پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند
به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:
فقط دو دقیقه شرفیاب شدم که اجازه پرداخت پولی را برای والاحضرت اشرف بگیرم، که باید دولت برای مخارج مسافرت ایشان به آمریکا بدهد. فرمودند: «فردا جمعه بیا که تمام کارهای عقبافتاده را صحبت کنیم. من امروز باید با نظامیان سر و کله بزنم.»
عصری سفیر آمریکا را خواستم و اوامر شاهنشاه را به این شرح ابلاغ کردم: «لایحه اعتبارات ما برای خرید اسلحه در سنای آمریکا مانده است، تکلیف چیست؟ برحسب قانون خاصی که به FMS معروف است، آمریکا به ما اعتبار میدهد. چه طور در مورد اسپانیا وقتی قانون FMS گیر میکند، میگویید [بانک صادرات و واردات] کمک کند ولی درمورد ما نمیشود؟ نفت هم که از ما نمیخرید، یک قولی کنسرسیوم داده است. معامله با شرکت اکسیدنتال را هم محض خاطر کنسرسیوم به هم زدیم، وعده کنسرسیوم هم معلوم نیست.»
گفت: «به عرض برسان، که لابد در حسن نیت پرزیدنت و من که کوچکترین تردیدی شاهنشاه ندارند. این لایحه به علت اینکه لایحه کمک به جنوب شرقی آسیا توام بوده گیر کرده، خودم میروم ترتیبی به این کار بدهم، اگر نشد کار بانک [صادرات و واردات] را مطالعه میکنم.» (به مهدی سمیعی، رئیس بانک مرکزی که عازم آمریکاست، مطلب را گفتم.) گفت: «موضوع سهمیه هم که منتفی شد، به خصوص که حالا نفت خلیجفارس در آمریکا خیلی گران تمام میشود، یک دلار از نفت محلی بیشتر، چون تانکر کم است. به علاوه یک موضوع سیاست داخلی است که رئیسجمهور نمیتواند نادیده بگیرد [و] اجازه ورود نفت خارجی به این آسانیها بدهد.» موضوع حل اختلاف نفت پانآمریکن را پرسید. گفتم: «حسبالامر شاهنشاه من دنبال میکنم، ولی اینها خیلی دندانگرد هستند، بگو کوتاه بیایند.» گفت: «شما که به پول احتیاج دارید چرا این کار را نمیکنید؟» گفتم: «احتیاج دلیل آن نیست که انسان حرف زور گوش کند.»