روزنامه وقایع اتفاقیه با محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه مصاحبه ای انجام داده است.
بخشی از این مصاحبه را می خوانید:
ریشه تجمعهای اعتراضی اخیر را در چه عامل یا عواملی میبینید؟ گروهی ناتوانی دولت در حل مشکلات و جمعی هم سیاهنماییهایی که علیه دولت صورت گرفته است را عامل رویدادهای اخیر میدانند. شما چه عواملی را دراینزمینه موثر میدانید؟
همانطور که برخی از مقامهای رسمی دولت اذعان کردند، در یکی دو سال اخیر صدها واکنش اعتراضی از جانب مردم در سراسر کشور شکل گرفته که دلیلش فقط مشکلات معیشتی بود. این، دو نکته مهم را دربردارد. نکته اول این است که در جمهوریاسلامی مردم این حس را دارند که فضایی آزاد برای ابراز نظر و حتی اعتراض دارند که این نشان از سعه صدر حاکمیت دارد. دومین نکته هم این است که مشکلات مختلفی در جامعه آرامش مردم را تحتتاثیر قرار داده است و طبیعی است که قشرهای مختلف جامعه به این تصمیم برسند که در کنارهم صدای اعتراضشان را به گوش مسئولان برسانند. پس باید این ادعا که «مردم هیچ مشکلی ندارند» را ادعای توخالی و البته هزینهسازی بدانیم و این را مدنظر قرار بدهیم که مسلما غفلت تصمیمگیران در قبال خواستههای قانونی و مشروع مردم میتواند خسارت زیادی داشته باشد، خسارتی که جبرانش دشواریهای زیادی را میطلبد. اما اینکه برخی از دولتیها اینطور گفتند که مخالفان دولت تجمعها را کلید زدند و در ادامه کنترل امور از دستشان خارج شد را نهتنها نمیتوانیم منطبق بر واقعیت بدانیم، بلکه نوعی فرار به جلو است که متاسفانه شاهدش بودیم. اگر آنها برای این ادعای خود مشهد را مثال میزنند، با توجه به اطلاعات دریافتی ما صبح روز حادثه، تجمعی در اعتراض به مشکلات اقتصادی شکل گرفت که هیچگونه تخلف یا تخریب و اذیتی در آن دیده نشد و در پایان هم با نماز جماعت تمام شد. اما بعدازظهر همان روز به فاصله یکی دو ساعت کسانی در جایی از شهر مشهد آمدند که شعارها و رفتارهایشان هیچ ارتباطی به تجمعکنندههای صبح نداشت؛ بنابراین اتفاقی که در چند روز اخیر افتاد، دو طرف داشت؛ یک طرف بازیخوردههای مثلث شوم آمریکا، اسراییل و منافقان بودند و طرف دیگر عامه مردمی بودند که مثل همیشه نشان دادند با انقلاب هستند و به هر قیمت و در هر شرایطی پای انقلاب ایستادهاند و به خیابانها آمدند تا به دنیا این پیام را بدهند که مردم ایران نهتنها مشکل جدی ندارند، بلکه کاملا در امن و امان هستند؛ البته پنهان شدنی نیست که عدهای قلیل هم با اصل نظام مشکل دارند و حتی برای تخریب و تخطئه حاضرند گوش به فرمان منافقان هم بدهند. اما آنها قطعا عامه مردم نیستند. البته برخی بر این باورند که همان تجمع اول، بهانه و فرصت مناسب را در اختیار بدخواهان گذاشت.
این بد است که رفتارهای تخریبی و ساختارشکنانه عدهای را مرتبط به مردمی بدانیم که فشارهای زندگی باعث شده بود تا صدای اعتراضشان بلند شود. همه میدانند کشورهایی هستند که در هر شرایطی تلاششان را به کار میگیرند تا فضای ایران را ناآرام کنند و در این مقطع هم، عنادشان را با تحریک گروهی اندک در داخل نشان دادند.
این نظر شما درحالی است که گروهی هم اینطور میگویند که ربط دادن ناآرامیها با خارج از کشور، دون شأن جمهوریاسلامی و استقلال و البته توانمندی ایران است.
به نظر من این استدلال هم صحیح نیست. همه مطلع شدند خانم کلینتون رسما گفت که ۵ هزار نفر را برای ایجاد ناآرامی در ایران آموزش دادیم. همچنین همه میدانند که عربستان هم بهطور خصمانهای ایرانستیزی را مهمترین ماموریت خود میداند و البته نمیتوان از کنار حمایت احمقانه ترامپ از خرابکاران هم به سادگی گذشت. با توجه به این توضیحها، شما با نظر عدهای که چنین تحلیلهایی را ارائه میدهند، موافقید؟
حرف آنها این است که پتانسیل کشور و همچنین علاقه ایرانیها به وطنشان، فرصت بهنتیجهرسیدن اهداف کشورهای خارجی را سلب میکند. معلوم است که آنها نمیتوانند قاطبه مردم را با خود همراه کنند. اما اینکه بگوییم، خارجیها کاری به کار ما ندارند و هیچکس هم در کشور پیدا نمیشود که به حرف آنها گوش بدهد، برداشتی غلط است؛ البته تاکید موکدم این است که مخالفان در اقلیت محض قرار دارند که تعدادی از آنها دستگیر شده و محاکمه هم خواهند شد. کمااینکه در سال ۸۸ هم عده قلیلی قصد براندازی داشتند و بازهم اکثریت، تمام و کمال پشت نظام ایستادند.
