یکی آنهایی که به خوبی بیماری را مدیریت کرده اند و دیگری کشورهایی که با آن دست و پنجه نرم می کنند.
با این حبابها، یک دستورالعمل ژئوپلیتیکی که امیدوارم موقت باشد، در امتداد خطوط اپیدمیولوژیک با پیامدهای پیچیده برای تجارت، جهانگردی و الگوهای سرمایه گذاری ایجاد می شود.
در حال حاضر، کاهش سفرهای جهانی بی سابقه است. حدود نیمی از پروازهای جهان زمینی شده و مسافرت ها به طور کلی 95٪ کاهش یافته اند. قبل از همه گیری، روزانه بیش از 2 میلیون مسافر هوایی در ایالات متحده جابجا می شدند. این تعداد اکنون به 100 هزار نفر نزدیک شده است. فرودگاه چانگی سنگاپور، یکی از شلوغ ترین فرودگاه های جهان، حدود 5 میلیون مسافر را در آوریل 2019 میزبانی کرد که بیش از 150 هزار نفر در روز بود. اما ماه گذشته، تعداد روزانهی مسافران به زیر 1000 نفر رسید. یکی از تخمین ها پیش بینی می کند که صنعت سفر تجاری در سال جاری، 820 میلیارد دلار از درآمدش را از دست بدهد.
در مقابل این خسارات شدید اقتصادی، ایده حباب های مسافرتی بسیار جذاب به نظر می رسد.
لیتوانی، لتونی و استونی نخستین کشورهایی بودند که ترتیبات این سفرها را در ماه مه آغاز و امکان حرکت آزاد برای شهروندان سه کشور عضو اتحادیه اروپا را فراهم کردند. در حالی که سفر در گسترهی بزرگتر محدود است. مقامات در مورد حباب مشابهی بین استرالیا و نیوزلند و همچنین شاید بین فرانسه، آلمان و اتریش در حال بحث هستند. با گذشت زمان، احتمالاً تعداد زیادی حباب کوچکتر پدیدار خواهد شد. به نوبه خود، این حباب ها می توانند به یکدیگر متصل شوند و مناطق آزاد بیشتری ایجاد کنند که امکان مسافرت نامحدود را فراهم می کند.
البته حتی در حباب ها نیز محدودیت هایی وجود دارد. کره جنوبی و چین در اوایل ماه مه یک مینی حباب برای مسافران تجاری باز کردند، اما در این چاچوب مسافران نیاز به ویزا و آزمایش بیماری های متعدد داشتند. سایر طرح های دو جانبه می توانند با دوره قرنطینه، برنامه های سفر از قبل ارسال شده یا اَپ های نظارت اجباری همراه باشند.
حباب های کامل سفر نیاز به تمهیدات پیچیده تری دارند. کشورهایی که امیدوار به تشکیل یک حباب مسافرتی هستند، احتمالاً باید به لحاظ شرایط همه گیری به یکدیگر شباهت داشته باشند. سپس آنها باید در زمینهی ایجاد قوانین مشابه، به اشتراک گذاری گسترده داده ها و همچنین بطور بالقوه در مورد نحوه کارکرد برنامه های مختلف ارتباطی ملی برای ارتباط برقرار کردن با یکدیگر، توافق کنند. همچنین آنان باید بدون اینکه حریم خصوصی شهروندان نقض شود، اطلاعات آنها را در اختیار طرف مقابل قرار دهند.
شرکای حباب باید به سیستم درمانی و سلامتی یکدیگر ایمان کافی داشته باشند تا قبول کنند که شیوع بیماری در یک کشور قبل از اینکه دوباره به دیگران سرایت کند، مهار خواهد شد. سرانجام باید گفت که حباب ها شکننده هستند.
مشکل این جاست که باید از خود بپرسیم، وقتی یک شیوع جدید رخ دهد، چه اتفاقی می افتد. همچنین چه زمانی قوانینی حاکم می شود که بار دیگر می توان مرزها را بست. اجرای این طرح ها برای کشورهایی مانند استرالیا و نیوزلند که موفق به کنترل شیوع بیماری شده اند، سخت خواهد بود. اما برای کشورهایی که سطوح مختلفی از بیماری را تجربه می کنند، مثل استرالیا و اندونزی، تقریبا غیرممکن به نظر می رسد.
حباب های مسافرتی واقعیت های ژئوپولتیکی مهمی را مطرح می کنند. به طور مثال، با بهبود اقتصادی چین، دسترسی به بازار گسترده این کشور جایزه ای برای سایر کشورهای آسیا است که مشتاقانه از سرمایه گذاری چینی ها استفاده و از گردشگران آن استقبال می کنند. توافق نامه های سفر دو جانبه باعث ایجاد اتحادهای ژئوپلیتیک موجود خواهد شد. به طور مثال، چین برخی از روابط مسافرتی با کره جنوبی را از سر گرفته است. این احتمال وجود دارد که به زودی با ژاپن نیز همین کار را انجام دهد. از سوی دیگر، مشارکت در حباب سفر باعث تقویت روابط نزدیک پکن با کشورهای جنوب شرقی آسیا خواهد شد.
سرانجام، اتحادیه اروپا نیز به احتمال زیاد با کشورهای عضو خود همکاری خواهد کرد تا قوانینی را تنظیم کنند در مورد اینکه کدام کشورها که با یکدیگر مرزهای مشترک ندارند، مسافرت را از سر بگیرند و تحت چه شرایطی این اتفاق بیفتد. اتحادیه اروپا این اقدامات را با تأکید بر این موضوع که عضویت در یک بلوک بزرگتر چه ارزشی دارد، انجام می دهد. کشورهای خارج از اتحادیه همچون انگلیس، احتمالاً خود را در موقعیت ضعیفی برای مقاومت در برابر این قوانین می بییند. با توجه به اهمیتی که دسترسی به بازار وسیع اتحادیه اروپا دارد.
اتفاق مشابهی ممکن است در مورد همسایگان ایالات متحده رخ دهد که در ماه مارس مرزهایشان با بسیاری از کشورهای جهان بسته شده است. اگرچه ایالات متحده در حال نبرد با همه گیری است، اما اکثرا مرزهای خود را با همسایگانش باز نگه داشته است. اگرچه در ماه مارس پروازها از اروپا و تعداد انگشت شماری از کشورهای دیگر از جمله برزیل که اخیراً به این لیست اضافه شده است، ممنوع اعلام شد. با توجه به شدت مداوم شیوع بیماری در آمریكا و نارسایی های سیاست های مرتبط با این موضوع، موضع رئیس جمهور دونالد ترامپ در مذاكرات مربوط به سفرهای آینده ضعیف تر از كشورهایی مانند چین خواهد بود كه نزدیك به شکست دادن این بیماری است. اما اندازه اقتصاد ایالات متحده و اهمیت شهروندان این کشور به لحاظ گردشگری برای کشورهای دیگر به ویژه کشورهای نزدیک آمریکا در آمریکای لاتین اهمیت قابل توجهی خواهد داشت. ترامپ به احتمال زیاد خواستار بازگشایی متقابل سفر آمریکایی ها به هر کشوری است که به دنبال آزادی مسافرت به ایالات متحده هستند. این موضوع، به طور بالقوه زمینه را برای ایجاد اختلافات دیپلماتیک بیشتر بین واشنگتن و پاریس فراهم می کند.