به گزارش انتخاب، روحاني در روز تشكيل كابينه معاون فرهنگي وزارت علوم سيد ضياء هاشمي را به عنوان سرپرست وزارتخانه معرفي كرد. سرپرستي كه اكنون گزينه محتملي براي وزارت نيز به نظر ميرسد. دانشگاهها در دوره پيش از روحاني و دولت احمدينژاد (به ويژه دولت دوم) مشكلات بسياري را تحمل كردند و با انتخاب روحاني بارقههاي اميد جهت بهبود اوضاع دانشگاه ديده شد. گزينه اول روحاني براي وزارت علوم دولت يازدهم دكتر ميلي منفرد روي خوشي از مجلس اصولگرا نديد و جعفر توفيقي سرپرست وزارت علوم شد. با ابراز مخالفتها در مورد توفيقي، روحاني فرجيدانا را به مجلس معرفي كرد كه به سختي راي آورد و دورهاي از وزارت علوم را ساخت كه دانشجويان و اساتيد هنوز بهخاطر دارند. اما فرجيدانا هم پس از افشاي بورسيههاي غير قانوني براي برخي نمايندگان قابل تحمل نبود، پس آنها تمام تلاش خود را براي استيضاح وي به كار بستند و موفق شدند. روحاني شهردار فعلي تهران محمدعلي نجفي را به عنوان سرپرست وزارت علوم منصوب كرد. مجلس نهم پيشتر ثابت كرده بود به نجفي هم علاقهاي ندارد و روحاني هم زحمت معرفي وي را به خود نداد و احمد نيلي و پس از آن فخرالدين دانش آشتياني را به مجلس معرفي كرد كه هر دونفر رد شدند. در نهایت گزینه هفتم روحانی محمد فرهادی بود که از مجلس اصولگرا رای گرفت و در دوره وزارتش سعی کرد شبیه فرجیدانا نباشد و دست به عصا حرکت کند. دانشگاهیان از وزارت فرهادی بسیار ناراضی بودند و قابل پیشبینی بود که جایی در دولت دوازدهم نداشته باشد. اکنون اما پس از شروع دولت دوم روحانی هم حاشیههای وزارت علوم به پایان نرسیده و سایه بیم و امید بر سر دانشگاه افکنده شده است. در مورد شرایط وزارت علوم، دکتر صادق زیباکلام، استاد دانشگاه، با «آرمان» گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
دلیل تعلل رئیس جمهور در معرفی وزیر علوم را با توجه به اینکه وضعیت این وزارتخانه مشخص نیست، چه میدانید؟
تصور نمیکنم تعلل خاصی از ناحیه آقای روحانی صورت گرفته باشد، چون ایشان پس از رایزنیهای بسیار، یکی از روسای دانشگاهها را مد نظر داشتند که با انصراف دقیقه نودی او برنامهریزیها بهم ریخت. پس از مدت کوتاهی مجددا ایشان در لحظات آخر طی تماسی اعلام آمادگی کرد که از طرف رئیس جمهور به عنوان وزیر پیشنهادی علوم معرفی شود اما آقای روحانی به دلیل مکدر بودن از کنسل کردن بیدلیل اولیه و همچنین به علت اینکه اسامی وزرا را پیش از این تماس به هیات رئیسه مجلس ارسال کرده بود، از معرفی این گزینه صرف نظر میکند و به این ترتیب معرفی این گزینه منتفی میشود. هر چند قبل از او هم آقای روحانی افراد دیگری را مدنظر داشت که با آنها موافقت نشده بود. بنابراین تعللی نبوده و رئیس جمهور باید با شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس مذاکرات خود را دنبال کند. به هرحال شورای عالی انقلاب فرهنگی نقش تاثیرگذاری دارد و انتخاب وزیر برای وزارت علوم از این بابت مورد حساستری نسبت به سایر وزارتخانههاست.
