دونالد ترامپ از هنگام مبارزات انتخاباتی برای جلب آرای مخالفان باراک اوباما، شعارهای تندی علیه بزرگترین دستاورد رئیسجمهور پیشین آمریکا که توافق هستهای با ایران بود، سر داد و در کوتاهمدت، مخالفان را پشت سر خود جمع کرد.
بسیاری از رهبران جمهوریخواه به او دل بستند و توافق هستهای را که یک فرمول برد – برد بود، به تمسخر گرفتند. با پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری، او پروژههای متعدد زمان اوباما را هدف قرار داد و گفت بهزودی آنها را باطل میکند. علاوه بر توافق هستهای با ایران، کنوانسیون محیط زیست پاریس، معاهدات تجارت آزاد با دیگر مناطق جهان، عادیسازی روابط با کوبا، بیمه سلامتی اوباما، خروج از ناتو، اخراج مهاجران، ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور به آمریکا به اتهام تروریستبودن و... در پروژههای ترامپ قرار داشتند. او برخی را مسکوت گذاشت، برخی را تعدیل کرد و برخی دیگر را کماکان پیش میبرد. توافق هستهای با ایران، ازجمله پروژههایی بود که دونالد ترامپ تصور میکرد بهسادگی زیرسؤال میرود و از ابطال یا شکستن آن میتواند آبرویی برای خود در جبهههای شکستخورده داخلی کسب کند.
تلاش ترامپ و تیم تندرو او، در دو ماه اخیر بر تبلیغات علیه توافق هستهای قرار گرفت و تهدید کرد یا از توافق هستهای خارج میشود یا سر موعد، عدمپایبندی ایران به برجام را اعلام میکند تا سرآغاز احیای تحریمهای گذشته شود. تندروهای جمهوریخواه، اسرائیل و عربستان هم بیکار ننشسته و از ترامپ خواستند حالا که میخواهد کاری درباره توافق هستهای با ایران انجام دهد، یکباره استراتژی کاملی برای چگونگی و نحوه مقابله با جمهوری اسلامی ایران ارائه دهد. بهاینترتیب، ترامپ ابتدا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و سه روز پیش در آستانه اعلام پایبندی یا عدمپایبندی ایران به توافق هستهای، دو سخنرانی انجام داد که بههیچوجه در شأن یک رئیسجمهور و در چارچوب ادب و نزاکت دیپلماتیک قرار نداشتند و بیشتر هتاکی، توهین و اتهاماتی بیاساس بودند. ترامپ و یاران تندرو او، به اعلام استراتژی درباره ایران بسیار دل بسته بودند و لابیهای اسرائیلی و عربی نیز او را ترغیب و تشجیع کرده بودند که این استراتژی بسیار کارساز است؛ اما اگر از زوایای مختلف به این بهاصطلاح استراتژی نگریسته شود، ملاحظه میشود یک ناکامی تمامعیار برای دونالد ترامپ در پی داشته است.
١- ترامپ تصور میکرد میتواند توافق هستهای را باطل کند و جهان را با آن تهدید میکرد؛ ولی در این سخنرانی، اذعان کرد توافق هستهای کاری است که شده و کاری از دست او برنمیآید.
٢- ترامپ از قبل اعلام کرده بود اینبار عدمپایبندی ایران به توافق هستهای را اعلام میکند؛ ولی متوجه شد او در جایگاهی نیست که چنین کند؛ چون تنها مرجع برای چنین اعلامی، همان آژانس بینالمللی انرژی اتمی است؛ بنابراین اعتراف کرد نه پایبندی و نه عدمپایبندی ایران را تأييد نميكند.
٣- همچنین از دو ماه پیش هیاهوی بسیاری راه انداخته بود که سپاه پاسداران را جزء گروههای تروریستی قرار میدهد. غافل از اینکه طبق حقوق بینالملل و منشور ملل متحد، هیچ دولتی قادر نیست نیروهای مسلح کشور دیگری را تروریست قلمداد کند؛ بنابراین بهجای تروریست نامیدن سپاه پاسداران، به تحریم چند شرکت در ارتباط با سپاه پرداخت.
٤- اتاق فکر ترامپ، اسرائیل و عربستان، امیدوار بودند این سخنرانی و این اعلام استراتژی، موجی در داخل ایران به وجود میآورد و آنها بتوانند روی آن شکافهای اجتماعی سوار شوند؛ اما در عمل، برعکس شد و این سخنرانی باعث وحدت بیشتر داخلی ایران شد و برخی در داخل و خارج که شاید با نظام از نظر فکری زاویه داشتند، مقابل ترامپ ایستادند.
