پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: باندانحرافی منفعتطلبانه برای شما
در صحنه ده جور پشتک میزند. اگر وارد جمع مسجدیها شود موافق نظر
مسجدیها سخن میگوید. اگر به جمع متجددین وارد شود موافق نظر آنان حرف
میزند. این رفتارها را از باند فاسد و منحرف انحرافی دیدهام.
به
گزارش انتخاب به نقل از فارس، محمدحسین صفارهرندی در همایش بزرگ بصیرت
عاشورائیان اظهار داشت: آنچه که در عاشورا گذشت و دو جبههای که در مقابل
هم ایستادند با شاخصهای مختلف میتوان از هم تفکیک کرد، دلایل گوناگونی
دارد که دو طرف، چرا دو جریان شدند و رو به روی هم قرار گرفتند.
وی
ادامه داد: از میان همه این دلایل به یک وجه تفکیک بین این دو جبهه اشاره
میشود و آن نوع نگاه مبنایی است که در طرف مقابل حضرت امام حسین (ع) با
این طرف فرق داشت.
این فعال سیاسی اضافه کرد: نگاه مبنایی آنانی که
رو به روی امام حسین (ع) صفآرایی کردند و دلبستگیهایشان متاثر از نگاهشان
بود و این وضعیت از آن زمان تاکنون نیز ادامه دارد.
صفارهرندی
تصریح کرد: یعنی آنهایی که حسینی هستند نگاهشان مثل نگاه امام حسین (ع) و
یارانش است و آنهایی که یزیدی هستند نگاهشان، نگاه متاثر از این طرفیها
یعنی یزیدیها است.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: کسی مثل
عمرسعد وقتی وارد جنگ میشود باید با کسی بجنگد که همبازی دوران کودکی او
بوده و این را تاریخ نقل کرده است.
وی ادامه داد: عمرسعد از دوران
کودکی با امام حسین (ع) بزرگ شده و میداند که امام حسین (ع) پسر پیغمبر
است، عمرسعد دیده بود که هر وقت امام حسین (ع) وارد مسجد میشد و پیغمبر در
هر حالی بود وی را تحویل میگرفت.
این فعال سیاسی اضافه کرد: اگر
پیغمبر در حال نماز و منبر بود امام حسین (ع) را در کنار خود جای میداد،
جای امام حسین (ع) روی سینه و دوش پیغمبر بود و این تصاویری است که امثال
عمرسعد دیده بودند، حس کرده بودند، پس مشکل این نبود که فکر کرده بودند
امام حسین (ع) خارجی بود.
صفارهرندی تصریح کرد: رمز آمدن به جبهه
مقابل امام حسین (ع) نوع نگاه عمرسعد بود در این میدان تغییر نگاه ابن سعد
عامل رویارویی با امام حسین (ع) شد، منتهای نگاه عمرسعد این بود که چرا به
نان و نوایی نرسیدهام من پسر سعد هستم. سعد کسی است که فرمانده بزرگ دوران
عمر بود که در حمله به ایران، کشورمان را تصرف کرده بود.
وزیر سابق
فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: یعنی قهرمان سپاه اسلام در تصرف ایران سعد پدر
عمرسعد بود، ابن سعد میگوید؛ منی که پدرم این همه افتخار داشته است چرا
اکنون هیچکارهام و کارهای نیستم و برای اینکه کارهای شود وارد معاملهای
میشود و در ازای به دست آوردن حکومت ری حاضر میشود به جنگ پسر پیغمبر
برود.
وی ادامه داد: نگاه او نگاه دنیاگراست و همه اندیشه و خواسته او به دست آوردن حکومت ری است.
این
فعال سیاسی اضافه کرد: اما در مقابل این تفکر افرادی مانند حبیب ابن
مظاهر، مسلم ابن عوسجه، زهیر و ... حضور دارند، زهیر جوانمردی است که تفاوت
این انسان با طرف مقابل در نگاه اوست حتی تفاوت ظهیر با خودش چند روز
جلوتر در این نگاه است.
صفارهرندی تصریح کرد: زهیر کس دیگری بود،
تصادفا از مسیر راه امام حسین (ع) به کربلا عبور میکند که امام حسین (ع)
برای او پیغام میفرستد که به امام بپیوند و ظهیر جواب نه داد.
وزیر
سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: زهیرجزو کسانی بود که به خونخواهی عثمان با
امیرالمومنین (ع) جنگیده بود و در سپاه عثمانیها بود، اما همسر ظهیر در
این راه تلاش میکند و ظهیر را به خود میآورد.
