غلامرضا بنی اسدی: قدرت به قرائت جمهور، این گفتمانی بود که در ساختارسازیی نوین به نام «جمهوری اسلامی ایران» تولد یافت با راهبریهای ارجمند مردی که جز خدا نمیدید و جز خدا نمیخواست. برخاستن او هم در صراط مستقیم قیام بود بر نهج روشن ولایت که سرلوحه اش را علی مرتضی (ع) در خطبه شقشقیه تحریر فرموده بود در واژگانی که برای همیشه در یاد تاریخ خواهد ماند؛ لَولا حُضُورُ الحاضِرِ، و قِیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ، و ما أخَذَ اللّه ُ. عَلَى العُلَماءِ أن لا یُقارُّوا على کِظَّةِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ، لأَلقَیتُ حَبلَها على غاربِهِا ... مردم که حاضر شوند، مصالح ساخت قدرتی براساس سنت خدا حاضر میشود و نوبت به علما میرسد که به عهد الهی خود وفا کنند و برای در هم شکستن ظلم و ظالم، برای نجات مظلومین از شرایطی که آنان را به استضعاف کشانده است. برای احقاق حق در همه ساحتها ومیراندن باطل در همه اشکال، بی هراس تیرها وتیغها برخیزند و به مدد قوم برخاسته، برجا نشستگان قبیله را هم برای برخاستن و رفتن پی خواستههایی از جنس حقیقت، دست بگیرند.
این اتفاق مبارک که در بازه زمانی ۱۵ ساله اتفاق افتاد، انقلاب اسلامی، فرزند خویش را به اسم جمهوری اسلامی، به خط مردم، بر برگههای رای، نام نویسی کرد. نظامی به اتکای مردم و برای مردم با توکل بر قدرت لایزال الهی که باز در حضور و بازوان مردمان حاضر متجلی میشود. تجلیی که ما به عینه دیدیم و در فرازها و فرودها اقتدارش را سر فراز آمده از همه آزمونها یافتیم. امام روح الله خمینی (ره) با غنی سازی آدمها و شکافت هستههای فکری و معرفتی، به تولید قدرتی پرداخت که از قدرت شکافت هسته اتم، قویتر بود و آنچه تا امروز دیدیم فقط رشحاتی از آن نور و سطوری از کتاب مسطور بود و ادامه آن را در ادامه راه خواهیم دید و خواهیم خواند و نسل بعد از ما نیز تحقق وعدههای صادق روح الله را خواهد دید.
او فتح سنگرهای کلیدی جهان را توسط اسلام نوید داده بود و بارقههای آن را همین امروز میشود در اطراف عالم دید. او از بیداری مردمان اقالیم گفته بود ما پلک تکانی بسیاری در جهان شاهدیم که به خانه تکانیهای بزرگ خواهد انجامید؛ و به جرات میتوان گفت: روزهای خوب برای مردمان دیار دور هم -حتی- دور نیست. همه اینها نتیجه یک باور در تراز یقین بود. باوری که امام به مردم داشت و مردم به امام و هر دو به خدا و حمایتها و هدایت هایش داشتند.
امام مردم را صاحب حق میدانست و خود را مکلف به احقاق حق شان. هرگز تصور این که مردم را وسیله رسیدن به طعمه حکومت بدانیم هم در ذهن باورمندان به سلوک شخصیتی و راهبری امام نمیگنجد. اگر حضرتش از «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» میگفت و مردم را بدان میخواند، باوری عمیق به آن داشت والا در روزگاری که هرچه میگفت: مردم بر دیده مینهادند، شکل دیگری و ساختار متفاوتی میگفت: نه این که روی «جمهوری اسلامی» تاکیدی چنین وثیق داشته باشد.
آنان که میخواهند برای این «نص آشکار» تفسیر به رای کنند، نه امام را میشناسند و نه مردم را و نه میتوانند عیار ایمان دوجانبه امام و امت را بسنجند. قطعا راه امام در جمهوری اسلامی، ریل گذاری شده است و هر راهی جز این و هر قرائتی جز باور به حق مردم و رای مردم و تشخیص شان باشد، با راه امام متفاوت خواهد بود حتی اگر با عناوین مقدس تزئین شود و برخی بخواهند نظرِ خود را به امام منتسب کنند.
امام با مردم صادق و صریح سخن گفت. وعدهها صادق و پیمانها روشن بودند و هستند و خط به خط آن نیز در صحیفه نور ثبت و ضبط شده است و ان شاالله از گزند تفسیرها که در حقیقت باورهای صاحبان تفسیر است، مصون خواهد ماند. این البته بدان معنا نیست که دیگران نباید سخنِ نو بگویند و طرح نو داشته باشند بلکه معنای روشن آن این است که با شاخصه و به نام خود باید برای اندیشههای خود شناسنامه بگیرند نه این که افکار خود را به نام امام تسجیل و به مردم تحمیل کنند.
مردم البته روشن اند و بر عهد خود با امام استوارند و هیچ مسیری جز" صراط خمینی" ندارند که انقلاب شان نیز به فرموده حضرت آیت الله خامنه ای، بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست..
غلامرضا بنی اسدی: روزنامه نگار