محمدقلی یوسفی، اقتصاددان و استاد دانشگاه درباره تاثیر استعفای مسئولان اقتصادی بر اوضاع کشور مانند رییس بانک مرکزی می گوید: اوضاع خراب تر از آنی است که با رفتن یکی دو نفر درست شود. افرادی نظیر سیف یا نیلی اتفاقا برای دولت بهترین هستند ولی برای ملت خوب نیستند. اینها به ضرر مردم کار کردند، بحران ایجاد کردند، ناتوانند و افراد شایسته ای نیستند اما همین افراد برای سیاستمداران بهترین هستند.
یوسفی در گفت و گو با خبرنگار «انتخاب»، درباره اینکه آیا کشور در هفته های آتی روی ثبات اقتصادی را خواهد دید یا خیر، گفت: ثبات در جایی هست که یک کشور هم در سطح بین المللی بتواند تعامل سازنده داشته باشد و هم در سطح داخلی شرایطی ایجاد کرده باشد که اقتصاد، خودش بدون اتکا به دولت و بدون دخالت دولت بچرخد و مردم خودشان کارهای خود را انجام می دهند و داوطلبانه دادوستد می کنند، بدون اینکه نیاز به گرفتن مجوز از دولت یا امر ونهی دولت داشته باشند. یا حتی در صورتی کالایی مانند ارز هم کمیاب شود، امنیتی نمی شود و از طریق مکانیسم عرضه و تقاضا خودش توازن را به دست می آورد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: آنچه در اقتصاد ایران شاهد آن هستیم، نتیجه چند دهه سیاست های نادرست است و اکنون اقتصاد را در وضعیت فلج قرار داده. مسئله ای که وجود دارد این است که چرا مسئولین سیاست هایی اتخاذ کردند که کار به اینجا کشیده شد؟ اگر سیاست های درستی دنبال می شد کار به اینجا نمی کشید که شاهد بحران در اقتصاد باشیم و فقر و بیکاری و رکود و تورم، بی ثباتی سیاست های پولی و بانکی، از دست رفتن اعتماد مردم، جو روحی و روانی نامناسب، از بین رفتن انگیزه کار و تلاش در کشور رونق یافتن فعالیت های دلالی، واسطه گری های پولی و فعالیت هایی که ربطی به تولید ندارد، فراگیر شود.
یوسفی درباره عوامل وضعیت کنونی اقتصاد کشور گفت: چند عامل دست به دست هم داده که این اتفاق رخ داده است. یکی سیاست های نادرست تیم اقتصادی و ناکارآمدی مسئولین و یکی گروه های ذینفع که می خواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند. این گروه ها در همه تشکیلات سیاسی وجود دارند. در ایران برخی از کسانی که به اسم سیاست فعالیت می کنند، رانت جو هستند. در کشورهای دیگر سیاستمداران کسانی هستند که در هر طیفی به یک سری اصول پایبندند مثلا نکوهش کردن فساد، رانت، تبعیض، بی قانونی و پایبندی به اصول اخلاقی.
او ادامه داد: برخی به اسم سیاستمدار ارکان مختلف اقتصاد را در اختیار خود گرفته و از رانت های زیادی بهره مند هستند. اینها نه تنها مراکز تصمیم گیری بلکه رسانه ها را هم در کنترل خود گرفته اند. یعنی نوعی رقابت برای سهم بری بیشتر. متاسفانه در اینجا بحث بر سر این نیست که چه کسی بهتر برای مردم کار کند.
او ادامه داد: این موضوع دردناک است و همه مسئولند که به هشدارهای کارشناسان توجه نکردند. متاسفانه بیماری به قدری پیچیده شده که یک دلیل یا علت وجئد ندارد که بگوییم یک قسمت آن نیاز به جراحی دارد. ثبات و اصلاحات باید توسط کسانی صورت بگیرد که خودشان مشکل ساز نباشند. به عبارت دیگر، کسانی که خودشان بخشی از مشکل هستند نمی توانند بخشی از راه حل باشند.