وی ادامه داد: ظهیر نگاهش با نگاه زهیری که قبلا با عثمانیها بود فرق میکند و عوض شده است.
این
فعال سیاسی در ادامه با اشاره به حوادث معاصر اضافه کرد: در شرایط پس از
جنگ امام خمینی (ره) دستور بازسازی داده بودند و باید کشور ساخته میشد،
همه هم قبول داریم که شرایط دوران پس از جنگ با دوران جنگ تفاوت دارد، اما
در دوره سازندگی علیرغم کارهای خوبی که صورت گرفت یک کار بد بزرگ اتفاق
افتاد و آن تغییر نگاه بود.
صفارهرندی تصریح کرد: آقای هاشمی در
خطبهای آمد و شروع به تخطئه کردن روش زندگی توام با سادهزیستی و دوری از
تجملپرستی کرد و گفت باید حزباللهیها لباس تجمل بپوشند و وارد خیابانها
شوند، این در حالی است که نگاه آقای هاشمی در دوران جنگ تحمیلی کاملا
نگاهی دیگر بود.
صفارهرندی در این زمینه تصریح کرد: آقایان کروبی و
موسوی از نمایندگان امام در بنیادهای مستضعفان و شهید بودند، چه اتفاقی
میافتد که این افراد تبدیل به عناصری میشوند که از رجالههایی که در
خیابانها تصاویر امام را پاره میکنند حمایت میکنند، این جز تغییر نگاه
چه چیز دیگری است؟
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: یک وقتی
تعدادی از بچههای بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در آستانه انتخابات سال 76
به همراه برخی از دانشجویان بسیجی به آقای میرحسین موسوی مراجعه کردند که
آقای مهندس وقت آن رسیده که وارد صحنه شوید کارگزاران کار را خراب
کردهاند، آرمانهای امام لگدکوب شده، شما دوباره این جریان دولت در خدمت
نظام ولایی را احیا کنید.
وی ادامه داد: آقای میرحسین گفته بود با
وجودی که قبول دارم حرفهای شما را و میدانم اتفاقهای بدی افتاده ولی
امیدی ندارم فکر میکنم فایده نداره و نمیشود کاری کرد.
این فعال
سیاسی اضافه کرد: کسی از این حرفهای حق طرفداری نمیکند اینها حرفهای حقی
است اما طرفدار ندارد، ببینید این آدم در اوایل عوض شدن حرف دل و ذهنش است
شیطان وارد پوستش شده و او را وسوسه میکند.
صفارهرندی تصریح کرد:
آقای میرحسین موسوی ادامه داده بود که آن زمان امام بود که مردم طرفدار
انقلاب اسلامی بودند اکنون دیگر تمام شده دوره آن حرفها.
وزیر سابق
فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: بسیاری از افرادی که مسیر خود را عوض کردند
گفتند در دوره امام این حرفها خوب است اما اکنون آمریکا همه جا را گرفته
است.
وی در ادامه به ویژگیهای جریان انحرافی نیز اشاره کرد و گفت:
جریان انحرافی جریانی نیست که یک قوه عاقله داشته باشد و نظریهپردازی پشت
موضوع وجود ندارد.
این فعال سیاسی اضافه کرد: من با توجه به آشنایی
که با این جریان دارم میدانم که این را نمیشود جریان نامید بلکه این یک
باند است که به اقتضا عمل میکند. باندی که منفعتطلبانه در صحنه 10 جور
برای شما پشتک میزند. اگر وارد جمع مسجدیها شود موافق نظر مسجدیها سخن
میگوید. اگر به جمع متجددین وارد شود موافق نظر آنان حرف میزند این
رفتارها را از باند فاسد و منحرف انحرافی دیدهام که تعریف میکنم.
وزیر
سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: بنابراین آنان فایلهای گوناگونی در جیب
خود داشته و در هر جا و مکانی که بروند بر اساس میل و نظر آن گروه حاضر سخن
میگویند.
وی ادامه داد: اگر برای علما صحبت کنند از خدا، پیغمبر،
اولیا و اوصیا میگویند البته جاهایی خود را لو میدهند، حدود یک سال و نیم
پیش یکی از این منحرفین در جمع روحانیون سخنرانی کرده و گفته بوده که به
زودی خواهید دید روزنامه کیهان دکتر احمدینژاد را تکفیر میکند.
