پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند.
یادداشتهای علم؛ دوم تیرماه ۴۸
.... شاهنشاه تلفن فرمودند. فرمودند زاهدی، وزیر خارجه، را بخواه و بگو میخواهم تو را به واشنگتن به عنوان سفیر بفرستم. خیلی تعجب کردم... ولی پیش خودم فکر کردم، لابد اردشیر خواهد گفت، من سعایت کردهام. به هر صورت شب زاهدی را خواستم و مطلب را گفتم. بسیار ناراحت شد. گفت شاهنشاه هر امری بفرمایند اطاعت میکنم، ولی من خودم این کار را دوست ندارم. البته من خیلی با تاکت مطلب را گفتم، به این صورت که شاهنشاه فرموده بودند، چون انصاری با فامیل جانسون خیلی نزدیک بود، بهتر است حالا کسی که با نیکسونها دوست باشد بفرستیم (چون اردشیر با نیکسون دوست است. وقتی کندی و نیکسون رقیب بودند و اردشیر آنجا سفیر بود... طرف نیکسون را گرفت و وقتی که کندی انتخاب شد، خواست که اردشیر سفیر شاهنشاه از آنجا برود). در صورتی که شاهنشاه مطلب را به این صورت نفرموده بودند. اردشیر در جواب این مطلب گفت، اینکه درست است. خیلی بد است که ما، انصاری را آنجا نگاه داشتهایم (چون خودش با انصاری بد است). د صورتی که او نمیداند انصاری با نیکسون چهقدر روابط نزدیک برقرار کرده است!»
یاداداشتهای علم، جلد اول، ویرایش علینقی عالیخانی، تهران: مازیار، چاپ یازدهم، ۱۳۹۱، ص ۲۲۱