٥- اشتباه دیگر مشاوران ترامپ، این بود که با تجویز نام جعلي براي خلیجفارس برای خوشنودکردن اعراب، غیرت و حمیت مردم غیور ایران را برانگیختند و همین اشتباه برای آنان کافی بود که همه مردم ایران با هر تفکری به ترامپ پشت کنند.
٦- تئوریسینهای ترامپ مانند نیکی هیلی و جان بولتون که هر دو سودای وزارت امور خارجه را در سر دارند و با هم در تندروی رقابت میکنند تا در نظر ترامپ محبوبتر جلوه کنند، به ترامپ گفته بودند توافق هستهای دیگر جانی در جهان ندارد و یک ضربه، کار آن را میسازد! درست چند دقیقه بعد از سخنرانی ترامپ، فدریکا موگرینی به نمایندگی از اتحادیه اروپا به حمایت و دفاع تمامقد از توافق هستهای پرداخت.
٧- همین اتاق فکر به ترامپ مشاوره اشتباه داده بود که سخنرانی ترامپ باعث تشتت در گروه ١+٥ خواهد شد و برخی کشورها مانند بریتانیا، به ترامپ خواهند پیوست؛ ولی کشورهای مهم اروپایی که از سیاستهای غلط ترامپ خسته و ناامید شدهاند، مقابل ترامپ ایستادند و به دفاع از توافق هستهای و پایبندی ایران به آن پرداختند.
بیانیه مشترک رؤسای سه کشور فرانسه، بریتانیا و آلمان در نوع خود استثنائی و ارزشمند بود که جواب دندانشکنی به ترامپ بهشمار میرود.
٨- حقیقت این است که این سخنرانی و این موضعگیری، سایر قدرتهای جهانی را قانع کرد که آمریکا دیگر نمیتواند تکیهگاه صلح جهانی باشد و باید از ترامپ عبور کرده و خود هدایت را بر عهده بگیرند. جدالهای لفظی خطرناکی که بر سر موضوع هستهای کرهشمالی از سوی ترامپ صورت گرفت، حجت را بر اروپا تمام کرد تا به قول خانم هلگا اشمید، یک بحران هستهای برای کره زمین خیلی زیاد است و نباید دست ترامپ را بازگذاشت تا بحران دومی را به وجود آورد. ناکامیهای ترامپ در داخل آمریکا هم دولتمردان و رهبران دموکرات و جمهوریخواه را نگران کرد؛ به ترتیبی که جان مککین به صف موافقان حفظ برجام پیوست و هیلاری کلینتون اظهار کرد رفتار ترامپ باعث احمق جلوهدادن آمریکا میشود و درحالیکه شواهد حاکی از پایبندی ایران به توافق هستهای است، خروج از برجام خطرناک است. چنانچه طبق طرح ترامپ، کنگره نمایندگان آمریکا در این ٦٠ روز تحریمی علیه ایران تصویب نکنند، خودش وارد صحنه شده و با خروج از برجام، تحریمهایی را به تصویب خواهد رساند؛ حتی اگر ترامپ بتواند این آخرین آرزوی خود را برآورده کند، آمریکای منزوی قادر نخواهد بود قانون داخلی خود را بر اروپاییها و دیگرانی مانند روسیه و چین، تحمیل کند؛ زیرا از قبل، ترامپ و طرحهایش را رد کردهاند. به علاوه، مؤثربودن تحریمها در گرو قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد است که در فضای حاضر هیچ شانسی برای تصویب ندارد. جمهوری اسلامی ایران باید موقعیت ممتاز خود را بهخوبی تشخیص دهد و بداند اولا رمز موفقیت در ادامه پایبندی ایران به تعهداتش در برجام است که اجماعی جهانی را پشت سر خود ایجاد کرده است و ثانیا برای حفظ این اجماع، باید بسیار تلاش کند و روابط خود را علاوه بر روسیه و چین با اروپا بسیار گسترش دهد و اجازه ندهد یکی از اعضای گروه ١+٥ و ازجمله بریتانیا، از این اجماع خارج شود. این البته ملاحظاتی را میطلبد که در این زمان ضروری است.
سیدعلی خرم- استاد حقوق بینالملل