سرویس تاریخ «انتخاب»: سحرگاه چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۵۹، به حکم صادق خلخالی، سرپرست وقت امور مبارزه با مواد مخدر، ۲۰ قاچاقچی بزرگ تیرباران شدند. خلخالی در این روز ضمن مصاحبهای با کیهان در همین رابطه، در بخشی از سخنانش کنایهای هم به سیاستهای دولت موقت و مهندس بازرگان در ماجرای کردستان زد: «سیاستهای گام به گام بازرگانی و تساهل و ندانمکاریهای او این همه خون از جوانان ارتشی و سپاه پاسداران جاری ساخت، ولی دیگر ما به سیاستهای گام به گام تسلیم نخواهیم شد و تسامح و دموکراسی غربی آنها را به نابودی میکشانیم.»، شش ماه و نیم قبل از این ماجرا مهندس بازرگان در پی اشغال سفارت آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام از نخستوزیری استعفا کرده بود.
صبح پنجشنبه یکم خرداد ۱۳۵۹ مهندس بازرگان در گفتوگویی با محمود هجرت خبرنگار کیهان به اظهارت صادق خلخالی، اینطور پاسخ داد:
مثلی است در زبان عربی، ولی مصطلح در فارسی که میگوید: «شرفالمکان بالمکین» یعنی شرف و احترام هرجا بسته به این است که چه شخصی در آنجا نشسته باشد. در کلام و صحبت هم باید گفت: «شرفالکلام بالمتکلم» قضاوت مردم نسبت به هر گفتار بر حسب این است که چه شخصی آن را گرفته باشد. من تردید دارم که جوابی بدهم. ایشان هر چند روز هوس میکند حرفی راجع به دولت موقت و من بزند. مکرر اصطلاح جمهوری دموکراتیک اسلامی را به عنوان گناه نابخشودنی من عنوان کرده است در حالی که نظر شورای انقلاب و حتی خود امام در روزهای اول چنین بود و جرم نیست. یک وقت نامهای را پیش میکشد که من به دادستان انقلاب نوشته و دستور خودداری از اعدام هویدا را دادهام در حالی که اگر چنین نامه و دستوری وجود داشت میتوانست فتوکپی آن را برای چاپ به روزنامهها بدهد، جای دیگر علت حضورم را در دادسرای انقلاب به اتفاق دو نفر از آقایان معاونین نخستوزیری را آزاد کردن یکی از بستگانم میداند که در زندان بوده است در حالی که آن شخص محترم در عمرش به زندان نرفته و اصلا اتهامی نداشته است و یا نمونههایی از این قبیل هستند.
حالا بعد از مدتی به تقلید از کسانی که در انتخابات ریاستجمهوری اتهام ما به سیاست لیبرالیستی و گام به گام و سازشکاری را دستاوزیر کرده و بعدا رسوا شدند آن را بیرون میآورد بدون آنکه اصلا علت این حملات را بداند یا بداند که لیبرالیسم و سیاست گام به گام چیست و چه ارتباطی این جریانها با کردستان دارد که خود داستان مفصلی است.
گمان نمیکنم که [خلخالی از این حرفها] قصد خاصی داشته و یا باز هم نقشهای دشمنان انقلاب راه انداخته باشند. در هر حال دلش خوش است که بد و بیراه بگوید، همانطور که از اعدام و قتل آدمیزاد لذت میبرد!... من حرفی ندارم که کسی دلش خوش باشد.
مهندس بازرگان: آن راهپیماییهایی که به پشتیبانی از دولت شد و به دستور و فرمان امام انجام گرفت و امام گفت: انجام دستورهای این دولت فریضه مذهبی است، آنها چه شده؟ البته شما وظیفه دارید که انتقاد کنید ما نمیگوییم اگر شما در فلان محل عیب یا نقص یا دزدی و خلافی دیدید دهنتان را ببندید، نه چنین انتظاری از شما نداریم، ولی انتقاد باید به صورت نصیحت دوستانه نه به صورت دخالت باشد. /ای کاش بعد از انقلاب پیروزمندانه شعار مملکت به جای انتقام میشد انضباط. انتقام بس است، به حد کافی انتقام گرفتیم و حالا باید انضباط را پیشه کنیم تا بتوانیم به کارها بپردازیم.