دو روز پیش خبری از قول محمد احسانی، مدیر شبکه نسیم منتشر شد که از حضور جنابخان در سری جدید خندوانه خبر داد و اعلام کرد سری جدید این برنامه نوروز روی آنتن میرود، اما پست روز گذشته رامبد جوان نشان داد که انگار پخش خندوانه برای رامبد جوان به پایان نرسیده و او هنوز بهعنوان یک سلبریتی به یکی از کارهای اصلی خود یعنی تبلیغ کالاها که از ابتدای خندوانه برعهده داشت، ادامه میدهد.
مجری خندوانه جمعه شب تصویری از بطریهای روغن مایع یک کارخانه را در صفحه اینستاگرام خود قرار داد و از مزایای این روغن که غنیشده با ویتامین دی است، نوشت و روی اینکه این محصول یک برند ایرانی است، تأکید کرد. جالب اینجاست که عکسی که جوان از این محصول منتشر کرده، عکسی غیرحرفهای است، یعنی اینکه شرکت تبلیغاتی مدنظر داشته که عکس شبیه عکسهای روزمره کاربران اینستاگرام از آب دربیاید. انگار که مثلا رامبد جوان رفته خرید روغن نباتی و با خود گفته بهتر است از فرصت استفاده کرده و این برند را به دنبالکنندگان معرفی کنم. در ابتدا کامنتها برای این پست باز بودند، اما در ادامه و پس از واکنشهای منفی نسبت به این پست بعد از مدتی کامنتها بسته شد و سپس پست بهطور کل حذف شد؛ البته تبلیغ در یک زمان مشخص در فضای مجازی مسئله پذیرفتهشدهای است.
به دوربین نگاه کن و بفروش
نیازها و بحرانهای مالی رسانه ملی باعث شده در چند سال اخیر راه حضور در رسانه ملی از مسیر فروشندگی عبور کند. حالا همه چهرهها و مجریهای مهم تلویزیون برای تأمین مالی برنامههایشان ناگزیر از جذب اسپانسر و تبلیغ مستقیم برای تأمینکننده مالی برنامه هستند. رامبد جوان در برنامه خندوانه تصمیم گرفت، فاز تبلیغاتی برنامه را وارد مسیری جدید کند. متنهایی برای بخشهای تبلیغاتی برنامه طراحی و نوشته میشد؛ این تبلیغات جنبه نمایشی به خود گرفت. جوان و همراهانش در بخشی که برای تبلیغ برندِ اسپانسر در نظر گرفته میشد، ایفای نقش میکردند و آیتم نمایشی کوتاهی را برای این برند جلو دوربین میبردند. در بخشهایی آنها با چهرههایی بر افروخته و با جدیت تمام برای تبلیغ محصول مورد نظر انرژی میگذاشتند. در هر قسمت از برنامه چند آیتم مختلف برای اسپانسر برنامه در نظر گرفته میشد و مدام روی خرید محصولات آن تأکید صورت میگرفت. به هرحال خندوانه یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی بود که به صورت مشارکتی تولید میشد. تمام هزینههای آن توسط اسپانسر برنامه تأمین میشود؛ بنابراین این حق اسپانسر است که به نسبت هزینههایی که صرف تولید برنامه میکرد، در جایجای آن به تبلیغ کالای خود بپردازد. آنها عادت ندارند، رضایت مخاطب را هم در نظر بگیرند. تنها خواسته آنان بمباران ذهن مخاطب با تبلیغ کالاهایشان است، نه رضایت تماشاگر تلویزیون، اما این چیزی است که رامبد جوان و گروه برنامهسازش طبیعتا باید آن را در نظر بگیرند. این از خوششانسی رامبد جوان است که این روزها تبلیغ کردن و فروشنده بودن عادیترین کار ممکن به نظر میآید. در بعضی از قسمتهای این برنامه گاهی یک ربع تا 20 دقیقه اول برنامه به تبلیغ و قرعهکشی و انواع آیتمهای تبلیغاتی میگذشت. با همه اینها برنامه خندوانه به پایان رسید و در نبود رقبای جدی، خندوانه از جمله معدود برنامههای