قاسم محبعلی، مدیرکل سابق خاورمیانه وزارت خارجه ایران درباره برکناری و بازداشت 40 حدود شاهزاده در عربستان گفت: این اتفاق هم می تواند بخشی از اصلاحاتی باشد که ملک سلمان به دنبال آن است و هم احتمال دارد نوعی جنگ قدرت یا پاکسازی هیات حاکم از عوامل منتسب به پادشاه پیشین این کشور باشد.
محبعلی در گفت و گو با «انتخاب» افزود: سیستم های بسته با فساد مالی و رانت و ... سروکار دارند و هر زمان که جنگ قدرت دربگیرد، طرف های قدرتمندتر می توانند طرف های ضعیف تر را با همین اتهامات از میدان به در کنند. اکنون نیز لیست حذفشدهها نشان می دهد که صاحبان قدرت در دوران ملک عبدالله در حال کنار گذاشته شدن هستند.
او ادامه داد: کسانی که کنار گذاشته شده اند از رییس دفتر ملک عبدالله گرفته تا خانواده و وزرای او، همگی در آن دوران صاحب قدرت بودند که تحت عنوان مبارزه با فساد حذف شده اند. محبعلی در عین حال تصریح کرد: این احتمال نیز وجود دارد که این اتهامات واقعی باشد.
مدیرکل آسیای غربی وزارت امور خارجه در دولت اصلاحات ارتباط تغییرات در عربستان با استعفای سعد حریری در لبنان را رد گفت: این دو مسئله کاملا متفاوت هستند. در لبنان عربستان مجموعه سیاست هایی را دنبال می کند و در لبنان به دنبال استراتژی فشار به ایران است و دنبال به هم زدن بازی است. البته سعد حریری هم با سیاستهای عربستان در یک راستا قرار می گرفت.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی درباره استفاده محمد بن سلمان از لفظ «اسلام میانه رو» و اینکه حاکمان عربستان چگونه توانسته اند وهابیون را به تغییرات اجتماعی اخیر در عربستان راضی کنند گفت: این بخشی از پروژه عربستان برای پیشبرد برنامه های داخلی آنها و نیز نزدیکی به اروپا و آمریکا است؛ چراکه یکی از چالش های مهم عربستان با آمریکا و غرب به خصوص بعد از 11 سپتامبر مسئله توسعه سیاسی و وجود دولتی در عربستان بود که حامی تندروها به شمار می رفت؛ از این رو آنها می خواستند این سوءظن را از بین ببرند.
او ادامه داد: بعد از قضیه داعش و القاعده موقعیت روحانیون وهابی به شدت تضعیف شد به طوری که نه محبوبیت منطقه ای دارند و نه از نظر بین المللی جایگاهی دارند و در واقع قدرت و بازوهای خود را از دست داده اند؛ القاعده و طالبان سرکوب شده اند و اسلام بنیادگرای سنی که وهابیون عربستانی پشت سر آن بودند، و ضربه خورده است. از طرفی، آمریکا هم به عربستان و قطر فشار می آورد که زمینه های مالی و پشتوانه های فکری و ایدئولوژیکی این گروه ها را از بین ببرند.
محبعلی افزود: عربستان حاصل توافق طایفه غیرمذهبی و سکولار آل سعود و فرزندان عبدالوهاب است. در حال حاضر موقعیت وهابیون تضعیف شده و موقعیت آل سعود تقویت شده و در حال حاضر این فرصت برای آنها پیش آمده که اصلاحاتی را که سال ها به دنبال آن بودند ولی به دلیل ترس از تندروهای وهابی آن را انجام نمی دادند به اجرا بگذارند.
او در پاسخ به این سوال که جایگاه ایران در چشم انداز و برنامه 2030 عربستان کجاست گفت: برنامه عربستان تنها تغییرات داخلی نیست؛ از نگاه عربستان در منطقه هم باید تغییراتی اتفاق بیفتد. از نظر آنها برای پیشبر این سیاست ها لازم است که جمهوری اسلامی ایران تغییراتی کند که سیاست خارجی خود را بر اساس منافع تنظیم کند نه بر اساس ایدئولوژی و مذهب. از این رو آنها تلاش دارند تا با استفاده از زمینههای پیش آمده مانند روی کار آمدن ترامپ این تغییرات را در منطقه هم ایجاد کنند.
محبعلی افزود: به طور کلی دورنمای عربستانی ها در برنامه 2030، ایجاد منطقه ای در خاورمیانه در تراز منطقه شمال اروپا با همان سطح درآمد و با همان ساختار اقتصادی و اجتماعی است. اکنون در عربستان یک طبقه بزرگ تحصیلکرده ای شکل گرفته که در دانشگاه های غربی تحصیل کرده اند و بیش از صدها هزار نفر را شامل می شوند. همین حالا حدود 50 هزار نفر دانشجو در دانشگاه های بزرگ غربی درس می خوانند و همه اینها پشتوانه ای است برای تغییر و تحولات مورد نظر عربستان.
او در پاسخ به این سوال که آیا رابطه ایران و عربستان در دورنمای 2030 عربستان بهتر خواهد شد یا خیر، گفت: این موضوع بستگی به عوامل مختلفی دارد؛ مناسبات میان دو کشور یکطرفه تنظیم نمیشود؛ اگر وضعیت به همین صورت باشد و جنگ نیابتی در عراق، سوریه، لبنان، یمن، افغانستان، شاید هم در آینده پاکستان و تاجیکستان ادامه یابد، وضعیت تغییری نمی کند اما اگر دو کشور تصمیم بگیرند که این مسائل را کنار بگذارند، آنگاه تغییرات عربستان می تواند برای ایران و روابط دو کشور نیز مناسب باشد. اما در حال حاضر یک وضعیت پارادوکسیکال در روابط دو کشور حاکم است و نمی توان آینده را پیش بینی کرد.
محمد بن سلمان که ناگهان در دو سال تبدیل به یکی از مشهورترین سیاسیون خاورمیانه شده کیست؟ ویدئوی زیر نکات جالبی از زندگی او را بازگو می کند.