سعدالله زارعی، کارشناس مسائل خاورمیانه، در ارتباط با اظهارات ضد و نقیض ترامپ در مورد حمله نظامی به ایران در نتیجه حمله پهبادی حوثی ها به تاسیسات نفتی شرکت آرامکو در جنوب عربستان، بر این باور است که باید مروری بر روند واکنشها و تحولات پس از وقوع این رخداد داشت و از درون آن به پاسخ منطقی دست پیدا کرد. وی تاکید میکند، «روز شنبه پس از حمله پهبادی نیروهای مقاومت یمن به تاسیاست شرکت آرامکو در استان الشرقیه، با طی مسافتی حدود 1050 کیلومتر اتفاق افتاد، اولین واکنش آمریکاییها، در توئیت دونالد ترامپ بازنمود پیدا کرد که در آن به شکل تلویحی به نقش ایران اشاره شد. پس از ترامپ مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا مستقیما ایران را عامل این حملات معرفی کرد ساعاتی بعد از این اظهارنظر شورای امنیت ملی آمریکا، اعلام کرد که در حال بررسی و تصمیمگیری پیرامون رخداد هستیم. بعد از این مواضع اعلام شد که آمریکا قصدی برای برخورد نظامی با ایران ندارد و متعاقبا یک سناتور آمریکایی نقش مستقیم ایران را رد و فقط بر متعلق بودن تکنولوژی پهبادی به ایران تاکید کرد.»
این کارشناس مسائل حوزه خاورمیانه، در گفتگو با «انتخاب» اظهار داشت: «در بخش نهایی واکنشها شاهد اظهارات ضدونقیض پنتاگون و دونالد ترامپ بودیم. در مهمترین نکته ترامپ تاکید کرد، به عربستان تعهدی نداده و مسئولیتی در قبال حفاظت از آرامکو ندارد. در مجموع با کنار هم گذشته این واکنشها تنها یک امر به ذهن متبادر میشود و آن هم این است که آمریکاییها در مواجهه با چنین پدیدههای با آشفتگی موضع مواجه هستند. در واقع، در مقابل آنها صخره سختی با نام جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که نمیتوان با آن وارد مواجهه نظامی شد لذا هر گاه یک مقام آمریکایی صحبتی مبنی بر تهدید را اظهار میکند، بلافاصله شاهد رد آن از سوی مقامات رسمی و اعلام عدم تصمیم برای ورود به جنگ با ایران هستیم. اساسا این تهدیدات مرتبط با ورود با جنگ با ایران، حتی در جامعه آمریکا نیز موضوعیت ندارد و ما میتوانیم با قطعیت تمام بگوییم در سالهای آینده در هیچ پروندهای میان آمریکا با جمهوری اسلامی ایران به معنای جنگ فراگیر اتفاق نمیافتد. ممکن است اتفاقات کوچکی خارج از ایران اتفاق بیافتد که در آن صورت هم نشان دادهایم، محکم پاسخ خواهیم داد. نمونه بارز آن ساقط کردن پهباد آمریکایی و توقیف نفتکش انگلیسی در آبهای خلیج فارس، علیرغم آزادی کشتی «آدریان دریا» و انتقال نفت آن به منطقه هدف خود هستیم.»
سعدالله زارعی، در بخش دیگری از گفتههای خود تاکید کرد: «در چنین شرایطی اساسا نیازی ندارد که ایران خود را درگیر در ماجرا کند؛ زیرا این یمنیها بودند که تاسیسات آرامکو را هدف قرار دادند. اگر ایران به عربستان حمله کند تمامی بنادر، چاههای نفت و منابع انرژی این کشور را هدف قرار میدهد و موضوعیت آن ساقط کردن رژیم سعودی است، نه توقف بخشی از صادرات نفت ریاض.»
مدیر اندیشکده اندیشه سازان نور، در ارتباط با تاثیرات بحران پیرامون حمله به تاسیسات آرامکو، بر این باور است که باید توجه داشت که امنیت در کادر دولتهای درون منطقه بسته میشود یا در کادر دولتهای فرا منطقهای. اکنون شاهد تحولی کیفی در گستره امنیت هستیم. در گذشته امنیت منطقه خاورمیانه در چارچوب مذاکرات قدرتهای فرامنطقهای تنظیم میشد اما در مقطع کنونی گرایش به سوی امنیت توسط خود دولتهای منطقه بیشتر شده است. امنیت امری خواستنی در میان تمامی دولتهای خاورمیانه است، لذا شاهد هستیم که این خواست واقعی در دستور کار غالب دولتها قرار گرفته است. در نتیجه امر تلاشها برای افزایش ضریب امنیتی بیشتر شده است. برای نمونه اگر وضعیت امنیت سوریه، لبنان، عراق کنونی را با وضعیت این کشورها در این حوزه طی سالهای بعد از 2011 مقایسه کنیم، میتوانیم بگوییم پیشرفت چشمگیری داشتهاند.»
وی افزود: «در ادبیات سیاسی آمریکاییها و اروپاییها شاهد خوانش از خاورمیانه هستیم که این منطقه را مملوء از تهدید و تنش معرفی میکند اما در عالم میدانی شاهد هستیم که وضعیت به هیچ عنوان اینگونه نیست. در واقع شاهد 2019 امنتری نسبت به تمامی گستره منطقهای غرب آسیا نسبت به سالهای گذشته هستیم.»
این کارشناس مسائل خاورمیانه، در بخش پایانی از گفتهها خود در ارتباط با راهبرد مناسب کشورمان در بحران اخیر، تصریح کرد: »مناسبترین راهبرد برای کشورمان در بحران اخیر این است که عربستان وادار به پایان دادن به جنگ با یمن شود. باید سعودیها بپذیرند که در نتیجه 5 سال جنگ با یمنیها حتی نتوانستهاند طرف مقابل خود را تضعیف کنند. اکنون یمنیها توانایی پهبادی برای حمله به عربستان را دارند، آیا دو سال قبل چنین توانایی داشتند؟ مسلما نداشتند. این وضعیت در صورت تداوم، تهدیدات را برای ریاض بیشتر میکند. سعودیها باید به این باور برسند که هر چه زودتر جنگ در یمن را تمام کنند، در راستای تامین منافع آنها خواهد بود. در این میان، وظیف ایران نیز این است که با واسطه این نکات را به حاکمان ریاض بقبولاند که خاموش شدن جنگ یمن، واپسین جنگ موجود در منطقه است.»