یک کارشناس جنگل به نقش اساسی این موهبت خدادادی در کاهش بروز سیل در مازندران اشاره کرد.
مجید اسحاقی با اشاره به نقش جنگل در ممانعت از بروز سیل، اظهار کرد: جنگل یک مجموعه پوشیده از گیاهان است که به دلیل دارا بودن لایههای مختلف ارتفاعی از جمله علفی، درخچهای و درختان انبوه که به آن اشکوب بندی گفته میشود، در زمان بارندگی هر کدام از این لایهها، بخشی از باران را جذب میکنند.
وی با بیان اینکه در صورتی که جنگلی وجود نداشته باشد حجم عظیم بارندگی جذب زمین نشده و موجب بروز روان آب میشود، تصریح کرد: همانند بارندگی اخیر در چند روز گذشته در یک بازه 24 ساعته حدود 200 میلیمتر باران بارید و به دلیل شدت فراوان و زمان کم زمین برای جذب آب، روانآب ایجاد شد که این امر موجب بروز سیل شد.
نقش لاشبرگها در جذب باران
عضو هیئت علمی گروه جنگلداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس تصریح کرد: در جنگل علاوه بر این سه لایهای که ذکر شد یک لایه دیگر به نام لاشبرگ وجود دارد که شامل بقایای گیاهان، برگها و شاخههای ریز است؛ این لاش برگ یک محیط اسفنجی ایجاد میکند که مقادیر متناوبی از آب و باران را در خود نگه میدارد و این آب را به مرور از دست میدهد که به مرور جذب لایههای زمین میشود.
اسحاقی با اشاره به اینکه بخشی از بارندگی که به برگ درختان برخورد میکند توسط گیاه تبخیر میشود و مجددا جلوی حجم زیاد بارندگی را میگیرد، گفت: زمانی که باران با شدت زیاد به درخت برخورد میکند از طریق تنه آرام به ریشه و دیگر قسمت های پایین دست سرازیر میشود و سپس جذب زمین میشود که به این فرایند "استم فلو" گفته می شود و این مجموعه میتواند تا 90 درصد از ایجاد سیلاب جلوگیری کند.
وی با بیان اینکه اشتباهاتی در برداشت از جنگل و یا حرکات ماشین های آفرود این روند را به شدت دچار اختلال میکنند، ادامه داد: آفرودها و ماشینهای بزرگ با چرخهای پهن و سنگین فشردگی و کوبیدگی خاک را به همراه دارند و این سفتی خاک موجب میشود لایه اسفنجی کامل از بین برود و قابلیت جذب آب پایین بیاید و همین مسیر شیار که توسط چرخ ماشین ایجاد میشود روانآب ایجاد میکند.
عضو هیئت علمی گروه جنگلداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس در مورد اینکه آیا جمع آوری چوب و شاخههای درختان موجب افزایش تخریب سیل خواهد شد یا خیر، گفت: زمانی که چوب آلات و شاخهها از جنگل خارج میشود در حقیقت توان تولیدی آن را کم میکنیم بنابراین برگشت سرشاخهها و برگها میتواند در ممانعت از بروز سیل جلوگیری کند و البته باید توجه داشت از تراکم بیش از اندازه آن جلوگیری شود.
اسحاقی تصریح کرد: در صورتی که سرشاخه توسط بارش، رانش و باد بیش از ظرفیت اکوسیستم وجود داشته باشد آنرا میتوان خارج کرد، بنابراین برگ و سرشاخه به تنهایی در حالت طبیعی مفید است.
درختان با ریشههای عمیق در برابر سیل مقاوم هستند
وی درباره درختانی در مقابل سیل مقاومتر هستند، اظهار کرد: مهمترین رکنی که درختان میتوانند در مقابل سیل مقاومت کنند داشتن ریشههای عمیق است و هر گونهای که به آب علاقه بیشتری داشته باشد ریشه سطحی دارد. گونهای مانند توسکا که نیاز آبی زیادی دارد در جایی مستقر میشود که سطح آب سفره زیرزمینی بالا باشد، بنابراین این گیاه چون نیازی نمیبیند که در اعماق زمین رطوبت را جذب کند ریشهاش را به صورت سطحی در سطح خاک پخش میکند، بنابراین این گیاه مقاومت کمتری را در برابر سیلاب دارد اما گونهای مانند راش، بلوط و ممرز چون ریشه عمیق تری دارند میتوانند در مقابل سیل مقاومت بیشتری داشته باشند.
وی عنوان کرد: اینکه درخت توسکا ریشه سطحی دارد نافی این امر نیست که نمیتواند در مقابل سیل مقاومت کند بلکه باید گفت که نیاز آبی بالایی دارد، بنابراین حجم عظیمی از آبها را که مانداب شده جذب و از اشباع شدن خاک جلوگیری میکند و اجازه می دهد در پروسه بعدی که بارندگی اتفاق افتاده رطوبت جذب خاک شود و به طور کلی نمیتوان گفت که در مقابل سیلاب مفید نیست.
نقش مهم طرح های آبخیزداری در کنترل سیلاب
عضو هیئت علمی گروه جنگلداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس به بیان دلیل اصلی سیل در شمال ایران پرداخت و گفت: در مناطق بالادست، بیشتر اراضی، مراتع و یا جنگل هایی بودند که به واسطه یک ارزش افزوده کاذب، قیمتشان بالا رفته و مسکونی شدند و اگر نتوان در بالادست آب را مدیریت کرد و طرح های آبخیزداری را اجرا کنیم حجم عظیم بارندگی وارد رودخانهها و سپس به سمت شهرها سرازیر میشود.
اسحاقی با اشاره به اینکه طی یکی دو سال اخیر اداره کل منابع طبیعی غرب مازندران کار مفیدی را به نام طرحهای سیل بند و آبخیزداری آغاز کرده و نمونه بارز آن در رودخانه ماشلک و رودخانه گردکل است، اظهار کرد: اداره کل منابع طبیعی در بالادست رودخانه ماشلک سیل بندی را اجرا کرد که سرشاخه گیر است و درختانی را که بر اثر سیل شکسته شده بودند را قبل از اینکه به اراضی شهری برسد در بالادست پشت سیل گیر باقی گذاشت.
وی با بیان اینکه درباره فعالیت دامداری در جنگل موارد متناقضی وجود دارد، افزود: صرف وجود دام در جنگل هیچ تخریبی را به همراه ندارد و نیازمند تعادل بین اکوسیستم و دام است اما اگر از یک عرصه بیش از توان برداشت شود این دامها باعث کوبیدگی خاک و خورده شدن سرنهالها میشود و از طرفی خود دامدار برای اینکه بتواند اراضی سرسبزتری ایجاد کند کت زنی میکند و سرشاخهها را میزند تا درختان خشک شوند و نور وارد شده تا گیاه به وجود آید.