عملکرد نهادهای مختلف در مدیریت شرایط را چطور دیدید؟
نیروی انتظامی به نحو احسن ماموریتش را انجام داد و برایش مهم بود که به کسی از طرف نیروهایش لطمهای وارد نشود. صداوسیما هم با پوشش مناسب و ارائه تحلیلهای صحیح نقش مهمی در آرامش به دست آمده ایفا کرد. البته برخی هم نظرشان این است که رویه صداوسیما از سال ۹۲ به بعد به کل تغییر کرده و حتی اینطور میگویند که به اپوزیسیون دولت تبدیل شده است. اصلا چنین چیزی را حتی نباید به زبان آورد. متاسفانه برخی از دولتیها دنبال اپوزیسیون میگردند که این رویه دلیلی ندارد و خوب نیست. اگر صداوسیما برای دولتمردان منعی ایجاد کند، آن موقع باید گفت که خوب عمل نکرده است. البته آنطور که عنوان شد، همان روزها به بهانه مشکل فنی از صحبت معاون اول رییسجمهور با مردم از طریق تلوزیون ممانعت به عمل آمده بود. آقای جهانگیری ادعایی کرده است که من بررسی نکردهام آیا صحت دارد یا خیر.
به بحث مشکلات بپردازیم. اینکه همه هجمهها به دولت وارد شود را صحیح میدانید؟
به نظر من مشارکت همه نهادها و ارگانهای رسمی در راستای کاهش مشکلات لازم است. اما کمترین توقعی که از دولتمردان میرود، این است که اقلا به مردم قولهایی ندهند که خودشان هم میدانند، نشدنی است. «مشکل گرانی حل میشود»، «تورم را پایین میآوریم» و... قولهایی است که دادند و عمل نکردند که این نوع رفتار بیاعتمادی را موجب میشود.
این روزها ذهنیت اذهان عمومی به این مسئله رای میدهد که دستگاههای مختلف با هم اختلاف شدیدی دارند. این موضوع نگرانی در جامعه را زیاد نمیکند؟
اینکه گفته شود که مثلا بین قوا اختلافاتی جدی و عمیق وجود دارد را از اساس تکذیب میکنم. اما طبیعی است که ارگانهای مختلف بههرحال سلیقههایشان با هم نخواند که خیلی هم غیرطبیعی نیست؛ البته با فصلالخطابهایی که داریم، به راحتی میتوانیم، جلوی اثرات منفی اختلاف عقیده را هم بگیریم.
میتوانم وارد بحث عادت به شکست در جریان اصولگرایی در انتخابات شوم؟
از کدام آشفتگی حرف میزنید؟
به هرحال اصولگرایان در دهه هشتاد تا سال ۹۰ دو انتخابات ریاستجمهوری، سه انتخابات مجلس و دو انتخابات شورا را با توفیق ۱۰۰درصدی تجربه کردند اما در دهه ۹۰ با درگیرشدن انشقاق و جدلهای درون جناحی شرایط به کل تغییر کرد.
وقتی دو جریان مهم وارد فضای انتخاباتی میشوند، نباید نگرانی زیادی درباره نتیجه داشته باشیم. درباره اختلاف هم باید گفت که در هر جریانی اختلاف طبیعی است و جبهه اصلاحات هم گروهی ولایت فقیه هستند و قانون اساسی را قبول دارند و برخی هم به بهانه اصلاحطلبی اقدام به براندازی کردند و دلیلی ندارد که شما موضوع اختلاف اصولگراها را پررنگ کنید.
اما اصلاحطلبان با وجود نگاههای متضادی که نسبت به هم دارند، در بزنگاههای مهم متحد شده و در نتیجه، نتیجه هم میگیرند، مهمی که اصولگرایان از آن دور هستند.
اصولگرایان در مواقعی متحد شده و اصلاحطلبان هم چندپارچگی را تجربه کردهاند. مشخصا ما در موتلفه همیشه و در هر شرایط یکی شدن را هدفی مهم میدانیم؛ البته در پایان تاکید میکنم که اصولگرایان در انتخابات آتی باید همه تلاششان را به کارگرفته تا با موفقیت در انتخابات، اداره امور را به عهده خود بگیرند.