از نظر دانشگاهیان، وزیر علوم باید چه ویژگیهایی داشته باشد و آیا خواست رئیسجمهور از وزیرش نیز با این مطالبات مطابق است؟
استقلال دانشگاهها یکی از مهمترین خواستهای دانشگاهیان در دوران انقلاب بود که نهادی به اسم وزارت علوم اختیار دانشگاهها را در دست نگیرد. وزارت علوم به هرحال باید با مجموعه قوه مجریه و سایر نهادهای بیرون از دولت نیز هماهنگ باشد. مدیریت وزارت علوم بر دانشگاهها چه بخواهیم و چه نخواهیم مدیریتی است که ابعاد سیاسی دارد. از این رو مدیریتی که ابعاد سیاسی آن بر دیگر ابعاد غلبه دارد، در تلاش است که از نظر آموزش، پژوهش و حتی استخدام هیات علمی و… دانشگاهها به شیوهای که از نظر مدیریت درست دانسته میشود، انجام وظیفه کنند. در این شرایط به دشواری میپذیرند که فقط ضوابط و معیارهای علمی و فرهنگی بر دانشگاهها حاکم باشد. دانشگاهیان از اینکه احیانا دید سیاسی به دانشگاه غلبه داشته باشد، گلایه دارند، اما بنا به روحیه و وجه علمی دانشگاهها و تجربه دیگر کشورها در این زمینه میتوان تصور کرد که استقلال دانشگاهها از مدیریت سیاسی چه اهمیتی دارد. بنا به تجربهای که قبل از انقلاب به دست آمده بود، اساتید خواستار استقلال دانشگاههای کشور بودند. به عبارت دیگر بهترین حالت این بود که دانشگاهها توسط اساتید و هیات امنای دانشگاه مدیریت شوند. متاسفانه این درخواست صد در صد عملی نشد و نفوذ و دخالت وزارت علوم در دانشگاهها کماکان ادامه دارد. بدیهی است که این روند موجب دور شدن دانشگاهها از اهداف اصیل خود در مسیر پیشرفت علم و دانش میشود. به این دلیل واضح که دانشگاهها برای کسب رضایت مسئولان بر مسائلی که در خیلی از موارد غیر علمی است تمرکز میکنند. درخواست دانشگاهیان وزیری است که اعمال نفوذ کمتری در دانشگاهها داشته باشد و عمده مدیریت را به خود دانشگاهیان بسپارد. چرا که ما این تجربه را داشتهایم و در دوره دکتر فرجیدانا و دکتر معین وزارتخانه دخالت و اعمال قدرت کمتری بر دانشگاهها داشت. علاوه بر این دانشگاهیان وزیری نیاز دارند که تا حد ممکن در برابر اعمال نفوذ سایر نهادها نیز به عنوان وکیل دانشگاه عمل کند.
شما به عنوان استاد دانشگاه به چه دلیل تا این حد در مورد دخالت غیر دانشگاهیان در دانشگاه حساسیت دارید؟
ظرف سه دهه گذشته که آموزش عالی کشور که زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده متاسفانه دیده شده که برخی تصمیمها از نظر آموزشی و علمی درست نبوده است. چرا که در معیارهای این شورا غیر از پیشرفت علم و دانش موضوعات دیگر هم وجود دارد. در چنین حالتی میتوان تصور کرد که ممکن است تصمیمهایی علمی نباشد یا نگاه بهینه علمی در آنها وجود نداشته باشد و طبیعی است که در این صورت چنین تصمیمگیریهایی در مسیر ترقی دانش کشور نخواهد بود. البته واضح است که کسی مخالف پیشرفت علمی کشور و دانشگاهها نیست، اما صحبت درباره اولویتهاست که در برخی موارد باعث پیش آمدن موضوعات و نگاه سیاسی میشود که میتواند مسیر مستقیم به سمت دانش را منحرف کند.
نگاه دولت روحانی و مشخصا وزارت علوم به دانشگاهها در مقایسه با دوره اصلاحات چه تفاوتهایی دارد؟
اگر طیفی را در نظر بگیریم که منتها الیه یک طرف دولت و سیاستهای دوران آقای احمدینژاد باشد و منتها الیه طیف دیگر سیاستهای دولت اصلاحات، عملکرد دولت روحانی در مورد دانشگاه و فعالیت دانشجویی در میانه این طیف با تمایل نسبی به دوره اصلاحات قرار میگیرد. عملکرد وزارت علوم دولت یازدهم به شدت با دوره محافظهکارانه و همراه با فشار احمدینژاد تفاوت دارد، اما در عین حال رونق و کیفیت دوران اصلاحات را هم ندارد. به عبارتی 40 درصد با وزارت علوم دکتر معین و 60 درصد با وزارت علوم برادران دانشجو فاصله دارد. در حال حاضر نمیتوان توقع داشت که با وجود شرایط و مشکلاتی که وجود دارد، وزارت علومی مانند دوران قبل از 84 دید. مسیر فرجیدانا به همان سمت بود اما یک سال هم به وی مهلت داده نشد و پس از نه ماه استیضاح شد.
