arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۹۳۴۳
تاریخ انتشار: ۵۷ : ۲۳ - ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۹

یاداشت‌های محمدعلی فروغی شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۲۹۸ / همه از فرانسه حرف زدن من خیلی تعریف می‌کردند

به مستر کلونه وعده داده بودم که به عدلیه بروم. چنین کردم. مستر کلونه مرا گردش داد. به اطاق اول حقوق ابتدایی و به اطاق جزا رفتیم. همچنین به اطاق جزای تمیز و به محکمه نظامی به دیدن رئیس اول تمیز و رئیس اول استیناف نیز رفتیم. خیلی مهربانی کردند. مخصوصا رئیس استیناف خیلی ملاطفت کرد. اطاق‌ها از حیث زینت و مبل و ... خیلی عالی است. همه از فرانسه حرف زدن من خیلی تعریف می‌کردند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

همه از فرانسه حرف زدن من خیلی تعریف می‌کردند

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح قدری کار کردم. بیرون رفته اصلاح کردم. ناهار مادام مورو این‌جا بود. بعد ازناهار به کمدی فرانسه رفتند. من نتوانستم بروم، چون به مستر کلونه وعده داده بودم که به عدلیه بروم. چنین کردم. مستر کلونه مرا گردش داد. به اطاق اول حقوق ابتدایی و به اطاق جزا رفتیم. همچنین به اطاق جزای تمیز و به محکمه نظامی به دیدن رئیس اول تمیز و رئیس اول استیناف نیز رفتیم. خیلی مهربانی کردند. مخصوصا رئیس استیناف خیلی ملاطفت کرد. اطاق‌ها از حیث زینت و مبل و ... خیلی عالی است. همه از فرانسه حرف زدن من خیلی تعریف می‌کردند. در اطاق جزا مسیو ویویانی را دیم که لباس وکالتی پوشیده وکیل یک نفر متهم بود. رئیس تمیز مرا در اطاق‌های دیوان تمیز و رئیس استیناف در اطاق‌های استیناف گردش داد. در اطاق جزای تمیز که محاکمه می‌کردند هیچ تماشاچی نبود. اطاق اول ابتدایی حقوق همان اطاقی است که لویی شانزدهم را آن‌جا محاکمه کرده‌اند و زیر آن اطاق محبس است و همان‌جا ماری آنتوانت را حبس کرده بودند. خلاصه بعد از گردش در عدلیه به منزل آمدم و قدری کار کردم. چون موقع شد به دعوت مسیو دیولافوا رفتم. زیراکه امشب مرا وعده گرفته بود که با یکی از اعضای دیوان تمیز آشنا شویم. مسیو برژ که رئیس عدلیه تونس و مراکش بوده و عدلیه آن‌جا را ترتیب داده و قوانینی برای آن‌جا نوشته. زنش هم بود و خواهر دیولافوا و خواهرزنش و شوهر او بودند. بد نبود. با مسیو برژ آشنا شدیم و قرار گذاشتیم که در هفته آینده ملاقات کنیم. امشب مسیو دیولافوا ماست و عسل برای ما درست کرده بود. اما عسل مزه ماست را برده بود. مسیو دیولافوا گفت: دو سه روز دیگر می‌روم و هفت هشت روز دیگر برمی‌گردم. مستر کلونه می‌گفت: چنین به نظرم می‌آید در کنفرانس شما را استماع خواهند کرد، اما حالا خیلی سرشان مشغول است.

نظرات بینندگان