موفق رسانه ملی بود که علاوه بر تبلیغ و فروش برای لحظاتی هم مخاطبان را سرگرم و در مواقعی فرهنگسازی کرد، اما به نظر میرسد با اتمام برنامه خندوانه هنوز کار جوان در زمینه تبلیغات تمام نشده است. حدود پنج ماه تا شروع دوباره این برنامه مانده و دلیلی ندارد این روزها بیتبلیغات بگذرد. او حالا در حوزه تبلیغات نیز یک سر فصل است. در فصل دوم برنامه خود به ناگاه پذیرای مدیرعامل متروی تهران در برنامه خود شد و به جای اینکه سوالات متداول و همیشگی را از میهمانش بپرسد به تشریح فعالیتها و اقدامات این مدیر پرداخت. دلیل این دعوت خیلی زود مشخص شد و دو روز بعد از پخش این برنامه، قرارداد پنج میلیارد ریالی شرکت بهرهبرداری متروی تهران با برنامه خندوانه منتشر شد که در یکی از بندهای آن تصریح شده بود 25درصد از مبلغ کل این قرارداد به مجری برنامه تعلق خواهد گرفت. در این یکیدو سال اخیر تخمین دستمزد رامبد جوان یکی از علائق رسانههایی بوده است که معمولا اخبار سلبریتیها را دنبال میکنند. مثلا گفته میشود برای تبلیغ یکی از اسپانسرهای برنامه یک ماشین لکسوس دریافت کرده است. با توجه به اینکه در ایران معمول نیست هنرمندان دستمزد خود را به شکل رسمی اعلام کنند، اما از این دست خبرها هر از گاهی شنیده میشود و به نظر میآید جوان طعم خوش تبلیغاتی بودن را مزه کرده است. صفحه اینستاگرام او این روزها 6 میلیون و 100 هزار دنبالکننده دارد و از جهت دومین صفحه پر دنبالکننده در جامعه ایرانی به حساب میآید؛ البته که تبلیغاتچی زبر دستی همچون رامبد جوان نمیتواند به سادگی از این امکان بگذرد.
چگونه آن فیلم نفروش، فروخت
رامبد جوان در برنامه خندوانه بارها اعلام کرده که مسابقه است، اما واکنشهای عصبیاش بعد از باخت در یکی از مسابقات ادا بازی نشان داد از این جنس دوستداران مسابقه است که از باخت و شکست همیشه واهمه دارند. شاید از همینرو فیلم «نگار» به کارگردانی او با وجود فروش دو میلیارد و 600 میلیون تومانیاش برای او یک موفقیت محسوب نمیشود. این فیلم با بازی نگار جواهریان، همسر رامبد جوان از 15 شهریور روی پرده سینماها رفت، یعنی زمانیکه هنوز خندوانه روی آنتن تلویزیون بود. او آشکارا در برنامه خود به تبلیغ این فیلم پرداخت. بهعنوان جایزه به میهمانانش بلیت فیلم «نگار» را اهدا میکرد و در آخرین قسمت برنامه نگار جواهریان بهعنوان میهمان ویژه در برنامه حضور پیدا کرد. او و همسرش برای تبلیغ فیلمشان انرژی زیادی گذاشتند؛ فیلمی که با توجه به پیچیدگی ظاهریاش بدون این انرژی تبلیغاتی شاید به دشواری به این مرز از فروش میرسید. بسیاری تصور میکردند فیلم «نگار» با رسیدن به مرز پنج میلیارد تومان در جایگاه پرفروشترین فیلم غیرکمدی سال قرار خواهد گرفت که چنین نشد، اما از این خیال که بگذریم رامبد جوان توانست با شیوههای تبلیغاتیاش فیلمی را که شانس زیادی برای فروش نداشت چنان معرفی کند تا همینجا از فیلمهای به سود رسیده امسال باشد. باور کنید رامبد جوان نام مهمی در صنعت تبلیغات است.
منبع : اسمان ابی
با وجود ورود قابل تقدیر بسیاری از هنرمندان، ورزشکاران و چهره های مشهور و محبوب کشور برای کمک به زلزله زدگان کرمانشاه، برخی چهره های هنری نیز در حال سوءاستفاده از این وضعیت هستند.