او درباره تاثیر استعفای مسئولان اقتصادی بر اوضاع کشور مانند رییس بانک مرکزی اظهار داشت: اوضاع خراب تر از آنی است که با رفتن یکی دو نفر درست شود. افرادی نظیر سیف یا نیلی اتفاقا برای دولت بهترین هستند ولی برای ملت خوب نیستند. اینها به ضرر مردم کار کردند، بحران ایجاد کردند، ناتوانند و افراد شایسته ای نیستند اما همین افراد برای سیاستمداران بهترین هستند. اینها همواره با سیاستمداران ساخته اند. از موقعیتی برخوردار شده اند که در یک رقابت آزاد جایگاهی ندارند. نه صلاحیت، نه لیاقت و نه علم لازم را دارند. منتها کرسی ها را گرفته اند و اوضاع را به این شکل دراورده اند.
این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی افزود: الان هم اینکه آقای سیف یا نیلی یا تیم اقتصادی تغییر کند، تغییر عمده ای صورت نخواهد گرفت. به هر حال اینها روزی کنار خواهند رفت ولی مشکل را به جایی رسانده اند که دیگر قابل علاج نیست.
این اقتصاددان درباره تاثیر افزایش سود بانکی و ایجاد بازار ثانویه ارزی بر اوضاع کنونی اقتصاد کشور گفت: متاسفانه در کشور ما انواع آزمایش ها نه یک بار بلکه چندین بار تکرار شده و با شکست مواجه شده است. مگر قبلا این کار را نکرده اند و نرخ سود را افزایش نداده اند؟ الان مردم فهمیده اند که هیچ چیز جایگزین ارز و طلا نیست و بنابراین همه سعی می کنند به این سمت بروند و این هم چیزی نیست که بشود با سیاست های دیگر جبران کرد.
او درباره راهکار علاج این مشکلات گفت: در حال حاضر هیچ راهکاری سراغ ندارم. تیم اقتصادی دولت، اقتصاد کشور را تبدیل به باتلاق کرده. اگر هم کسی بخواهد در این شرایط صحبتی کند، فقط و فقط تیری در تاریکی انداخته است. تجربه نشان داده اوضاع از این بدتر خواهد شد اما در مورد راهکار، آنچه مسلم است اینکه کسانی که خودشان این مشکل را ایجاد کرده اند نمی توانند بخشی از راه حل باشند. تورم و تغییرات پولی باعث شده دارایی مردم پایین بیاید. دولت اگر بخواهد نرخ سود بانکی را افزایش دهد، هیچ کمکی نخواهد کرد. چون باید پرسید هدف چیست؟ آیا هدف این است که تولید ایجاد شود؟
یوسفی در توضیح این موضوع افزود: کسانی که پول دارند، و به طریقی به منابع دست یافته اند، تعدادشان 20 درصد کل مردم هم نیست. 80 درصد مردم فشار را تحمل می کنند. آن 20 درصد کسانی نیستند که پول خود را در بانک بگذارند. در نتیجه پول خود را به ارز یا طلا تبدیل کنند، چون می دانند شرایط بین المللی هم شرایط مناسبی نیست.
ابراهیم رزاقی، اقتصاددان می گوید: مسئولان بانک مرکزی در دو سه سال اخیر گفتند سود بانکی را کاهش دهیم تا پول وارد تولید شود. اما چه اتفاقی افتاد؟ این نقدینگی مانند یک سیلاب وحشتناک در بانکها خفته بود. این اقدام رییس بانک مرکزی باعث شد سرمایهها از بانکها خارج شده و به فعالیتهای دیگری مانند مسکن و واردات وارد شد. در نتیجه فضای سوداگری با ارقام بالا امکانپذیر شد.... بخشی از مسئولین یا نزدیکان آنها از این اقتصاد بهره برداری فوق العاده میکنند. از این جهت به نظر می رسد بخشی از مسئولان اجرایی و برخی نمایندگان مجلس از وضع موجود بدشان هم نمیآید. به همین دلیل نمی بینیم که به طور مثال نمایندگان فلان وزیر یا رییس جمهور را استیضاح کنند.