میدل ایست آی نوشت: شورای بیعت به عنوان مکانیزمی برای انتقال قدرت از یک پادشاه به پادشاهی دیگر در عربستان سعودی در نظر گرفته شده بود، اما این مکانیزم در سال 2017 اجرایی نشد. اکنون محمد بن سلمان که در چارچوبی خارج از این مکانیزم روی کار آمد، می خواهد مخالفان خود را کنار بزند.
به گزارش سرویس بین الملل انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: سه سال پیش، چنین شب هایی، محمد بن سلمان، شاهزادهای که کمترین اعتقادات مذهبی را در عربستان دارد، نقشه خود را برای برکناری پسر عموی بزرگ خود یعنی محمد بن نایف عملی کرد. در نتیجه خودش ولیعهد شد و سوگند وفاداری را از بقیه خانواده گرفت.
سه سال پیش، محمد بن سلمان، شاهزاده جوان در اوج قدرت خود بود. او طی کودتای کاخ، تاج و تخت را به دست آورد. بعضي از اعضاي خانواده که بن سلمان بعداً آنها را به زندان انداخت، به مكه آمدند تا قبل از دیگران دست او را ببوسند. مکه پر از افرادی بود که بن سلمان را ستایش میکردند. او پادشاهی ثروتمند بود و اراده خود را به یمن تحمیل می کرد. در تمام جهان این داستان خیالی منتشر شد که یک فرد اصلاح طلب سردمدار تغییر و نوسازی نه تنها در یک کشور عقب مانده مانند عربستان بلکه در کل منطقه شده است.
امروز و برای اولین بار طی ده ها سال، مکه خالی است. پشت هتل های مجللی که کعبه را احاطه کرده اند، هزاران کارگر مهاجر در زاغه ها با وضعیت بهداشتی نامناسب، زبالههای ریخته شده در خیابان ها، عدم دسترسی به سیستم پزشکی و بالاترین میزان آلودگی به کووید 19 به چشم میخورد که کشور را به تعطیلی کشانده است.
دیگر نمی توان انکار کرد که پادشاهی تحت کنترل بن سلمان، پول، نفوذ، قدرت و دوستان خود را از دست داده است.
مکه نمادی برای بقیه کشورها است. اما تنها در پنج سال گذشته، کل بدهی خارجی عربستان سعودی از کمتر از 12 میلیارد دلار در سال 2014 به 183 میلیارد دلار در پایان سال 2019 رسیده است. در همین مدت، ذخایر نقدی این کشور از 732 میلیارد دلار به 499 میلیارد دلار کاهش یافت و ضرر 233 میلیارد دلاری برای کشور به همراه آورد.
در اکتبر سال 2018، بن سلمان اعلام کرد که صندوق ثروت تحت مالکیت وی یعنی صندوق سرمایه گذاری عمومی عربستان نزدیک به 400 میلیارد دلار دارایی دارد و تا سال 2020 از 600 میلیارد دلار پیشی خواهد گرفت. این در حالی است که امروز این صندوق فقط 320 میلیارد دلار ارزش دارد.
گفتنی است، بخشی از این مبالغ برای احیای مشاغل و صنعت در عربستان و اطمینان از بهرهمندی سعودیها از استاندارد زندگی مناسب کافی خواهد بود. اما، ملت با دوره طولانی ریاضتی روبرو است، در حالی که حاکمان این کشور همچنان با تجملات غیرقابل تصور زندگی می کنند.
از زمان قتل جمال خاشقچی، روزنامه نگار سعودی، بن سلمان در واشنگتن یا در حقیقت هر پایتخت اروپایی به شخصه غیر قابل قبول است. به طوریکه رئیس جمهور آمریكا، دونالد ترامپ هر بار كه او را به عنوان دوست خود معرفی می كند، سونامی انتقادات را به سمت خودش میکشد. مهم اینکه، به دستور وی حداقل 20 شاهزاده بعد از یک سری از پاکسازی ها در زندان هستند.
استقبال از بن سلمان در لندن، واشنگتن یا سیلیکون ولی، جایی که در آن از افراد به خوبی استقبال می شود، امروزه تصوری غیر ممکن است.