طی چند هفته اخیر جامعه دانشگاهی و بهویژه دانشجویان بر ادامه راه فرجیدانا تاکید داشتهاند. به نظر شما دلیل عدم معرفی او به مجلسی که از دوره پیش همسوتر است، چه میتوانست باشد؟
در مورد آقای فرجیدانا بحث پیچیدهای پیش آمد که با وجود تمایل بسیار جامعه دانشگاهی به وزارت وی عملا حضور او غیر ممکن شد. بخشی از این مساله به دلیل مخالفتها با دکتر فرجیدانا در بخشهای موثری بود که به وزارت دوباره ایشان رضایت نمیدادند. دلیل دیگر هم آگاهی آقای روحانی از این بود که با معرفی فرجیدانا تلاشهای بیرونی برای عدم رایآوری وی در مجلس، فشار بسیاری خواهد آورد و حتی در صورت گرفتن رای اعتماد هم مشکلات زیادی بر سر راه او ایجاد خواهد شد و داستان دوره قبل و استیضاح وی تکرار میشود. در این صورت از روز شروع وزارت فرجیدانا تا استیضاح و برکناری وی مرتبا حملات و فشارها از سوی تندروها موجب ایجاد اخلال در کار وزارتخانه و دولت میشد. بنابراین رئیس جمهور هم عطای فرجیدانا را به لقای او بخشید. علاوه بر این خود فرجیدانا هم به وزارت مجدد در دولت روحانی بهخاطر احتمال وجود حاشیهها، چندان تمایل نداشت. دوره فرجیدانا برای دانشگاهیان پس از وزارت آقای دانشجو بسیار خوشایند بود و وزیری که از دل دانشگاه بیرون آمده بود تمایلی به کنترل و اعمال نفوذ بر دانشگاه نداشت، اما یادآوری این نکته ضروری است که در حال حاضر تنها حسننیت شخص وزیر مهم نیست. وزیری میتواند در این وزارتخانه پرحاشیه موفق شود که نیروهای تندرو بر او تمرکز نداشته باشند. در صورت حساسیت این لایهها و افراد بر وزیر علوم – که در مورد فرجیدانا این حساسیت به وضوح مشخص است- با حاشیهسازی و فشار اجازه عملی شدن برنامهها از وی گرفته شده و دوباره به استیضاح وی میانجامد.
در بین گزینههایی که فعلا مطرح هستند، سرپرست فعلی وزارتخانه یعنی آقای هاشمی از شانس بیشتری برخوردار است. معرفی ایشان به عنوان وزیر علوم مطالبات دانشگاهیان را پاسخ خواهد داد؟
تا حدودی آری. در شرایط فعلی باید به گزینههای نسبی رضایت داد و وی گزینهای نسبی است. دکتر ضیاء هاشمی به عنوان معاون فرهنگی وزیر علوم در دوره آقای فرجیدانا و در ادامه در دوره آقای فرهادی در مجموع عملکردی داشت که دید دانشگاهیان و دانشجویان به وی مساعد بود. از نظر بنده آقای هاشمی انتخاب بدی نیست و جدای از اینکه حمایت نسبی دانشگاهیان را با خود دارد، در عین حال حساسیت تندروها به او در حد کسانی مانند دکتر فرجیدانا نیست و در مدتی که در وزارتخانه مسئولیت داشت دو نکته بارز در مورد عملکرد وی قابل توجه است. اول، عدم مداخله در امور دانشگاهها که به عنوان یک ویژگی مثبت برای هاشمی مطرح میشود. دوم، بدون سر و صدا و تبلیغ جلوی تحرک برخی تندروها را در دانشگاه گرفت که بعد از تعطیلی فعالیتهایشان در دوره احمدینژاد دوباره فعال شده بودند. به این دلیل که حساسیت تندروها برانگیخته نشود این کار را با متانت و سیاست انجام داد. ما شاهدیم تشکلهای مستقل دانشجویی دوباره پا گرفتند و فضای امنیتی بسیار کمرنگتر شد و این روندی آرام و بدون حاشیه بود. طبیعتا فضای اجتماعی و سیاسی دانشگاهها امروز قابل مقایسه با فضای دوره احمدینژاد نیست. با تمام تفاسیر معتقدم آقای هاشمی وزیری خواهد بود که تقریبا میتواند در شرایط فعلی موفق شود.
