درست از لحظه ای که دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده انتخاب شد، مواضع خود را مشخص و ثابت کرد که علاقه ای به حضور در پروژه جهانی کاهش گازهای گلخانه ای ندارد. اما چرا؟
به گزارش سرویس آی تی و فناوری انتخاب، لجبازی ترامپ با جامعه جهانی در خصوص سیاست های گازهای گلخانه ای و نپیوستن ایالات متحده به این طرح موضوع جدید نیست. اما مدت زیادی از اعتراض سراسری دانشجویان آمریکایی برای اعتراض به تصمیمات ترامپ نمی گذرد. اکنون قصد داریم بررسی کنیم که چرا ترامپ مخالف این موضوع است. آن هم در شرایطی که ظاهرا به لحاظ تکنولوژیک آمادگی پذیرش شرایط را دارد.
اصول نظامی سرمایه داری
برای درک اینکه تکامل فعلی و خروج از وابستگی به گازهای گلخانه ای تا چه حد دشوار است نخست به ماجرای نظام سرمایه داری ایالات متحده می رسیم ، برای ترامپ کاملا غیرقابل تحمل است که معیار اساسی سرمایه گذاری یعنی رشد اقتصادی را نادیده گرفته و به طرحی بپیوندد که بسیار زمان بر است.
درست است که فناوری های متعددی به عنوان جایگزین برای سوخت های فسیلی وجود دارد اما استفاده از این تکنولوژی ها مستلزم توقف برخی واحدهای تولیدی و در نتیجه نوسان در بازار کار و اشتغال خواهد بود و این یعنی زیان های چند میلیون دلاری برای شرکت های قدرتمند.
سرعت سوددهی
نکته دوم این است که گرچه سرمایه گذاری در حوزه فناوری می تواند به کاهش استفاده از گازهای گلخانه ای کمک کند اما سرعت بازدهی تکنولوژی کمی پایین تر از حد انتظار است.
درواقع یک کارخانه سرشناس برای بالا بردن ظرفیت خود در بخش تولید بر اساس تکنولوژی باید تغییراتی اساسی و ساختاری ایجاد کند. این مسئله به طور اخص در صنایعی مثل خودروسازی حائز اهمیت است.
درست است که کارخانه ای مثل تسلا از مدت ها قبل روی خودروهای الکتریکی متمرکز شده و در این بخش سرمایه گذاری کرده است. اما آیا همه ما باید تسلا بخریم؟ بدیهی است که چنین موضوعی امکان پذیر نیست و تغییر سیستم احتراق داخلی خودروها و ایجاد فرایند الکتریکی شدن خودروها نیز بسیار زمان بر است. بنابراین نمی توان انتظار داشت با توجه به سرعت پایین سوددهی صنایع تکنولوژی محور، ترامپ زیر بار تغییرات اساسی برود.
البته این به این معنی نیست که ما هرگز قرار نیست خودروی هوشمند بخریم یا شاهد تغییرات باشیم، اما مواردی که ذکر شد به این معنی هستند که فشار ناگهانی بر صنایعی مثل خودروسازی از دید دونالد ترامپ اشتباه است.
مسیر ناهموار آزمون و خطا
تکنولوژی نقشی پررنگ در آزمون و خطاهای حوزه صنعت دارد. باز هم به مثال خودرو باز می گردیم. این روزها شرکت های متعددی برای ایجاد سیست های خودران تلاش می کنند. اما این سیستم ها مرتب در حال آزمون و خطا بوده اند و حتی شاهد تصادف مرگبار بر اساس این سیستم ها بوده ایم. بنابراین اگرچه سیستم های هوشمند بسیار جذاب و مهیج به نظر می رسند اما به همان میزان نیز می توانند نا مطمئن و نا ایمن به نظر برسند.
همین موضوع بهانه ای برای دونالد ترامپ و کمیته ایمنی داخلی خودروهای ایالات متحده است تا با توسعه سریع سیستم های الکترونیک و خودران در خودروها مخالف باشد.
پایان زغال سنگ
کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی یعنی پایان زغال سنگ و این یعنی فشار مضاعف بر دولت ترامپ که از دوران تبلیغات انتخاباتی بر کاهش فشار بر قشر کارگر و افزایش اشتغال در بخش معادن تاکید داشته است. ترامپ اساسا تمایلی به کاهش بهره برداری از معادن ایالات متحده ندارد چرا که در این زمینه آشکارا تفکری سنتی دارد.
رقابت با چین
درست است که چین و ایالات متحده در حوزه فناوری با یمدیگر جنگی آشکار و نهان دارند، اما موضوع این است که در صورت کاهش تولید و خدمات صنعتی، به مرور از قدرت اقتصادی ایالات متحده در برابر چین کاسته می شود. اگرچه این قدرت به طور موقتی کاهش پیدا می کند، اما همین موضوع فرصتی برای پکن خواهد بود که قدرت خود را در مجامع صنعتی و اقتصادی به رخ واشنگتن بکشد و ترامپ هرگز مایل به وقوع چنین اتفاقی نیست.
*رویا پاک سرشت