بله، او در ماه نوامبر میزبان جی 20 در ریاض خواهد بود. البته اگر اجازهی برگزاری این نشست به خاطر کرونا ویروس داده شود. اما با توجه به سقوط بهای نفت، قرار گرفتن ملت وی در لیست افرادی که توسط آن گروه به دقت وضعیتشان مورد بررسی قرار می گیرد، اعتبار بن سلمان از بین خواهد رفت.
البته اگر سه سال پیش به کسی میگفتید که روزی پایتخت کشورهای جهان بر اثر شیوع یک ویروس خالی می شوند، کمتر کسی حرفتان را باور می کرد. همچنین تعداد معدودی نیز معتقد بودند که کاهش ثروت سعودی بسیار سریع اتفاق خواهد افتاد.
واقعاً سه سال پیش در آن شب چه اتفاقی افتاد و چرا بن سلمان بعد از به دست آوردن قدرت، دست به پاکسازی زد و افراد خاندان خود را هدف قرار داد؟
شورای مرده
شایسته است که برای فهم موضوع وقت بگذاریم و به بررسی مجدد آن شب دراماتیک در سه سال پیش بپردازیم. در آن زمان، به ما گفتند كه بن نایف از همه پستهای خود کنار گذاشته شد و بن سلمان با رأی شورای بیعت كه توسط پادشاه قبلی یعنی عبدالله تأسیس شده بود، به قدرت رسید. این اتفاق در سپیده دم اتفاق افتاد. ویدئویی ناخوشایند از بن سلمان منتشر شد که دست بن نایف را می بوسید.
اما اکنون می دانیم که این کمیته نشستی ترتیب نداده و رأی گیری انجام نشده است، بلکه از طریق تلفن آراء گرفته شده بود. به عبارت دیگر، رأی گیری حتی بر اساس قوانین انجام نشده است.
گفتنی است، این شورا در سال 2006 با حكم ویژه ای ایجاد شد. این به معنای اصلاحات اساسی برای سلطنت مطلق و بدون قانون اساسی با هدف تغییر نحوه تعیین پادشاهان آینده بود. روشی که در آن از نوعی اجماع که ممکن است درست باشد، استفاده میشود. اعضای این شورا توسط پسران بنیانگذار پادشاهی یعنی عبدالعزیز یا فرزندان آنها مشخص میشوند. دو کرسی دیگر که هرگز پر نشده است توسط پادشاه و ولیعهد منصوب می شوند. به این ترتیب، تمامی اعضای این شورا افرادی از خاندان سعودی هستند.
اما این پروژه قبلاً مرده بود. ملک عبدالله خود را از این روند معاف کرد و قبل از این که بتواند در چارچوب آن فعالیت کند، درگذشت. سه ولیعهد به نامهای سلطان بن عبدالعزیز، نایف بن عبدالعزیز و سلمان بن عبدالعزیز بدون دخالت شورای بیعت منصوب شدند.
با این وجود، ملک عبدالله قصد داشت تا از ساز و کاری برای منصوب کردن فرزند خود، شاهزاده موتیب به عنوان نسل بعدی حاکمان استفاده کند. او نتوانست این کار را انجام دهد، بنابراین وی پست جدیدی تحت عنوان معاون ولیعهد ایجاد کرد. برنامه او این بود که سلمان را به عنوان ولیعهد برکنار و شاهزاده مقرن را در آن مقام مستقر کند و معاونت او را هم به موتیب بدهد. او قبل از اینکه بتواند این اقدامات را سامان دهد، درگذشت.
شکست مفتضحانه
هنگامی که سلمان به تخت سلطنت رسید، ابتدا مقرن را به ولیعهدی و محمد بن نایف را به عنوان معاون او برگزید. سه ماه بعد، بن نایف جایگزین مقرن شد و بن سلمان به عنوان معاون ولیعهد منصوب شد.
به همین ترتیب، آن شب سرنوشت ساز در سه سال پیش اولین آزمایش بزرگ شورای بیعت بود. البته شورا یک شکست مفتضحانه خورد. این شورا پیش از این رئیس خود، مشعل بن عبدالعزیز را از دست داده بود که در ماه مه سال 2017 درگذشت و کسی جایگزین وی نشد.
گفته شد که از 34 عضو شورا، 31 نفر به بن سلمان رأی دادند، اما این کار از طریق تلفن انجام شد. به احتمال زیاد، برکناری بن نایف و منصوب کردن بن سلمان به سمت ولیعهد غیرقانونی و به صورت نامشروع انجام شد.