برخی معتقدند روحانی با معرفی وزیر زن برای وزارتخانه علوم میتوانست به بخشی از مطالبات هم پاسخ دهد. آیا وزیر علوم زن میتوانست در این مسئولیت موفق باشد؟
اگر در شرایط فعلی آقای روحانی یک وزیر زن را برای وزارت علوم معرفی میکرد، وضعیت خوبی برای دانشگاهها پیش نمیآمد. چرا که حساسیت نسبت به وزیر زن از جانب اصولگرایان مجددا برانگیخته میشد و در نتیجه خانم وزیر علوم برای نشان دادن همراهی خود با آنها مجبور میشد فضای نسبتا دموکراتیک ایجادشده دانشگاهها در چهارسال اول روحانی را محدود کند. وزارت علوم به خودی خود بسیار پرحاشیه و تحت فشار است و حال تصور کنید وزیر زن که حاشیههای بسیاری را ایجاد میکند در این مسند قرار داشته باشد. مطمئنا اگر به شیوه فرجیدانا عمل کند، زودتر از وی استیضاح خواهد شد و در غیر این صورت مجبور به داشتن عملکردی میشود که خوشایند اصولگرایان است. همه اینها به دلیل عدم مخالفت نمایندگان اصولگرای مجلس و تریبونهای جناح مقابل خواهد بود. در حقیقت وزیر زن برای قرار نگرفتن تحت فشارهای مخالفان دولت، بسیار محافظهکارانهتر عمل خواهد کرد. بنابراین ترجیح بنده در شرایط فعلی معرفی دکتر هاشمی است.
به نظر شما مهمترین مشکلات حال حاضر وزارت علوم چیست و اولین اقدامات وزیر علوم جدید چه باید باشد؟
مهمترین اولویت وزیر باید جلوگیری از اعمال قدرت و دخالت نهادهای دیگر در امور دانشگاه باشد و تلاش کند که تاثیر چنین نهادهایی حداقل توجیه علمی داشته باشد. سعی بر استخدام اساتید بر اساس معیارهای حرفهای و علمی باشد نه موضوعات دیگر و احیانا غیرعلمی. به شیوهای که پیش از این نیز وجود داشت و گروههای آموزشی راسا تصمیم به استخدام میگرفتند.
برخی مطرح میکنند عدم حضور وزیر در وزارتخانه در ابتدای سال تحصیلی جدید مشکلاتی را در اداره دانشگاهها ایجاد میکند. اینطور نیست؟
این مساله هیچ مشکلی ایجاد نمیکند و تعجب بنده از برخی نمایندگانی است که حتی دانشگاهی هم بودهاند. مثل آقای کواکبیان که از رئیس جمهور گلایه داشتند که در آستانه سال تحصیلی درست نیست دانشگاهها بیوزیر بمانند. بنده واقعا از این نگاه برخی نمایندگان و دوستان بیرون مجلس که این اتفاق را ناراحتکننده میدانستند، تعجب کردم. اتفاقا بدون وزیر در دانشگاهها آب هم از آب تکان نمیخورد و اگر وزیر علوم هم نداشته باشیم دانشگاهها کار خودشان را پیش میبرند و چه بسا که اساسا بهتر است در آستانه سال تحصیلی وزیر علوم نداشته باشیم تا کسانی که اجازه استقلال به دانشگاه نمیدهند مشاهده کنند بدون وزیر علوم در دانشگاه هیچ اتفاق بدی نمیافتد.