این
فعال سیاسی اضافه کرد: من این حرف را شنیدم متوجه شدم که چه طراحی
شیطنتآمیز و خبیثی دارند، چه حرفی قرار است بر زبان این مرد بنشانند و او
چه حرفهایی قرار است بزند که جاهایی که ما به سلامت آنان اعتماد داریم
ممکن است به تقابل با او رو بیاورند، از جمله آقای شریعتمداری که در
روزنامه کیهان در سالهای طولانی ثابت کردهاند که مواضعشان همواره مواضع
مبنایی انقلاب اسلامی بوده است و همواره همان خطی که رهبری و امام
فرمودهاند آن را دنبال کرده، پس خداوند به داد آقای رئیس جمهور برسد.
صفارهرندی
تصریح کرد: آن روز گفتم ای کاش دکتر احمدینژاد هنوز به ما اعتماد داشت که
میرفتیم و نگرانی های خودمان را به ایشان اعلام میکردیم.
این
فعال سیاسی در ادامه با اشاره به مباحث روز جامعه در خصوص انتخابات به
وضعیت فعلی جریان اصولگرا و انتخابات آتی مجلس اشاره کرد و افزود: انشعاب
در جبهه اصولگرایان به نفع این جریان نیست.
وی در همین زمینه اظهار داشت: اشکال جبهه پایداری از جبهه متحد حضور برخی از چهرههای سیاسی در این جبهه است.
وزیر
سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: جواب آن طرف هم به جبهه پایداری این
است که هر کدام از این چهرهها دارای عقبهای است که اگر این افراد از
دایره جبهه متحد خارج شوند سبب انشعاب جبهه میشود.
این مسئول اضافه
کرد: هرگاه هم در جبهه، انشعاب زیاد شود به طرف متزلزلی تبدیل شده که رقیب
با اندک سرمایهگذاری میتواند جبهه منشعب و متزلزل را شکست دهد.
صفارهرندی تصریح کرد: این منطق درست است، البته منطق اولیه جبهه پایداری نیز درست است که به ترکیب، ایرادهایی وارد میکردند.
این
فعال فرهنگی سیاسی گفت: به عنوان مثال میگفتند سه ضلع نماینده جریانهای
مختلف اصولگرایانی هستند که هر کدام وابسته به جناحها و گروهها هستند
چطور دو نفر به نمایندگی از اشخاص آوردهاید که این ایراد هم وارد است.
وی
ادامه داد: حتی آیتالله مهدویکنی و آقایان حداد و فدایی این ایراد را
قبول داشتند اما بعدا سبک و سنگین کردند و گفتند اگر به عنوان مثال به آقای
قالیباف بگوییم از این دایره خارج شو، میرود و 10 تا 15 درصد از ظرفیت
جریان اصولگرایی که از آن اوست را با خود میبرد.
این مسئول اضافه
کرد: دکتر قالیباف در تهران بزرگ وجهه خوبی دارد اگر از این جبهه خارج شود
جبهه به اندازه رفتن قالیباف کوچکتر میشود و این مناسب نیست و بگذارید
ایشان باشد و به اندازه یک رای نمایندهاش در کنار 15 رای قرار گیرد.
صفارهرندی تصریح کرد: در مجموع از 15 رای، سه رای متعلق به آقایان لاریجانی، باهنر و قالیباف است که در مقابل 12 رای دیگر وجود دارد.
وی
گفت: من این منطق را از جبهه دوستان متحد مقبول دیدم که بگویند برای حفظ
12 پانزدهم، ما کل 15 را برای حفظ سه پانزدهم فدا نکنیم و این حرف درست
است.
وی ادامه داد: فرض کنیم که نتیجه حاصل شده 20 درصد افت و پرت
است و شاید قابل دفاع نباشد اما 80 درصد مابقی قابل دفاع است، چرا بر روی
این تکیه نکنیم که به نظر میآید که وحدت قابل سرمایهگذاری بیشتر است و
وحدت آن چیزی است که ما را از خطرات احتمالی نجات میدهد.
صفارهرندی
با بیان شاهد مثالی در این خصوص تصریح کرد: حزب مشارکت در سال 81 اعلام
کرد که ما از 18 گروه جبهه اصلاحات برتر هستیم و بقیه به اندازه قد و قواره
جبهه مشارکت نیستند، جبهه مشارکت 90 درصد از اعتبار کنونی اصلاحات را
داراست و 10 درصد مابقی مربوط به دیگر گروههای اصلاحطلب است.
وی
گفت: این موضوع را در انتخابات دوم شوراها به امتحان و وزنکشی خود گذاشتند
که در نتیجه آبادگران به مسئولیت آقایان چمران و شیبانی موفق میدان شدند و
بدبختی اصلاحطلبان و شکست آنان از همان زمان شروع شد و اکنون به این
شرایط افتادهاند.