دکتر مرتضی بهشتی در یادداشت جدید خود نقدی بر اظهارات اخیر آقای رحیم پور ازغدی در خصوص مسخ انقلاب داشته است.
به نوشته خبرآنلاین، این حقوقدان در مطلب خود نوشته است: در فضای مجازی دیدم جمله ای از آقای رحیم پور ازغدی نقل شده است در خصوص مسخ انقلاب و گفته اند : « کسانی که به دنبال مسخ انقلاب هستند ، عده ای جاسوس و بعضی الاغ و بعضی دیگر روباه هستند » تصور می کنم منظور شما از مسخ انقلاب ؛ « صورت برگردانیدن به زشتی » بوده باشد و نگران این هستید که جاسوسان و الاغ ها و روباه ها چهره نیکوی انقلاب را به زشتی نشان دهند.
وی می افزاید: هیچگاه نخواسته اید هراس خود را اینگونه دنبال کنید که چه اتفاقی افتاده است که عموم مردم تحت تاثیر افکار انسان های پلید قرارمی گیرند و به قول شما مسخ می شوند؟ یادمان نرفته است که پیش از انقلاب گفته می شد : اگر شبکه ای از تلویزیون در اختیار ما باشد با استفاده از حقیقت اسلام و بیان مبانی دینی ایران را آباد می کنیم و... حدود چهل سال است که انواع تریبون های رسمی و رسانه های مکتوب و صوتی و دیداری به زبان های مختلف به ستایش انقلاب و دستاوردهای آن مشغول هستند مگر ممکن است که انقلاب نتواند روشنگر دل ها و افکار مخاطبان خود شود ؟
در فضای مجازی دیدم جمله ای از آقای رحیم پور ازغدی نقل شده است در خصوص مسخ انقلاب و گفته اند : « کسانی که به دنبال مسخ انقلاب هستند ، عده ای جاسوس و بعضی الاغ و بعضی دیگر روباه هستند »
در لغت نامه دهخدا مسخ چنین تعریف شده است :
« صورت برگردانیدن به زشتی و برگردانیدن صورت به صورتی بدتر از صورت نخستین »
و در تفاوت تناسخ با مسخ گفته می شود :
« در تناسخ ، روح از بدن خارج می شود و به بدن یا جنین دیگرتعلق می گیرد ولی در مسخ روح از بدن جدا نمی شود بلکه تنها شکل ظاهربدن تغییر می کند . یعنی این گونه نیست که نفس انسان به نفس میمون تبدیل شود بلکه افراد مسخ شده با حفظ روح بشری فقط صورتاً همچون میمون و خوک می شوند »
1- بهتر است معلوم کنید منظور شما از این هشدار مسخ در انقلاب است یا تناسخ آن ؟
2- برای شناخت مصداقی افراد جاسوس و الاغ و روباه ؛ بهتر است بطور روشن ؛ شعارها و روش ها و مکتب فکری و مشی سیاسی و تعلق حزبی این سه گروه را معلوم کنید .
3- چگونه شده است که جاسوس و الاغ و روباه هدف واحدی تحت عنوان مسخ انقلاب ، پیداکرده اند زیرا ماهیت و خواستگاه هر یک از این اصناف سه گانه با یکدیگر تفاوت فراوانی دارند ؟
تصور می کنم منظور شما از مسخ انقلاب ؛ « صورت برگردانیدن به زشتی » بوده باشد و نگران این هستید که جاسوسان و الاغ ها و روباه ها چهره نیکوی انقلاب را به زشتی نشان دهند.
اما هیچگاه نخواسته اید هراس خود را اینگونه دنبال کنید که چه اتفاقی افتاده است که عموم مردم تحت تاثیر افکار انسان های پلید قرارمی گیرند و به قول شما مسخ می شوند؟ یادمان نرفته است که پیش از انقلاب گفته می شد : اگر شبکه ای از تلویزیون در اختیار ما باشد با استفاده از حقیقت اسلام و بیان مبانی دینی ایران را آباد می کنیم و...
حدود چهل سال است که انواع تریبون های رسمی و رسانه های مکتوب و صوتی و دیداری به زبان های مختلف به ستایش انقلاب و دستاوردهای آن مشغول هستند مگر ممکن است که انقلاب نتواند روشنگر دل ها و افکار مخاطبان خود شود ؟
اگر احساس ریزش در میان یاران انقلاب می کنید بهتر است : اولا ؛ ریزش را نسبت به انقلاب و اهداف اولیه آن مرتبط نکنید . ثانیاً برای یکبار هم که شده دلیل ریزش رو به تزاید را در پرونده عملکرد کسانی که رفتارهای نادرست به نام دین داشته اند، جستجو کنید .
لطفا آدرس اشتباه به مردم ندهید بلکه بدون تعصب ، نواقص و ایرادات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی چهاردهه گذشته را مرور کنیم و با کنارگذاشتن معایب و نواقص مطمئن باشید هیچ صدمه ای به انقلاب وارد نمی شوند حتی اگر دشمنان انقلاب ؛ جاسوس و الاغ و روباه باشند !!!
جناب آقای رحیم پور ازغدی
چرا سعی نمی کنید با مطالبات قاطبه مردم همراه شوید؟ چرا چشم هایتان را باز نمی کنید تا چهره شهر و مردم را تماشا کنید؟ چرا صدای خاموش مردم را نمی شنوید و دائم از دشمنان فرضی یاد می کنید ؟ انقلاب اگر سفره خودش را به گستردگی ایران عزیز و اقشار و افراد جامعه و احزاب و گرایش های سیاسی و دینی و اجتماعی و.. باز نکند و خیمه انقلاب از متملقین و چاپلوسان و ... پاک نشود بطور قهری از هم پاشیدگی را تجربه خواهد کرد .
چرا نمی خواهید برای یکبار پرونده عملکرد خودتان را ورق بزنید و کاستی ها را جبران کنید و دل های سوخته اهل دل را که تصور بسیاری از اتفاقات دو دهه اخیر را غیرممکن می دانستند درمان کنید .
هیچ می دانید بسیار از افرادی که فکر می کنید تحت تآثیر جاسوسان و الاغ ها و روبهان از انقلاب فاصله گرفته اند ، درد دین و فرهنگ وتمدن وانسانیت و عدالت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ، کمال و کرامت نفس و عزت عمومی دارند و اگر احساس کنند که نور امیدی در پیشانی انقلاب نمایان شده و می خواهند اصلاح روش کنند ؛ در مقابل همه بدخواهان این مرز و بوم ، سرو گونه ایستادگی می کنند و از شرف و تاریخ سرزمینشان دفاع می کنند ؟
بهتر است نگاهی به خودمان و پرونده چهل برگی مدیریت کشور بیندازیم و آسیب و چرایی گرفتاری ها و دوری پیشکسوتان و دوستان دیروز انقلاب را در آن پیدا کنیم و تا دیر نشده است برای برون رفت از تنگناها راه چاره ای انتخاب شود .
به حقیت دین باور داشته باشیم و مطالبات عمومی مردم را به رسمیت بشناسیم و زیان و فهم نزدیک تری با مردم پیدا کنیم و باور کنیم در میان همین مردمی که به ادعای همفکران شما فریب خورده اند ؛ مردان و زنان بسیاری هستند که می توانند گره گشای کشور باشند ؛
و باور کنید همه چیز را نمی دانید و نیاز به اندیشه و افکار همگان دارید. برخیزید و بیراهه های رفته را به راه بیاورید.
به امید آن روز